احمدی نژاد خامنه ای خاتمی خرداد انتخابات سیاست ایران اغتشاش انتخابات میر حسین موسوی امام خمینی انقلاب مخملی صدا سیما کامران نجف زاده افشین قطبی مهدی کروبی میمون روز قدس صانعی نمایشگاه پلیس مبارزه رزمی مختلط نرگس کلهر بابک داد بالاترین 13 آبان

۲۴ مرداد ۱۳۸۸

زن محمود در کنار زن رئیس جمهور لبنان



روحانی به ظاهر معترض به اراجیف احمد خاتمی



شوک الکتریکی به بدن خیس و عریان زنان!

نمونه‌ای از شکنجه‌های کهریزک، از زبان یک نماینده مجلس شوک الکتریکی به بدن خیس و عریان زنان! یک نماینده مجلس در گفت‌وگو با «موج سبز آزادی» از شکنجه زنان زندانی در کهریزک خبر داد. این در حالی است که پیش از این هیچ گزارشی درباره بازداشت زنان در این بازداشتگاه غیرقانونی منتشر نشده بود.

تعطیلی دانشگاهها از دستور کار شورای انقلاب فرهنگی خارج شد

دبير‌خانه شوراي عالي انقلاب فرهنگي‌ با صدور اطلاعيه‌اي اعلام كرد که بررسي تعطيلي دانشگاه‌ها در ترم آينده‌ در دستور كار شوراي عالي انقلاب فرهنگي قرار ندارد و زمان آغاز سال تحصیلی جاری دانشگاه‌ها مانند سال‌های گذشته خواهد بود. پیش از این برخی منابع در وزارت علوم خبر داده بودند که طرح تعطیلی دانشگاهها و یا لااقل دانشگاه تهران برای یک ترم تحصیلی در دستور کار این شورا قرار دارد. حال با توجه به اطلاعیه دبیرخانه شورای انقلاب فرهنگی، به نظر می‌رسد این طرح با توجه به نظرات دو وزارتخانه علوم و اطلاعات که قرار بود تا پایان هفته گذشته در این باره نظر بدهند، از دستور کار خارج شده است. به گفته‌ی برخی منابع مطلع، وزارت علوم ضمن مخالفت با کلیت این طرح، اعلام کرده بود که حتی اگر بناست چنین طرحی در دانشگاه تهران هم اجرا شود، به بهانه جلوگیری از شیوع بیماری آنفولانزای خوکی یا چیزی شبیه به این باشد و نه با اشاره مستقیم به احتمال ناآرامی در دانشگاه‌ها.

پيام خوش آمد گويي در پروازهاي ايران

با درود به روان پاك بنيانگذار انقلاب اسلامي و مقام معظم رهبري و رئيس جمهور شب تاب، ورود شما را به هواپيمای توپولوف جمهوري اسلامي ايران خوشامد ميگويم و برايتان سفر خوشي را آرزو ميكنم. اگر در هواي داخل كابين اختلالي پيش آمد، سربند مخصوصي از بالاي سرتان به پايين مي افتد كه رويش نوشته: فداي رهبر. فورا آنرا برداشته و بسيجي وار آنرا دور سر خود ببنديد و يا حسين گويان از دربهاي اضطراري يعني دو درب در جلو ، دو درب درعقب و يك درب در وسط هواپيما به بيرون پرت شويد. توجه داشته باشيد كه در همه حال حجاب اسلامي را رعايت كنيد حتي در موقع پرت شدن از هواپيما. براي مواقع اضطراري يك بسته كفن در زير صندلي شما قرارداده شده كه آنرا بيرون آورده و بعد از گفتن شهادتين و دعا براي سلامتي رهبر بپوشيد. از كليه مسافرين محترم و عاشقان شهادت خواهشمندم در طول پرواز تا لحظه مرگ از وسايل الكترونيكي مانند تلفن همراه و لب تاپ و چرتكه و ماشين حساب اكيدا خودداري كنيد. برايتان سفر آخرت دلپذيري را در هواپیمای رروسی آرزو ميكنم. ناراحت نباشيد اين شتري است كه درب خانه همه ميخوابد. يكي زودتر يكي ديرتر. خوشا به سعادت شما كه سوار هواپيماي روسی ما شديد تا شهيد شويد. اگر دستمال كاغذي براي پاك كردن اشكهايتان لازم داشتيد ما نداريم بايد همراه خودتان مي آورديد. در طول پرواز، همكارانم از شما پذيرايي خواهند كرد ولي قبل از آن مراسم سينه زني و نوحه خواني داريم. تسبيح براي ذكر استغفار در رنگهاي مختلف موجود است كه تقديم خواهد شد. سفر خوشی را در آسمان داشته باشید دیدار ما به قیامت. خلبان و کارکنان پرواز
vam6649.wordpress.com

پيام خوش آمد گويي در پروازهاي ايران

با درود به روان پاك بنيانگذار انقلاب اسلامي و مقام معظم رهبري و رئيس جمهور شب تاب، ورود شما را به هواپيمای توپولوف جمهوري اسلامي ايران خوشامد ميگويم و برايتان سفر خوشي را آرزو ميكنم. اگر در هواي داخل كابين اختلالي پيش آمد، سربند مخصوصي از بالاي سرتان به پايين مي افتد كه رويش نوشته: فداي رهبر. فورا آنرا برداشته و بسيجي وار آنرا دور سر خود ببنديد و يا حسين گويان از دربهاي اضطراري يعني دو درب در جلو ، دو درب درعقب و يك درب در وسط هواپيما به بيرون پرت شويد. توجه داشته باشيد كه در همه حال حجاب اسلامي را رعايت كنيد حتي در موقع پرت شدن از هواپيما. براي مواقع اضطراري يك بسته كفن در زير صندلي شما قرارداده شده كه آنرا بيرون آورده و بعد از گفتن شهادتين و دعا براي سلامتي رهبر بپوشيد. از كليه مسافرين محترم و عاشقان شهادت خواهشمندم در طول پرواز تا لحظه مرگ از وسايل الكترونيكي مانند تلفن همراه و لب تاپ و چرتكه و ماشين حساب اكيدا خودداري كنيد. برايتان سفر آخرت دلپذيري را در هواپیمای رروسی آرزو ميكنم. ناراحت نباشيد اين شتري است كه درب خانه همه ميخوابد. يكي زودتر يكي ديرتر. خوشا به سعادت شما كه سوار هواپيماي روسی ما شديد تا شهيد شويد. اگر دستمال كاغذي براي پاك كردن اشكهايتان لازم داشتيد ما نداريم بايد همراه خودتان مي آورديد. در طول پرواز، همكارانم از شما پذيرايي خواهند كرد ولي قبل از آن مراسم سينه زني و نوحه خواني داريم. تسبيح براي ذكر استغفار در رنگهاي مختلف موجود است كه تقديم خواهد شد. سفر خوشی را در آسمان داشته باشید دیدار ما به قیامت. خلبان و کارکنان پرواز
vam6649.wordpress.com

کروبی:شما نمی توانید زبان ، دست و قلم بنده را ببندید

مهدی کروبی از دستور هاشمی شاهرودی برای رسیدگی به نامه وی به هاشمی رفسنجانی درباره آزار جنسی بازداشت شدگان کهریزک خبر داد وگفت : " آقای هاشمی رفسنجانی نامه را به آقای هاشمی شاهرودی ارجاع داده است و ایشان نیز دستور رسیدگی به این نامه را صادر کرده و از آقای دری نجف آبادی دادستان کل کشور خواسته که با من تماس بگیرد و اعلام کند که نفراتی را به نزد من خواهند فرستاد و نقطه نظرات مرا دریافت کنند تا به مسئولان منعکس شود ."
برای ارایه مستندات هیاتی مستقل و قابل اطمینان تعیین شود
دبیرکل حزب اعتمادملی در گفت و گویی با سایت سحام نیوز در پاسخ به سوالاتی که در واکنش به انتشار نامه وی به هاشمی رفسنجانی درباره آزار جنسی در کهریزیک مطرح شده بود دلایل نگارش چنین نامه ای را تشریح کرد . کروبی قبل از هر سخنی در پاسخ به کسانی که وی را به خاطر نگارش نامه مورد انتقاد واعتراض شدید خود قرار دادند گفت : " کسانی که این روزها به دنبال جوسازی ها هستند فضایی امن و آرام را ایجاد کنند و هیاتی مستقل و بی طرف را مسئول رسیدگی به این ماجرا کنند تا شاهد آن باشند افرادی که این مسائل را به بنده منتقل کرده اند می آیند و شکایت خود را مطرح می کنند . البته افرادی در این هیات قرار گیرند تا کسانی که مورد آزاد قرار گرفته اند و شکایتی دارند نسبت به آنها اعتماد داشته باشند و مسایلی که برایشان روی داده را با آنها در میان بگذارند اطمینان داشته باشند که این هیات نیز تا آخر از حقوق آنها دفاع می کند."
من برای نگارش این نامه به آقای هاشمی دلایل بسیاری داشتم
وی همچنین به پرسش های کسانی جواب داد که از علت نگارش این نامه به هاشمی رفسنجانی به عنوان رییس مجلس خبرگان می پرسند . وی گفت : " من برای نگارش این نامه به آقای هاشمی دلایل بسیاری داشتم. نخست اینکه ایشان از ارتباط نزدیکی با رهبری برخوردار هستند و بنابراین مطمئن هستم که این مسائل را به ایشان منتقل می کنند . از طرف دیگر خود آقای هاشمی رفسنجانی نیز انتقاداتی را به حوادث اخیر داشت و در نماز جمعه نیز تا حدودی گلایه های خود را مطرح کرد و حتی درخواست کرد تا زندانیان را آزاد کنند . همچنین من طی هفته های گذشته نامه ای را به وزیر اطلاعات و رییس قوه قضائیه نوشته بودم و بنابراین تصمیم گرفتم که این نامه را به ریاست مجلس خبرگان و رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام بنویسم . در عین حال بنده قبل از آغاز حرکت نهضت انقلاب با آقای هاشمی آشنا بودم و همواره از قبل و پس از انقلاب با ایشان همکاری و رفاقت داشته ام و من از این حق برخودارم که به ایشان نامه ای را بنویسم البته این ارتباطی به اختلاف سلیقه من با آقای هاشمی ندارد چرا که هرچند ما با هم اختلاف دیدگاه داریم ولی من معتقدم که ایشان از جایگاه خاصی برخوردار است و شاید بتواند کاری کند . همین آقایانی که امروز به آقای هاشمی رفسنجانی هتاکی و انتقاد می کنند شاید از یاد برده اند که ایشان از نزدیک ترین یاران امام بوده اند و حتی زمانی که قرار بود حکم مهندس بازرگان خوانده شود در مراسمی که همه ما حضور داشتیم ایشان کنارامام نشستند و متن حکم را قرائت کردند . "
بنابر نگرانی این نامه را منتشر کردم
وی با اشاره به انتشار برخی مطالبی که در آن مدعی شده اند کروبی نامه را زودتر از موعد مقرر منتشر کرده است، گفت : " من هنگامی که به ایشان نامه نوشتم انتظارم این بود که با توجه به ابعاد فاجعه آمیز این مسائل در مدت زمان کوتاهی ایشان پاسخ این نامه را بدهند البته از نامه هم دو نسخه تهیه شد که یکی نزد ایشان و دیگر نزد بنده بود .اما بیش از ده روز طول کشید و آقای هاشمی به این نامه پاسخی ندادند . البته این به معنای گلایه از آقای هاشمی رفسنجانی نیست بلکه من احساس کردم که ایشان نخواسته به این نامه پاسخ دهد و یا اینکه بنابر شرایط فعلی و وضعیتی که خود ایشان در آن قرار دارد نمی خواسته که وارد این معرکه شود و من هم بنابر نگرانی نسبت به اخباری که مدام به من می رسید این نامه را منتشر کردم . البته بعدها متوجه شدم که ایشان نامه را به آقای هاشمی شاهرودی ارجاع داده است و ایشان نیز دستور رسیدگی به این نامه را صادر کرده و از آقای دری نجف آبادی دادستان کل کشور خواسته که با من تماس بگیرد و اعلام کند که نفراتی را به نزد من خواهند فرستاد تا نقطه نظرات مرا دریافت کنند و به انها منعکس شود . "
پس از انتشار ، نامه مورد استقبال قرار گرفت اما عده ای هم برآشفتند
کروبی همچنین افزود : " هنگامی که این نامه منتشر شد برخوردهای متفاوتی صورت گرفت برخی استقبال کردند ، چرا که می گفتند این باعث شد تا فضا به گونه ای شود تا کسانی که در این باره مطالبی داشتند آن را مطرح کنند مانند خبری که یک خانم سنندجی مطرح کرد که من از ذکر نام ایشان خوداری می کنم و آقایان می توانند به سایت ها مراجعه و در این باره آگاهی بیشتری کسب کنند . "
وی افزود :" البته در همین میان کسانی هم بودند که از انتشار آن برآشقتند و قصد دارند تا فضایی را ایجاد کنند که کسی جرات بیان مطالبی در این باره را نداشته باشد . یعنی فضایی ایجاد شود که اگر بچه های مردم را می کشند و یا کسی را در زندان مورد اهانت قرار می دهند یا خانواده هایشان را در مقابل زندان تهدید کرده و کتک می زنند ، به خانه های مردم می ریزند و به اموال آنها خساراتی وارد می کنند کسی جرات طرح این مطالب را نداشته باشد.
به جای فحاشی به اصل ماجرا بپردازید
وی گفت : " چرا به جای اینکه چنین فضای رعب و وحشت را ایجاد کنند تا مردم را به سکوت بکشانند فضایی را ایجاد نمی کنند تا اگر مسائلی در این باره وجود دارد و کسانی هستند که شکایاتی دارند آن را در فضای آزاد و امن مطرح کنند؟ وی خطاب به مسئولان گفت : " بهتر نیست به جای آنکه برخی در برابر انتشار این نامه چنین موضعگیری و فحاشی کنند به بررسی اصل ماجرا بپردازنند نه اینکه هنوز کمیته پیگری مجلس تشکیل نشده است بگویند که محتوی این نامه بررسی و کذب محض است . به نظر من باید مسئولان با شنیدن چنین مسائلی ناراحت باشند ." وی افزود : " آخر شما فضایی ایجاد کرده اید تا کسانی که مورد آزار قرار گرفته اند جرات طرح این مباحث را نداشنه باشند و حتی شاید در شرایطی قرار گیرند که بیایند و بگویند که در زندان به ما نماز شب یاد می دادند و هیچ شکنجه ای هم روی نداده است ."
مردم حتی جرات نفس کشیدن هم ندارند
کروبی سپس تاکید کرد که باید فضای امنی در جامعه ایجاد شود تا همه آزادانه حرف بزنند ولیکن ابراز تاسف کرد از فضایی که اینک شکل گرفته مردم حتی جرات نفس کشیدن هم ندارند . وی به فضایی که در این چند سال اخیر شکل گرفته است اشاره کرد و گفت : " در جامعه ای که قتل های زنجیره ای روی می دهد و مردم را می کشند و جنازه هایشان را در کنار خیابان رها می کنند ! و یا در جامعه ای که مصطفی مولایی مسئول دفتر بنده را ربوده و آن را در کیسه می اندازند و کتک می زنند دیگر چطور افراد جرات آن را دارند که بیایند و این مسائل را مطرح کنند . در جامعه ای که زنی را در پاسداران با آن وضعیت به قتل می رسانند دیگر چگونه مردم احساس امنیت می کنند؟ "
واقعا من احساس شرم می کنم
وی افزود : " متاسفم از اینکه مردمی را که به بهانه اعتراض به یک انتخابات بازداشت کرده اند چنین مورد شکنجه قرار داده اند به طوری که من شنیده ام افرادی را در کهریزیک لخت می کردند و چهار دست و پا می نشاندند و سوار بر آنها می شدند و می گفتند صدای حیوانات را در آورید، این واقعا مایه تاسف جمهوری اسلامی است و یا اینکه برخی را دستگر کرده و آنها را لخت کرده اند و روی هم خوابانده اند و آب بر روی انها ریخته اند . حتی شنیده ام هنگامی که افراد را شکنجه می کردند به انها می گفتندباصدای بلندبگوییدکه مادرتان{ ....} است ، مانند زمان قتل های زنجیره ای که به افراد می گفتند بگویید که من بچه مادرم نیستم ! و سپس آنها را در بیابان ها کتک زده و رها می کردند. واقعا من از طرح چنین مباحثی احساس شرم می کنم . "وی تاکید کرد:" هرگز فراموش نکنیم که مردم مادر جامعه ای زندگی می کنند که خانم دکتر بنی یعقوب را به اتهام ارتباط با مردی می گیرند و سپس جنازه اش را تحویل می دهند. آیا شما وجود اینها را کتمان می کنید ؟ امروز به جای اینکه این مسائل را پیگیری کنید بدون آنکه تحقیقاتی در صحت و یا سقم مطلبی انجام شود به دفاع از عملکردتان می پردازید ؟ "
آیا این رفتارها با حکومت عدل علی (ع)‌ و دین اسلام سنخیت دارد ؟
وی تاکید کرد : " هنگامی که حضرت علی (ع) توسط ابن ملجم مورد ضربت قرار گرفت حضرت تاکید کردند ،مراقب فردی که او را مورد حمله قرار داده باشند و گفتند که چنانچه من زنده نماندم برای قصاص به او یک ضربه بزنید . ولی اینک شاهد آن هستیم در حکومتی که حکومت عدل علی (ع) الگوی آن است جوانی را به خاطر آنکه شعاری سر داده است با باتوم به شدت مورد ضرب و شتم قرار می دهند و طوری برخورد می کنند که حتی برخی از آنها جان می بازند . آیا این رفتارها با حکومت عدل علی (ع)‌ و دین اسلام که دین رافت است سنخیت دارد ؟ "
امام فورا دستور آزادی میثمی را صادر کردند
کروبی با اشاره به توجه امام به چنین مسائلی گفت : " هیچ گاه یادم نمی رود هنگامی که لطف الله میثمی به دستور مرحوم لاجورد ی بازداشت شده بود همسرش نزد من آمد و گفت که به خاطر شرایط فیزیکی اش نمی تواند حتی آشغال گوشه چشم خود را پاک کند . من پس از دیدار با همسر او به همراه احمد آقا به نزد امام رفتیم و عین کلام همسر میثمی را مطرح کردم که امام فورا دستور آزادی او را صادر کردند . این درحالی است که اکنون شنیده می شود که در برخی از زندان های ما رفتارهای بدی با زندانیان صورت می گیرد به طوری که زنی که شنیده شده باردار است اینک دچار ناراحتی کلیه شده و یا زندانیان سیاسی را به بند معتادین منتقل می کنند . می گفتند که زندان ها کانون آدم سازی است ولی این طوری آدم سازی می شود؟ هنگامی که فردی را بازداشت می کنند به او می گویند تو را به کهریزیک می فرستیم که در آنجا آدم شوی و زندانیان سیاسی را ارازل و اوباش محسوب می کنند آخر این طوری می توان آدم سازی کرد؟"
ریشه این فسادهای اخلاقی و شکنجه های قرون وسطی بایدخشکانده شود
وی با انتقاد از اینکه رییس مجلس و رییس کمیسیون امنیت ملی که رییس کمیته پیگیری وضعیت آسیب دیدگان حوادث اخیر است بدون هیچ پشتوانه تحقیقاتی به تکذیب اصل ماجرا پرداختند، گفت : " من پیشنهاد کردم که مسولیت پیگیری این حوادث را می پذیرم ،هرچند که این مسولیت برایم افتخار آور نیست بلکه برایم زجر آور است ولی قصد دارم تا حقایق کشف و هیاتی مستقل و بی طرف تشکیل شده تا فضایی ایجاد گردد که اگر کسانی هستند که مورد آزار قرار گرفته اند خودشان بیایند و این مسائل را بازگو کنند تا ریشه این فسادهای اخلاقی و شکنجه های قرون وسطی خشکانده شود . نه آنکه مسئولان پیگیری این حوادث در مجلس شورای اسلامی در مدت 24 ساعت و قبل از آنکه کمیته پیگیری جلسه ای را تشکیل دهد به تکذیب محتوای این نامه بپردازنند! من ضمن احترام به ریاست مجلس هشتم جناب آقای دکتر لاریجانی که نسبت به ایشان و پدرشان و پدر خانم ایشان ارادت ویژه ای دارم و آقای علاءالدین بروجردی رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس هشتم می گویم که قبل از آنکه در اظهار نظری شتاب زده اصل ماجرا را تکذیب کنید حداقل با بنده تماسی می گرفتید یا از من می خواستید که نفراتی را نزد شما بفرستم شاید من اطلاعاتی در این رابطه داشتم . آخر چطور می شود بدون آنکه تحقیقی صورت گیرد و جلسه ای تشکیل شود بگویید این ماجرا کذب محض بوده است؟ شما حداقل تحقیق می کردید تا ببینید این کسی که این حرف ها را زده از روی هوی و هوس چنین گفته و یا چون اینکه رای او را در انتخابات نادیده گرفته و تقلب کرده اند می خواهد برای عقده گشایی چنین حرف هایی را بزند و یا اینکه مطلبی دارد و بر اساس مستنداتی این حرف ها را زده است ؟ بعدا موضعگیری می کردید . "
لاریجانی و بروجردی نگران سرنوشت خود و تحت فشار هستند
وی افزود : " در شرایطی که رییس مجلس که سالها من در جایگاه ایشان و دیگر جایگاهها بودم بدون تحقیقی اصل ماجرایی را تکذیب می کند دیگران چطور می توانند بیایند و این مسائل را مطرح کنند و حتی در قبال آنچه که گفته اند مورد اهانت قرار گیرند و آبرویشان نیز برود . " وی تاکید کرد : " من احساس می کنم که این موضعگیری های شتاب زده تحت فشار صورت گرفته ، زیرا این بزرگواران نگران آن هستند که به سرنوشت دیگر دوستان خود در گذشته دچار شوند. آقای لاریجانی نگران آن است که به سرنوشت حداد عادل گرفتار شود و او را از ریاست مجلس حذف کنند و یا اینکه آقای بروجردی نگران تکرارسرنوشت دیگر دوستانش چون آقای افروغ درمجلس هفتم که اورا از ریاست کمیسیون حذف کردند و یا سرنوشت مجید انصاری و محتشمی پور در مجلس ششم هستند
وی گفت : " آخر چرا فضایی ایجاد می شود که حتی وقتی علی مطهری حرفی می زند به او حمله می شود و می گویند که به خون پدرش خیانت کرده است به طوری که حتی کسی دیگر جرات آن را نداشته باشد تا این ماجرا را پیگیری کند."
کروبی با گلایه از قضاوت های عجولانه درباره این نامه گفت : " نباید آقای لاریجانی و بروجردی این قدر شتاب زده درباره محتوی این نامه موضعگیری می کردند و شاید بهتر بود که این دوستان نیز به مانند آقای شاهرودی حداقل هیاتی را می فرستادند تا اصل ماجرا را از من جویا شوند ، نه انکه حرف های آقای بروجردی را چهل بار از تلویزیون پخش کنند ولی حتی یک کلمه از حرف های مرا پخش نکنند . بهتر بود که آقای لاریجانی همان کمیته تحقیق و پیگیری را نزد من می فرستادند تا من مستندات و مطالبی را که دارم به این کمیته منتقل کنم ."
شما نمی توانید زبان ، دست و قلم بنده را ببندید
کروبی با قاطعیت گفت : " من به مسئولان می گویم که هیچ گاه این فحاشی ها و انتقادات من را وادار به سکوت نخواهد کرد من در این 20 سال گذشته از این حرف های درشت بسیار شنیده ام و تا زمانی که زنده هستم از حقوق مردم دفاع خواهم کرد و شما نمی توانید زبان ، دست و قلم بنده را ببندید . وی گفت : " برخی از اربابان مطبوعات به گونه ای حرف می زنند که گویی با جبرئیل امین حشر و نشر دارند و او برایشان گزارش هایی می آورد و قصد دارند تا فضا را به اندازه ای سنگین کنند که دیگر کسی جرات حرف زدن نداشته باشد . " وی افزود : " اینها همان کسانی هستند که نمی گذاشتند تا اصل ماجرای قتل های زنجیره ای برملا شود و افراد را می کشتند و سپس پرونده هایی مبنی بر فساد اخلاقی برای آنان درست می کردند و حتی به آنها تهمت می زدند ."
مسائل مختلف بر اساس مستندات است
کروبی همچنین با اشاره به محتوای نامه ای که مورد انتقاد بسیاری از محافظه کاران قرار گرفته است گفت: " مسائل مختلفی را در این نامه بر اساس مستنداتی که موجود بود منتشر کردم ولیکن در همین باره باید دو نکته را خطاب به مسئولان بگویم . " وی تاکید کرد : " در این مدت اخبار بسیاری دراین رابطه به من رسیده است و در سایت های خبری منتشر شده است که موجب تاسف برای نظام جمهوری اسلامی است و من هم در این نامه پیشنهاد کردم که هرچند پذیرش مسئولیت پیگری این موضوع برای بنده کاری سخت است ولی من حاضرم که این مسئولیت را قبول کنم تا به این موضوعات رسیدگی شود و حتی من در این نامه تاکید کرده ام که انشاءالله چنین اخباری صحت نداشته باشد ولی اگر درست باشد باید هرچه سریعتر رسیدگی شود و من نیز تنها قصد داشتم که در این باره به مسئولان تذکراتی را بدهم ولی نمی دانم که این تذکر بنده چرا تا این حد آقایان را برآشفت و فحاشی کردند . "
کروبی در تکذیب سخنانی که گفته شده استنادات این نامه تلفن های خوانندگان روزنامه اعتمادملی بوده است گفت : " من از این سخنان تعجب می کنم چرا که یک بار از طرف روزنامه تلفن خوانندگان را به من منتقل نکرده اند و البته تلفن هایی که در این باره به روزنامه شده است پس از انتشار این نامه بوده است . بنابراین به آقایان می گویم که مستندات من کسانی بوده اند که نزد من آمده اند و یا خود مورد آزار قرار گرفته بودند و یا اینکه شاهد بوده و یا کسانی نزد آنها اقرار کرده بودند پس من آدمی نیستم که بدون مستندات و بنابر یک تلفن و یا اینکه کسی حرفی را بدون پشتوانه به من زده باشد چنین نامه ای را بنویسم . "
خانواده های شهدا را وارد دعواهای سیاسی نکنید
کروبی همچنین در پاسخ به سوالی در واکنش به مسائلی که درباره نحوه عملکرد وی در بنیاد شهید از سوی رسانه های اصولگرای تندرو مطرح می شود گفت : " طرح این مسائل اهمیتی ندارد و طرح این موضوعات نشان دهنده این است که من پرونده ای ندارم که بخواهند آن را مایه تخریب من قرار دهند و بنابراین به داستان سرایی درباره عملکردهای مدیریتی من می پردازنند در حالیکه کسانی که بنده را می شناسند و با من همراه بوده اند همیشه از من حمایت کرده اند . " وی با اشاره به ماجرای استعفایش از بنیاد شهید گفت : " بنده در دو مرحله از ریاست بنیاد شهید استعفا دادم نخست بعد از فوت امام که از حج و بنیاد شهید استعفا دادم ولی رهبری نبپذیرفت و سپس در سال 71 استعفا دادم و با اصرار من رهبری آن را قبول کردند که البته بیت امام و رهبری از جمله آیت الله محمدی گلپایگانی به خوبی در جریان این ماجرا قرار دارند . " وی در ادامه با اشاره به حمایت های خانواده شهدا از وی گفت : " خدا رو شکر که پس از گذشت 18 سال هنوز اکثریت خانواده شهدا ارتباط خودشان را با من حفظ کرده اند و من به این آقایان پیشنهاد می کنم به جای اینکه خانواده های شهدا را وارد این دعواهای سیاسی کنند بهتر است که دو ماه دیگر از همین مسئول جدید بنیاد شهید بپرسند که کارمندان و خانواده های شهدا از مدیران این بنیاد هنوز نام چه کسی را بیشتر از دیگران به خوبی یاد می کنند . "
وی گفت : " من ازآقایان خواهش می کنم که دیگر این خانواده های معزز شهدا را که با فداکاری های آنها این نظام به پیروزی رسید و تثبیت شد را وارد این دعواهای سیاسی نکنند زیرا آنها به اندازه کافی خودشان مشکلاتی دارند و دیگر نباید انها را وارد این قضایا کرد و من مطمئن هستم که اکثر این خانواده ها از وضعیتی که در جامعه حاکم شده است رنج می برند . "
هیچ رییس جمهوری نماینده خدا بر روی زمین نیست
کروبی با اشاره به نیت کسانی که این روزها علاقه خاصی به راه اندازی دعواهای سیاسی دارند و آنگاه اصلاح طلبان را به تنش زایی در کشور متهم می کنند گفت : " نزاع بر سر این است که ا اپوزیسیون نظام هستیم ولی من این را می گویم که ما مدافع نظام جمهوری اسلامی با قرائت امام هستیم . ما می گوییم که جمهوریت و اسلامیت باید در کنار هم باشد ولی آنها می گویند که رای مردم زینتی است و حتی این روزها یکی از شخصیت ها گفته که اطاعت از احمدی نژاد اطاعت از خداست که البته من می گویم این حرف ها دربرابر همان پول هایی است که به موسسه این بزگوار سرازیر می شود . از سوی دیگر یکی از نزدیکان همین آقای احمدی نژاد می گوید که او تنها چهار میلیون رای دارد و 20 میلیون باقی مانده منتقد به اصل نظام هستند . " وی تاکید کرد : " من همین جا می گویم که هیچ رییس جمهوری نه آقای احمدی نژاد و نه روسای جمهوری قبلی و یا حتی بعدی نماینده خدا بر روی زمین نیستند و نمی دانم این چه حرف هایی است که زده می شود . " وی با ذکر داستانی گفت : " زمانی برای ناصرالدین شاه بادمجان می آورند فردی که از نزدیکان وی بوده به تعریف از بادمجان می پردازد و ناصر الدین شاه نیز می خورد ولی هنگامی که قصد خروج از اتاق را داشته است از زیاد خوردن بادمجان دل درد میگیرد و آروغ می زند در همین زمان همان فرد شروع می کند در مزمت بادمجان سخن گفتن ، که ناصرالدین شاه به وی می گوید تا حالا که تو از فواید ان سخن می گفتی حالا چه شده است که در مزمت ان حرف می زنی . آن فرد می گوید آن موقع شما از آن خوشتان می آمد و بنابراین من خوب می گفتم ولی حالا شما بدتان آمده ومن باید در مزمت بادمجان سخن بگویم ،گویا به نوعی شاهد تکرار چنین وقایعی هستیم ."
وی در ادامه به خانواده های شهدا توصیه ای داشت و گفت : " من خودم به این خانواده ها می گویم که وارد این نزاع های سیاسی نشوند . البته در این جا از آقای ضرغامی قدردانی می کنم که در برابر هتاکی به همسر شهید باکری از او دفاع کرد ولی همه خانواده شهدا مانند همسر شهید باکری شناخته شده نیستند که از آنها دفاع شود ."
شرایطی که اکنون در کشور وجود دارد مطابق قرائت امام نیست
وی تاکید کرد : " من به نسل های جوان تر می گویم این شرایطی که اکنون در کشور وجود دارد همان اهداف و آرمان های نظام جمهوری اسلامی با قرائت امام نیست و این رفتارها را به نام اسلام و نظامی که بنیان گذار آن امام بوده است ننویسند . چرا که این نظام جمهوری اسلامی همان نظامی است که با فداکاری و ایثارگری های بسیاری شکل گرفت . کسانی چون سردار لشکری که 18 سال در زندان های بعثی اسیر بودند و یا اینکه در جبهه ها شهید شدند . کسانی که در تظاهرات های قبل از انقلاب به شهادت رسیدند و اکنون نیز خانواده هایشان از فضایی که در کشور حاکم شده است رنجیده خاطر هستند . "
وی در نهایت تاکید کرد : " من 20 سال است که برای دفاع از حقوق شهروندی و حقوق مردم به عنوان عضو کوچک این نظام تلاش کرده ام و اکنون هم بار دیگر تاکید می کنم که این تهت و افتراها مرا از راهی که بدان اعتقاد دارم جدا نخواهد
etemademelli.ir

پاسخ برادر دو شهید به احمد خاتمی

در خبر ها خواندم که اقای احمد خاتمی که از ۲ خرداد ۷۶ نام او را بر زبان انداختند تا بدلی برای خاتمی اصلی بسازند و من نیز همان زمان با نام او اشنا شدم،به نام ۳۰۰ هزار شهیدی که به تعبیر او برای نظام جان داده اند و لابد ایشان مدعی خون ان ها است،علیه کروبی سخنان اتشینی بیان داشته و گفته است که او با نوشتن ان نامه ی تاریخی ابروی نظام را برده است. از ان جا که من خود برادر دو شهید و همسر خواهر یک شهید و در واقع مدعی ۳ شهید از ان ۳۰۰ هزار شهید هستم، تصمیم گرفتم چند کلامی با اقای احمد خاتمی در این مورد به صورت بی پرده و صریح سخن بگویم.بگذریم که اگر بخواهم اسامی دوستان نزدیک و عمو زاده ها ی شهیدم را نیز لیست کنم تعداد ان ها بسیار زیاد خواهد شد. البته نام ان هایی که می دانم بازماندگانشان مثل من فکر می کنند. در همین جا می خواهم از همه ی خانواده های شهیدی که این نامه به دستشان می رسد و امکان نوشتن این گونه نامه ها را دارند خواهش کنم ان ها نیز بنویسند و اجازه ندهند امثال احمد خاتمی که معلوم نیست برای انقلاب و جبهه حتا یک کشیده خورده باشند چه رسد که مدعی شهدا نیز بشوند،بیش از این از نام شهیدان استفاده کنند.

اقای احمد خاتمی اجازه دهید با شما خیلی شفاف ،بی طرفانه و بسیار صادقانه سخن بگویم. شفاف به شفافیت اب زلال چشمه های کویر و صادق به صداقت ان نوجوان ۱۵-۱۶ ساله ای که در شب عملیات برای شهادت دست و پای خود را حنا بندان می کرد و بیطرف به بی طرفی ترازویی که درحد و اندازه ی فهم و دقت بشری بوده و حد اقل از کینه و ترس و طمع و پیش داوری تا حدودی بری باشد.

جناب خاتمی ابتدا اجازه دهید مشاهدات خودم از زندان ها و بازداشتگاه ها و زندانبانان جمهوری اسلامی در ۱۵ سال گذشته و نیز داد گاه های ان را بیان کنم.من فرض را بر این قرار می دهم که جنابعالی از این مسائل هیچ اگاهی ندارید و از روی دلسوزی برای خون شهدا چنین بر افروخته شده اید. بسیار خوب. اجازه دهید تا برایتان گزارش کنم. البته این مقاله کمی طولانی خواهد شد اما برای شما که به عنوان خطیب نماز جمعه و به اصطلاح جانشین پیامبر خدا سخن می گویید، بد نیست که این گونه گزارش ها را نیز بخوانید. جناب خاتمی من طی ۱۵ سال گذشته و از ان روزی که به افشاگری و مخالفت علیه دزدی و فساد و تبعیض و شکنجه و ظلم برخاستم، تصویر متفاوتی از نظام جمهوری اسلامی و نمایندگان و هواداران ان به دست اوردم. تا ان زمان یعنی پیش از شهریور ۱۳۷۳ من به عنوان یک رزمنده ی پیشین که ترکش جنگ را هنوز در بدن دارم و به عنوان برادر دو شهید و همسر خواهر یک شهید و به عنوان یک انقلابی طرفدار پرو پا قرص رهبر اول و دوم و کسی که حتا برای رهبردوم از عنوان امام و برای هاشمی از عنوان ایه اله استفاده کرده بود، گمان می کردم هر انچه در باره ی نظام اسلامی گفته می شود از ناحیه ی بدخواهان و دشمنان خدا و انقلاب و نظام است.ولی هنگامی که دست به افشاگری و انتقاد از طریق پیام دانشجو زدم و در موضع منتقد قرار گرفتم شرایط را طور دیگری یافتم. شما تا زمانی که در موضع منتقد یا مخالف این نظام قرار نگیرید نمی توانید داوری درستی در باره ی ان داشته باشید. گویا این جمله از حضرت علی باشد و من در نهج البلاغه خواندم که :مخافت کن تا امتحان کنی. یا دشمنی کن تا امتحان کنی. به راستی که به درستی این مطلب زمانی با همه ی وجود پی بردم که همین راه را طی کردم. من سال 73 در این راه مخافت قرار گرفتم اما این جمله را در سال 81 و در انفرادی های 2-الف مربوط به سپاه پاسداران خواندم.شما هم اگر می خواهی داوری درستی در باره ی دادگاه ها ی انقلاب،بازداشت گاه ها،بازجو ها و لباس شخصی ها داشته باشی تا زمانی که مدافع سینه چاک وضع موجود هستی نمی توانی بی طرفانه داوری کنی. مخالفت کن تا امتحان کنی.این جمله را هیچ گاه فراموش نکن. این عبارت از من نیست. از علی است.

من در باره ی دادگاه ها و بیطرف نبودن ان ها سخنی نمی گویم. برای این که اگر بخواهم به این مسئله اشاره کنم که شیخ محمد یزدی به عنوان رییس وقت قوه ی قضاییه در یک جانبداری اشکار و از ناحیه ی محسن رفیق دوست که شاکی من بود ،به پرونده ی ما ورود اشکار نمود و مشخص کرد که در بالاترین سطح این قوه که باید داور عادل و بی طرف باشد چیزی جز ظلم و فساد وجود ندارد ،مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد. اما باید به اولین برخورد بازجو های اطلاعات با مدیر مسئول شناخته شده ی یک هفته نامه با ان سابقه ی انقلابی اشاره نمایم تا بدانی چه جهنم و لانه ی فسادی به نام نظام اسلامی درست کرده اید تا جنایتکاران در ان پناه بگیرند و هر غلطی دوست دارند بکنند و شما به خود اجازه دهید که خون ۳۰۰ هزار شهید را برای امنیت ان ها چوب حراج بزنید!

اقای احمد خاتمی روحانی محترم و امام جمعه ی تهران!

در روز ۱۴ امرداد ۱۳۷۴ و پس از این که میتینگ قانونی و مسالمت امیز ما در دانشگاه تهران به اتمام رسید، سربازان گم نام امام زمان به دفتر یک نشریه ی قانونی که فقط توقیف شده بود و هنوز تعطیل نشده بود ریخته و به صورت مسلحانه من را بازداشت نموده و با خود بردند. ان ها به من چشم بند زده و به جای نا معلومی بردند. پس از ان فردی به نام سیادتی-دکتر سعیدی فعلی در پست نمایندگی سازمان انرژی اتمی-که خودش را معاون وزیر اطلاعات معرفی می کرد بر سر من نعره می کشید و به من اتهام قدرت طلبی می زد و تهدید می کرد که می خوابانمت و با کابل می زنمت یا بگو که از کی خط گرفته ای و چرا به رکن نظام توهین کرده ای!من در ان شب به چشم خود دیدم که این باز جو ها به هیچ چیز جز پول و زور باور ندارند و برای مدیر مسئول و برادر شهید و انقلابی و رزمنده اگر منتقد یا مخالف باشد، همان اندازه ارزش قایل هستند که برای یک دستمال کاغذی که پس از استفاده ان را به درون سطل زباله می اندازند..ایا شما این را نمی دانی؟

من در ان لحظه ای که او بر سر من در ان تاریک خانه و با چشمان بسته عربده می کشید با خود می گفتم وقتی با من چنین می کنند وای بر دیگرانی که شناخته شده نیستند یا سابقه ی من را نداشته باشند. نا خود اگاه یاد فرج سرکوهی افتادم که به راستی با او چه کردند. به یاد سعیدی سیرجانی افتادم که بر او چه رفته است. به یاد کیانوری ها و طبری ها و هزاران انسانی چون ان ها افتادم که پس با ان غیر خودی ها چه رفته است. به یاد کسانی افتادم که ان ها را محارب می دانستند و حکمشان اعدام و سنگسار و چه وچه بود.من که از خود این ها بودم و فقط در نشریه ام افشاگری کرده بودم مستوجب هر نوع اهانت و تهدید و برخوردی بودم. وای به ان ها که از بیخ و بن با دین و انقلاب مخالف بوده یا احیانا برای براندازی نظام اسلحه دست گرفته بودند.وای که با ان ها چه ها که نمی کردند!

جناب خاتمی مثل این که خودتان نیز نمی دانید چه جهنمی ساخته اید؟چرا از ۳۰۰ هزار شهید برای این جهنم استفاده می کنید؟ از خدا نمی ترسید؟ از ان ها نمی ترسید که روزی از شما باز خواست کنند؟ از بازماندگان ان ها واهمه ندارید که چرا از خون عزیزان ما برای توجیه مظالم خود سوئ استفاده کردید؟

اقای خاتمی این ماجرا ختم به خیر شد. برای این که ان ها نشریه ی ما را که فریاد تظلم این ملت بود را بستند و از من خواستند که میتینگی برگزار نکنم و من را تحت شرایطی ازاد کردند. البته که من به حرف ان ها عمل نکردم اما در هر حال تا حدودی به اهداف خود رسیدند.اما جناب خاتمی فرصت ان رسیده بود تا من خود شخصا و نه دوستان و اعضای دفترم با لباس شخصی ها نیز اشنا شوم. همان هایی که شما در دفاع از ان ها سینه چاک می کنید. بله جناب خاتمی پس از این که سربازان گمنام امام زمان با توهین وتهدید و بازداشت برای ساکت کردن یک نویسنده و مبارز راه حق به نتیجه نرسیدند این بار نوبت لباس شخصی ها بود که منطق نظام اسلامی را به یک برادر شهید و جانباز جنگ نشان بدهند! ان روز در ۲۴ ابان ماه ۱۳۷۶ بار دیگر و برای چندمین بار به دفتر اتحادیه ی اسلامی دانشجویان و دانش اموختگان دانشگاه ها و دفتر پیام دانشجو حمله ور شدند. خوب است بدانی این دفتر را با مساعدت رهبر در اختیار ما قرار داده بودند و ما هنوز خودی بودیم.هنوز انجا را از ما نگرفته بودند. پس خوب است بدانی که ان ها به یک نیروی خودی حمله کرده بودند. اگر غیر خودی بودیم که حساب کارمان با کرام الکاتبین بود. این ها را می گویم تا در فضای درستی قرار بگیرید. طبرزدی امروز را در نظر نیاورید. طبرزدی ان روزی را در نظربیاورید که هنوز خودی بود. اگر چه مخالفت می کرد اما هنوز قانون اساسی و اصل رهبریت در ان قانون را قبول داشت. نه مجاهد بود نه کمونیست نه لائیک و نه حتا سکولار . نه اراذل بود نه هیچ یک از عناوینی که قتل ان واجب می شود و نه محارب و نه معاند.ان ها در حالی به دفتر ما حمله ور شدند که هرچه در پیش پایشان بود را می شکستند و از بین می بردند و عربده می کشیدند و سراغ من را می گرفتند. پس از ان که همه را زدند و لت و پار کردند و از بین بردند به من رسیدند. در حالی که هیچ کس در ان جا نبود که به داد من برسد.

اقای روحانی امام جمعه ی نماینده ی امام زمان! که از خون شهیدان سوداگرانه برای جهنم خود ساخته، استفاده می کنید. ان ها انقدر با کابل و پنجه بکس و مشت ولگد بر سر و روی من زدند که مطمئن شدم که می خواهند من را بکشند. من حتا به التماس افتادم ولی ان ها انقدر بی رحمانه میزدند که التماس من را نمی شنیدند و فقط می گفتند:توهین به ولایت!؟توهین به ولایت!؟نمی دانم چه اتفاقی افتاد که من را رها کردند. گویا دوستان به سراغ نیروی انتظامی محل رفته و ان ها را خبر کرده بودند و این سربازان ولایت نمی خواستند گیر بیفتند یا به ان ها سفارش شده بود فقط تا سر حد مرگ و نه بیشتر او را بزنید!این را باید از روحانی دیگر یعنی اقای حجازی پرسید!جناب خاتمی شاید خود ندانید که چه نیرو هایی تربیت کرده و چه فدائیانی دارید!باور بفرمایید که برای دفاع از ولایتی که شما ها مدعی ان هستید حاضر هستند دست به هر جنایتی بزنند که زدند.تجاوز و کشتن که چیزی نیست. می دانید چرا؟ برای این که باور کردن اند که به راستی مخالفین رهبر مخالف خدا و پیامبر هستند. ولی ایا چنین است؟ ایا روزی که این ها اگاه شوند که چنین نبوده و فریب خورده بودند ساکت خواهند ماند؟

بسیار خوب!این دو چشمه از سربازان گمنام امام زمان شما و سربازان ولایت شما را داشته باشید تا به ذکر موارد دیگر بپردازم. از زندان اوین در سال ۷۵ و ۷۸ و مشهودات خودم نمی گویم. یک راست به سراغ شکنجه گاه توحید می روم. اقای خاتمی که در کسوت روحانی و به عنوان امام جمعه و در دفاع از نظام به کروبی حمله ور می شوی که با ان نامه ابروی نظام که خون ۳۰۰ هزار شهید پشتوانه ی ان است را برده است. من به عنوان برادر دو شهید و به عنوان یک جانباز و کسی که جوانی خود را برای انقلاب و دفاع از میهن و حمایت از نظام گذاشته بودم و نه به عنوان یک مخالف عادی و یک مخالف از بیرون به کشور پرتاب شده،چشمان خود را که باز کردم در انفرادی های توحید بودم که توسط سربازان گمنام امام زمان شما اداره می شد.پیش از ان در ۲۰۹ به ما گفته بودند که شکنجه ی بدنی نیست و من کمی خیالم راحت بود. اما به محض ورود در این مخوفگاه صدای فریاد دوستانم از زن ومرد در گوش هایم پیچید که فریاد می زدند:نزنید!نزنید!نزنید! این صدا انقدر تکرار می شد تا صدای زندانی از شدت درد و بی هوشی خفه می شد. من به مدت ۱۰۰ روز شاهد این تراژدی وحشتناک بودم.اگر چه خودم را کتک نزدند و شکنجه ی جسمی نکردند اما شکنجه ی روحی یا شکنجه ی سفید از شکنجه ی جسمی بدتر بود.ان ها پس از این که نتوانستند من را از پای در اورند برایم پرونده ساختند و به من گفتند که تو به کرد ها اسلحه فروخته ای یا ادم کشته ای و چنین مزخرفات بی پایه ای که به این دلیل به ان متوسل می شوند که به زندانی بفهمانند، اگر ان چه ما می خواهیم نپذیری این امکان را داریم که برایت پرونده بسازیم و به اعدام محکومت کنیم.

اری جناب خاتمی! این سربازان گمنام امام زمان انقدر کف پای اکبر محمدی و بر پشت او کابل زدند تا کلیه هایش از کار افتاد و ناخن هایش افتاد.ان ها حتا به زن ها نیز رحم نکردند و برکف پای ان ها کابل زدند که همه ی این امور مستند است. جناب خاتمی روحانی رئوف بسیار اسلامی و خوب!می دانی که حکم شلاق یا کابلی که کف پا یا روی کمر زندانی سیاسی بیچاره فرود می امد را شیخ محمد یزدی ان دیگر روحانی بسیار رئوف در زمانی که رییس قوه ی قضاییه بود به عنوان تعزیر و یک حکم اسلامی در قانون گذاشت؟ شما روحانیون می خواهید با کشیدن شلاق از گرده ی دختران و پسران جوان به حکومت خود تداوم دهید، چرا ان بازجو با تجاوز به ان ها در این کار مدد کار شما نشود؟وقتی شما ها به عنوان رهبران دینی و معنوی برای حفظ نظام حکم کابل یا شلاق بر گرده ی دختر و پسر جوان را تجویز می کنید ان ها به عنوان پیروان شما برای این که زودتر به بهشت بروند حکم تجاوز را صادر می کنند. برای این که هدف وسیله را مقدس می کند. چون هدف که مقدس شد و خشونت که تقدیس شد،تجاوز هم مباح می شود. ایا چنین نبوده است؟

اقای خاتمی در ان شکنجه گاه سربازان گمنام امام زمان هر انچه از فحش و ناسزا و کتک و شکنجه را بر دانشجویان اعمال می کردند تا ان ها بگویند ،غلط کردیم و دوستان خود را لو بدهند یا بگویند که از امریکا خط گرفته اند تا امنیت را برهم بزنند. اقای خاتمی سربازان گمنام امام زمانتان و پاسبانان نظام مقدس مورد حمایت شما، ان چنان فشاری بر زندانیان وارد می ساختند که اگر از ان ها می خواستند که بگویند با مادر و خواهر خود زنا کرده اند تا ازادشان کنند،برخی از ان ها حتما این کار را می کردند!ایا معنی این حرف من را می فهمی یا خدای نخواسته نخواهی فهمید تا روزی همین بلا سر خودت بیاید؟

اقای احمد خاتمی من نمی خواهم در مورد شکنجه های روحی وجسمی زندانیان توسط پاسداران نظام و سربازان گمنام اما م زمان بیش از این بگویم. نمی خواهم از دادگاه های انقلاب بگویم.دادگاهی که از پیش بازجو ها زندانی بیچاره را مثل موم در دست خود نرم کرده و فقط برای اخذ حکم لازمه در اتاقی دربسته و پر از وحشت و اضطراب به پیش یک بازجوی قدیمی تر به نام قاضی می اورند. و ان قاضی نیز با نگاهی که از ان تنفر و تحقیر می برد و با لحنی چندش اور و تحقیر امیز به او می گوید که این بار هم جستی اما بار دیگر حکم اعدامت را خودم می دهم. حال طرف کیست؟ یک دانشجو یا وبلاگ نویسی که گمان می کرده ازاد است تا مثلا چند انتقام هم از مسئولی بکند.نمی خواهم از فحش های رکیکی که برخی بازجویان یا رییس دفتر های دادگاه های انقلاب در حق دختران و پسران زندانی روا می دارند سخنی بگویم. زیرا همان گونه که اشاره کردم مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد. اما اجازه دهید به سراغ سوژه ای بروم که اینک مطرح است و رگ های گردن شما از شدت عصبانیت به دلیل طرح ان از سوی اقای کروبی نزدیک است که بترکند. در مورد تجاوز به زندانیان. شما می دانید که در زندان ها ی اطلاعات و سپاه امکان تجاوز جنسی وجود ندارد. حتا در مواردی مثل علی افشاری و عبد اله مومنی یا بچه های پلی تکنیک فقط تهدید به تجاوز مطرح بوده است. البته در مواردی در توحید یا همین بچه ها استفاده از بطری نوشابه مطرح است که باید رسیدگی شود. من خودم اطلاع درستی ندارم و به همین دلیل سخنی نمی گویم. ولی از یک چیز به خوبی اگاه هستم. زمانی که باز جوها یا زندانبانان بخواهند یک زندانی سیاسی را اذیت کنند یا حتا یک زندانی غیر سیاسی به قول خودشان شرور را ادب نمایند او را به درون بند ها یا بازداشتگاه ها یا سلول هایی می اندازند کا در ان ادم های بسیار شرور یا زندانیان خطرناکی هستند.بازجو ها و زندانبانان کافی است به این زندانی های شرور اشاره ی ضمنی بکنند که این ها را اذیت کنید. ان ها هر کاری از دستشان بر بیاید خواهند کرد. من خود چندین سال در زندان شاهد این مسائل بودم.

بازداشتگاه کهریزک بهترین مکان برای انجام چنین اقدامات ضد انسانی بوده است. برای این که این بازداشتگاه دست نیروی انتظامی بوده است. همگان می دانند که اطلاعات نیروی انتظامی تا چه اندازه بی رحم است. حتا از ۲۰۹ زندانی ها را به نیروی انتظامی می دادند تا در اداره ی اگاهی یا در بازداشتگاه های نیروی انتظامی حساب ان ها را برسند و پس از ان به ۲۰۹ بر می گرداندند تا بازجویی ها را تکمیل کنند. اقای خاتمی اگر خبر نداری بی جهت گلو ندر و خود را خسته نکن. مسئله ی عدم تفکیک جرایم در زندان های نظام مقدس شما و باز بودن دست زندانبانان و از همه بدتر وجود بازداشتگاه های بی نام و نشان، دست عده ای از بازجو های خشن و لمپن را باز می گذارد تا هر گونه بخواهند با زندانی بیچاره برخورد کنند.اگر در مورد زندان ها و بازداشتگاه های جمهوری اسلامی یک تحقیق بی طرفانه صورت بگیرد معلوم خواهد شد که در ۳۰ سال گذشته هر نوع ظلمی در ان علیه زندانیان بیچاره صورت گرفته است.

اقای خاتمی ایا در مورد عدم جواز اعدام باکره چیزی شنیده ای؟دختران باکره ای که باید اعدام می شدند و به همین دلیل پیش از اعدام به عقد موقت زندانبانان در امده تا به ان ها تجاوز کنند تا مانع شرعی اعدام برطرف شود؟ایا کاری هست که در این ۳۰ سال انجام نداده باشید؟ایا جنایتی هست که در حق زندانیان سیاسی و عادی روا نداشته باشید؟

جناب احمد خاتمی!طرفداران شما و طرفداران رهبر که از ان ها به طرفداران نظامی یاد می کنید که خون ۳۰۰ هزار شهید در پشت ان خوابیده است، ان گاه که قرار باشد اعتراض مردم را خاموش کنند،همه کار کرده و می کنند.بی جهت مظلوم نمایی نکنید. می زنند و می گیرند و می کشند و تجاوز می کنند. برای این که مخالفین رهبر را مخالفین خدا می دانند. برای مخالفین به تعبیر خودشان خدا،ارزشی معادل همان دستمال کاغذی که ذکرش رفت قایل هستند و لاغیر.ایا به راستی خامنه ای نماینده ی خداست؟ایا شما نماینده ی امام زمان هستید؟ایا حتا شما و خامنه ای و احمدی نژاد و طرفدارانتان نماینده ی همه ی نظام جمهوری اسلامی هستید؟

مردم ایران هیچ کدام از این ادعا ها را نمی پذیرند.امروز حتا بخش بزرگی از حکومت گران که رفسنجانی در راس ان هاست، خامنه ای و احمدی نژاد و طرفداران ان ها را نماینده ی انحصاری نظام نمی دانند.جناح خط امام که بیش از امثال شما برای نظام زحمت کشیده اند شما ها را کودتا چی و غاصب می دانند. شما چگونه به خود حق می دهید که از طرف همه ی نظام حرف بزنید؟شما در این چند سال هرچه خواستید با مردم ناراضی و دانشجویان کردید. هر خشونتی که خواستید روا داشتید.اینک به عنوان یک اقلیتی هستید که نا عادلانه همه ی پست ها را اشغال کرده اید. چه حقی دارید که از طرف همه حرف می زنید؟مصادره ی همه ی پست ها با استفاده از زور سپاه و تقلب به مفهوم حقانیت یا نماینده ی یک نظام سیاسی حتا نیست.

شما می گویید،کروبی با نوشتن ان نامه ابروی نظام را برد. من می خواهم بگویم که ان کسانی ابروی نظام را بردند که شکنجه کردند و تجاوز روا داشتند و ادم کشتند. نه ان که این جنایت ها را افشا کرد.

من حتا به دعوای شما ها و رقیب برسر نمایندگی نظام کاری ندارم. برای این که ان نظامی که من برایش جانفشانی می کردم همان زمانی مرد که حتا یک زندانی در زندان شکنجه شد. چه رسد که هزاران تن در یک حکم دسته جمعی قتل عام شدند.من این نظامی که شما بر سر تصاحب ان جنگ و دعوا دارید را چیزی جز قدرت از معنا تهی شده نمی دانم. شان شما ها جنگ بر سر این قدرت و این لقمه ی چرب و شیرین است. من سال ها است که چنین چیز هایی را سه طلاقه کرده ام. یا از اول علاقه ای به این امور نداشته و اشتباهی با امثال شما ها همراه شده بودم.اما لازم است به شما گوشزد کنم،گذشت ان زمانی که امثال شما به نام شهید و به عنوان مدعی شهیدان حرف می زدید. با این تحولات اخیر که ملیون هاا نسان اگاه شدند، ما دیگر تنها نیستیم. با صدای بلند فریاد بر خواهیم اورد که شما ها حق ندارید برای تداوم قدرت خود از شهیدان ما مایه بگذارید. برای این که لایق ان نیستید.قدرت و لقمه ی چرب و شیرین نظام تهی شده از معنا متعلق به شما یا هر کس که زور بیشتری داشت .اما اجازه نخواهیم داد به مانند ۳۰ سال گذشته ،شهیدان را به نفع امیال خود مصادره کنید. به زودی خواهید دید که خانواده های شهیدان علیه شما ها فریاد بر خواهند اورد. برای این که در این انتخابات اخیر، بخش اعظم ان ها به موسوی رای دادند ولی شما ها رای ان ها را دزدیدید.ان ها موسوی را نماینده ی خود می دانند و نه احمدی را. قبول ندارید یک نظر خواهی بی طرفانه از سوی خانواده های شهدا بکنید.موسوی اما انقدر اخلاق دارد که نخواهد از خون شهیدان برای تایید نظرات خود استفاده کند. ولی اقای خاتمی شما و رفقایتان کاسبکارانه بر خورد کرده اید. شما برای تثبیت قدرت خود از خون شهدا سو ئ استفاده کرده اید؟ راستی اخرین بار که برمزار شهدای انقلاب یا جنگ رفتید کی بود؟ به یاد دارید؟ یا فقط از ان ها برای تثبیت قدرت و دنیای خود بهره می برید؟ یادت باشد اگر یک بار دیگر بخواهی برای پوشاندن شکنجه و تجاوز از خون شهیدان بهره ببری خانواده ی شهیدان در مقابل دفترت خواهند بود . این را یادت باشد. شهیدان حرمت دارند.در جنگ و دعوا بر سر قدرت ان ها را چوب حراج نزنید.ان ها برای ارمان هایی مقدس جانفشانی کردند.
mohandestabarzadi.blogfa.com

فقط کروبی باید ادعاهایش را اثبات کند ، حرف آقایان وحی منزل است!

آیا کسانی که بی هیچ پروایی خاتمی و موسوی و کروبی را مزدوران بیگانه معرفی کرده اند و آنان را خائن ،وطن فروش،قاتل،شریک قتل،اجیرکنندگان اراذل و اوباش برای تیراندازی به مردم ،عاملین ترور شهیدان رجایی و باهنر و آیت،رانتخوار و...نامیده اند ، نباید ادعاهای خود را ثابت کنند؟!

مهدی کروبی از تجمع منتقدان مقابل ساختمان روزنامه اعتماد ملی استقبال کرد

مهدی کروبی، از نامرد های معترض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری و دبیر کل حزب اعتماد ملی از خبر تجمع امروزمنتقدین در مقابل ساختمان روزنامه اعتماد ملی استقبال کرد. در پی انتشار نامه مهدی کروبی درباره تجاوز به بازداشت شدگان اخیر گروه های طرفدار دولت در حاشيه نماز جمعه با توزيع اعلاميه هايی خواستار تجمع اعتراضی در مقابل ساختمان روزنامه اعتماد ملی شده اند. سحام نیوز، وب سايت خبری حزب اعتماد ملی گزارش داد مهدی کروبی انتقادها و پيشنهادهای منتقدان را خواهد شنید و نظرات آنها را در روزنامه اعتماد ملی منعکس خواهد کرد. سحام نیوز نوشت مهدی کروبی از هواداران روزنامه ی اعتماد ملی خواسته است تا به منظور برقراری فضای امن و آرام جهت گفتگو با منتقدان روز شنبه از حضور در مقابل ساختمان روزنامه خودداری کنند و روز دوشنبه در همان محل تجمع کنند. کروبی همچنین گفت خود او نیز روز دوشنبه در این تجمع حاضر خواهد شد. در همين زمينه مديرمسئول روزنامه اعتمادملی در نامه ای به سعید مرتضوی، دادستان تهران با اشاره به تجمع امروز منتقدین خواستار تامين امنيت دفتر روزنامه شده است.

سفرهای استانی هیتلر و ا.ن.



تصویری زیبا از امام جمعه تهران


من برای کشورم چه کاری می توانم انجام دهم؟ حتی اگر توان حضور در تجمعات و تظاهرات را ندارم

من برای کشورم چه کاری می توانم انجام دهم؟
حتی اگر توان حضور در تجمعات و تظاهرات را ندارم می توانم کارهایی را برای آزادی کشورم انجام دهم می توانم با انجام همه یا برخی از کارهای زیر به هم وطنان زندانی خودم کمک کنم.
1- می توانم دیگر از طریق همراه اول و ایرانسل پیام کوتاه ارسال نکنم.
3- می توانم کالاهایی که از طریق صدا و سیما تبلیغ می شوند نخرم..
4- می توانم دیگر روزنامه های کیهان, جام جم, ایران و وطن امروز نخرم.
5- می توانم کالاهای شرکت هایی که در روزنامه های کیهان, جام جم, ایران و وطن امروز تبلیغ می کنند نخرم.
6- می توانم با خارج ساختن پولم از موسسات مالی اعتباری مهر, انصار, قوامین, سینا و بانک های سرمایه, کشاورزی, پاسارگاد و ملت آنها را که به مافیای اقتصادی خامنه ای و هوادارانش تبدیل شده اند تضعیف کنم.
7- می توانم با شعارنویسی یا حتی کشیدن نماد پیروزی به شکل عدد هفت ( V) روی اسکناس ها, دیوارها, کیوسک های تلفن, و.....پیام زنده بودن جنبش سبز را در دل و جانم به همه اعلام کنم.
8- می توانم دیگر در صندوق های صدقاتی که به جیب موتلفه وصل است پول نریزم و کمک هایم را به مستحق شناخته شده تقدیم کنم.
9- می توانم با ارسال اخبار و اطلاعات از طریق ایمیل, شب نامه, شفاهی باعث روشن شدن ذهن همه مردم در شهرها و روستاها شوم.
10- می توانم با همسایه یا همکار بسیجی ام صحیت کنم و او را از وضعیت اسفبار مردم آگاه کنم.
11- می توانم با پدر یا بردارم که در نیروی انتظامی یا سپاه خدمت می کند صحبت کنم و آنها را به سوی مردم دعوت کنم..
12- می توانم با یک ماژیک ساده شب موقع برگشتن به منزل تابلویی را که نام کوچه روی آن درج شده به نام شهید و نماد جنبش ندا آقا سلطان تغییر دهم. 13- می توانم اخبار تجمعات را به دوستانم اطلاع دهم.
14- می توانم با تحریم بورس منابع مالی خود را از این بازار بیرون بکشم.
15- می توانم شبها با شعار الله اکبر خواب را از سر بسیجیان خارج کنم.
16- می توانم با شرکت در اعتصابات یا عدم انجام کار در محل کار مانع پیشبرد اهداف حکومت شوم.
17- می توانم سایت های دولتی را تخریب و هک کنم.
18- می توانم اگر در خارج کشور هستم به برنامه های زنده تلویزیون حکومت زنگ بزنم و آنها را سرزنش کنم.
19- می توانم اسامی زندانیان و شهدا را به مراجع و خبرگزاری های بین المللی اطلاع دهم.
20- می توانم دیگر گوشی های نوکیا و زیمنس را نخرم.
21- می توانم این ایمیل را برای حداقل 50 نفر ارسال کنم.نتیجه دو اقدام بزرگ ملی
1- فروش نوکیا نصف شد به تایید مغازه داران ، بازار و اعتماد ملی
2- رکود در آگهی های صدا و سیما به تایید حیات نو و تابناک

دیدار میر حسین موسوی با اعضای جامعه پزشکی


مهندس میر حسین موسوی بعدازظهر روز پنجشنبه گذشته در جمع گروهی از اعضای جامعه‌ی پزشکی که در محل انجمن اسلامی جامعه‌ی پزشکی ایران گرد آمده بودند، حاضر شد و با آنان دیدار کرد.
مهندس میرحسین موسوی گفت: آنچه موجب پیدایش جنبش اعتراضی مردم و ابعاد روزافزون آن شده است، نادیده گرفتن قانون و کرامت و حقوق ذاتی شهروندان و رفتارهای فراقانونی است.

وی که در دیدار با اعضای انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران این مطالب را عنوان می‌کرد، افزود: اگر به جای آنکه مردم را خس و خاشاک بنامند و تحقیر کنند و در صدا وسیما شروع به جوسازی کنند، مواضع منصفانه‌ای می‌گرفتند و اگر قبل از آنکه مردم به خیابان‌ها بیایند، در چارچوب قانون و با احترام به حقوق مردم با آنان برخورد می‌کردند، ما امروز با بسیاری از بحران‌ها روبه‌رو نبودیم.
او همچنین تاکید کرد: شبیه نظام جمهوری اسلامی در جهان وجود ندارد، به همین نسبت حفظ و حراست از آن هم کار دشواری است.
وی افزود: شعارهای ما در طول انتخابات در چارچوب قانون اساسی و اصولی که مردم باور دارند، انتخاب شد. امروز هم به همان شعارها پایبند هستیم و یقین داریم اگر با خواست مردم منصفانه برخورد می‌شد و دستگاه‌های تبلیغی به جای پیوند دادن حرکت‌های خودجوش مردم به بیگانگان و وارونه نشان دادن حقایق، سعی در اقناع افکار عمومی با نقد منصفانه و التزام به راست‌گویی می‌کردند، به نفع نظام بود و روح بدبینی و بی‌اعتمادی به جامعه دمیده نمی‌شد.
نامزد دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در این دیدار همچنین به تشریح بخشی از ناگفته‌های روز انتخابات پرداخت و گفت: از چند روز قبل از 22 خرداد ستادهای ما با موج عظیمی از تماس‌های مردمی که حاکی از زمینه‌چینی گسترده برای تقلب در انتخابات بود و اطلاعات دقیقی در مورد تحرکات در دست انجام و سناریوهایی که برای روز انتخابات و بعد از آن طراحی شده است، مواجه شد؛ به صورتی که در شب انتخابات مجبور به صدور اطلاعیه‌ای برای فراخواندن مردم به خوش‌بینی نسبت به مجریان و پرهیز از قصاص قبل از جنایت شدیم. اما آنچه در فردای آن شب دیدیم، عبارت از به اجرا درآمدن پیش‌بینی‌های ارائه شده به ما، یکی پس از دیگری، و قرائن بی‌شماری بود که سلامت جریان حوادث را زیر سؤال می‌برد. آری، تعلیمات اسلامی ما را ملزم می‌کند که نسبت به اعمال مؤمنین با حسن ظن برخورد کنیم، اما همین تعلیمات به ما اجازه نمی‌‌دهد که به دروغ تن دهیم.

مهندس موسوی در ادامه‌ی صحبت خود به حوادث روز انتخابات پرداخت و گفت: با تمام این احوال، ما در ابتدا فکر کردیم که شاید آنچه شاهد آن هستیم، ناشی از سوء تدبیر است. برای همین خود من تلاش کردم با مسئولان کشور تماس بگیرم و همان روز دو بار با رئیس قوه قضائیه، دو بار با دادستان کل کشور، دو بار با رئیس مجلس و چهار بار با بیت رهبری موضوع را مطرح کردم. علاوه بر این گروهی از طرف ستاد به دیدار وزیر کشور رفتند تا نگرانی‌های مردم را منتقل کنند و عجیب بود که وزیر کشور در حالی که در آن روز قاعدتا تنها کارش باید رسیدگی به مسائل مربوط به انتخابات باشد، پس از مدت زیادی معطل کردن افراد اعزام شده، به آنان وقت ملاقات نداد. اینها قرائنی بود که یکی پس از دیگری انباشته می‌شد تا اینکه از عصر روز 22 خرداد، حمله به ستادهای انتخاباتی اینجانب آغاز شد و سپس به ستاد مرکزی و سایر ستادها در سطح کشور گسترش یافت و مشخص شد که طرح و برنامه‌ای برای تقلب در انتخابات وجود دارد.
میرحسین موسوی افزود: البته بنده یک رای بیشتر نداشتم و می‌توانستم از حق خودم بگذرم، ولی از حقوق مردم نمی‌توانستم بگذرم، چون ما مسلمان هستیم و آموز‌ه‌های دینی به ما اجازه نمی‌دهد به دروغ تن بدهیم. قصد ما این بود که پس از تلاش نفس گیر ایام انتخابات، نتیجه هرچه باشد، آن را بپذیریم، اما آنچه اتفاق افتاد، ما و جامعه را به این سمت کشاند.
مهندس موسوی در ادامه‌ی سخنان خود با نقد عملکرد متصدیان، رفتار آنان را فراقانونی و موجب اصلی حوادث اخیر کشور دانست و گفت: اگر در جریان انتخابات و حوادث پس از آن، مطابق قانون و انصاف عمل می‌شد، ما شاهد این حوادث نبودیم. بلکه اگر بنده هم بر روی مسائلی پافشاری می‌کردم، مورد اعتراض مردم قرار می‌گرفتم که چرا تندروی می‌کنم. اما نادیده گرفتن قانون و فراتر از قانون عمل کردن و نادیده گرفتن کرامت و حقوق ذاتی شهروندان، موجب پیدایش جنبش اعتراضی و ابعاد روزافزون آن شد.
وی با اشاره به عوامل تحریک احساسات مردم و تداوم موج اعتراضات، گفت: به فاصله‌ی کمی از انتخابات، فردی که به فراخور عنوانش باید نمونه‌ی ادب باشد، یک ساعت و اندی در تلویزیون صحبت کرد و 37 مرتبه نام بنده را به زبان آورد و این برنامه 3 بار از صدا وسیما پخش شد، بدون آنکه کوچک‌ترین فرصتی برای پاسخگویی داده شود. این تنها یک نمونه از رفتارهای غیرمنصفانه و تحریک‌کننده‌ای بود که مردم را عصبی کرد و موجب گسترش آشوب‌ها شد. حال آنکه اگر مردم از مسئولان نظام انصاف و احترام به حقوق ذاتی‌شان را می‌دیدند، تجمعی همانند راهپیمایی چند میلیونی 25 خرداد می‌توانست آبی بر آتش خشم آنان باشد. در حالی که با رفتارهای غلط و زشت بعدی، روز به روز از چنین سرانجامی دورتر شدیم.
نخست وزیر دوران جنگ سپس به سوء استفاده از ظرفیت و جایگاه برخی نهادها و رو در رو قرار دادن آنها با مردم اشاره کرد و گفت: همه‌ی ما به انقلاب علاقه داریم. ما به نهادهایی چون بسیج و سپاه علاقه داریم، چون فکر می‌کنیم بسیج برای مقابله با دشمن است و سپاه برای آن ایجاد شده تا در مقابل دشمنان بایستد. آیا صف کردن سپاه و بسیج در مقابل مردم، لطمه به افتخارات آنان نیست؟ و آیا تلاش برای وابسته نشان دادن حرکت خودجوش مردم از سوی صداوسیما و سایر رسانه‌های دولتی، زمینه‌ی بی‌اعتمادی مردم به دستگاه‌های تبلیغاتی را فراهم نمی‌کند؟ ما می‌گوییم به جای آنکه جمعیت‌های میلیونی مردم را متهم کنید، برای یافتن متهمان اصلی در بین کسانی بگردید که با کارگردانی و صحنه‌گردانی جنگ مسموم تبلیغاتی، اعتماد و آرامش مردم را هدف گرفتند و با تحلیل‌های مالیخوالیایی خود به دشمن خدمت می‌کنند. یقینا جریاناتی که در طول این دو ماه در صدا وسیما و همچنین در روزنامه کیهان با مردم می‌جنگیدند، تأمین کننده‌ی منافع و در طول سیاست‌های آمریکا و انگلیس هستند.
مهندس موسوی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود، تنها هدف دادگاه‌های نمایشی هفته‌های اخیر را اثبات یک توهم بی‌اساس دانست و اجرای این سناریوها بر علیه فرزندان انقلاب را تقبیح کرد.
او با اشاره به نقض اصول اولیه دادرسی قضایی از جمله دسترسی آزاد متهمان و خانواده‌های آنان به وکیل و آزادی‌‌ آنها در دفاع از خود، تاکید کرد: این‌چنین دادگاه‌هایی، حتی اگر برای دشمنان انقلاب برگزار می‌شد، شایسته‌ی جمهوری اسلامی نبود. آیا نباید در برپایی یک دادگاه، اصول اولیه‌ی دادرسی در مورد دسترسی متهمان و خانواده‌ی آنان به وکیل و آزادی آنان در دفاع از خود رعایت شود؟
وی افزود: اخباری که متاسفانه به تواتر رسیده است، اگر درست باشد، جا دارد انسان سر زیر خاک کند. آیا این نحوه‌ی برخورد با مردمی که با شعار الله اکبر به صحنه آمده‌اند، به نفع کشور است؟! به نظر من این‌گونه عمل کردن، موضوع را بغرنج‌تر می‌کند و راه‌حل آن را از دسترس دورتر می‌برد و زمینه‌ی بدبینی و اعتراضات را وسعت می‌بخشد.
مهندس موسوی در خاتمه‌ی سخنانش به شکل‌گیری تشکیلات «راه سبز امید» به عنوان یک نهضت فراگیر اشاره کرد و گفت: رنگ سبز، نماد این راه و مطالبه‌ی اجرای بدون تنازل قانون اساسی، شعار آن است و شبکه‌های اجتماعی خودجوش و خودمختار بی‌شمار و گسترده در سطح جامعه، بدنه‌ی این جنبش هستند. در حقیقت «راه سبز امید»، ادامه‌ی شعار راهبردی «هر شهروند یک ستاد» است که این بار برای مطالبات بحق مردم و استیفای حقوق آنان شکل می‌گیرد.
او گفت: نمی‌توان بخش‌هایی از قانون اساسی را اجرا کرد و بخش‌های دیگر آن را دور انداخت. همین دادگاه‌های نمایشی و کتک‌زدن و آزار مردم در خیابان‌ها نشان‌دهنده‌ی یک ساختار‌شکنی روشن است و ربطی به قانون اساسی و اعتقادات دینی و ملی ما ندارد.

گفتنی است در ابتدای این دیدار، دکتر ظفرقندی ضمن تشریح فعالیت های صنفی، سیاسی و تشکیلاتی انجمن اسلامی جامعه‌ی پزشکی ایران، حمایت بخش اعظم جامعه‌ی پزشکی کشور از مهندس موسوی را در انتخابات اخیر و وقایع پس از آن مورد تأکید قرار داد. وی با ارائه‌ی تحلیلی از شرایط موجود، تداوم جدی این حمایت‌ها را که اکنون ابعاد وسیع‌تری یافته است، اعلام و بر خواسته‌های مشترک مردم که در کلام و بیان مهندس موسوی و چارچوب مواضع وی متجلی است، تأکید کرد.
پس از این سخنان، دکتر نوربالا، دکتر آشفته، دکتر حریرچی، دکتر شیخ رضایی، دکتر شجاعی، دکتر واعظ‌زاده، دکتر شکوری‌راد، دکتر سروش و دکتر سالاری‌فر به تشریح دیدگاه‌های خود پرداختند.


پس از این سخنان، دکتر نوربالا، دکتر آشفته، دکتر حریرچی، دکتر شیخ رضایی، دکتر شجاعی، دکتر واعظ زاده، دکتر شکوری‌راد، دکتر سروش و دکتر سالاری‌فر به تشریح دیدگاه‌های خود پرداختند.
خلاصه‌ی نکات مورد توجه و تأکید سخنرانان عبارت از موارد زیر بود:

1- فقدان رسانه‌ی فراگیر و مناسب که بتواند خلاء ارتباطی حامیان و هواداران را با رهبری جنبش برقرار کند، کاملاً محسوس است و باید برای آن چاره‌ای اندیشید. عملکرد یکجانبه و همراه با تحریف و جعل اخبار در صدا و سیما، موجب توجه مردم به رسانه‌های بیگانه، که در ارائه‌ی اخبار حرفه ای عمل می‌کنند و موجب جذب مخاطب و اعتماد آنها می‌شوند، شده است. این رسانه‌ها طبیعتاً اهداف خود را دنبال می‌کنند و در غیاب رسانه‌ی مطلوب ملی، توان بیشتری در اثر گذاری می‌یابند. مردم در اعتراضات خود مصمم و پیگیر هستند. به همین دلیل تشنه‌ی یک رسانه‌ی فراگیر قابل اعتماد هستند و باید برای آن فکری بشود.

2- رفتار حاکمان فعلی، کل نظام جمهوری اسلامی را با سابقه‌ی سی ساله‌ی آن در انظار جهانیان به زیر سؤال می‌برد و این‌گونه القا می‌شود که سرنوشت همه‌ی نظام‌های دینی و ارزشی این‌چنین خواهد بود. نباید بگذاریم وجهه‌ی نظام جمهوری اسلامی که ثمره‌ی مجاهدت‌های امام، خون شهدا و فداکاری‌ها و زحمات مردم است، بیش از این تخریب شود. اگر علاقه‌مندان به نظام سینه سپر نکنند و در صف مقدم این حرکت قرار نگیرند، جای آنان را کسان دیگری پر می‌کنند که هدفشان ممکن است روشن و مشخص نباشد.

3- امیدی که در مردم ایجاد شده، برای آنان عزیزتر از جانشان است. آنها حاضرند برای حفظ این امید، جان خود و عزیزانشان فدا شود. آنهایی که در این راه شهید داده‌اند و یا آسیب دیده‌اند، نه تنها پشیمان نیستند، بلکه خواستار ادامه‌ی حرکت تا رسیدن به مقصود هستند. آنها نگران این هستند که مبادا خون شهدایشان به فراموشی سپرده شود یا پایمال شود و نوعاً قدرشناس شما (مهندس موسوی)، به خاطر عدم سازش و ایستادگی بر اصول و پیگیری مجدانه‌ی حقوق مردم، هستند.

4- جوان‌ها در این جنبش نشان دادند که همه‌ی تصورات در مورد بی‌انگیزگی و خمودگی آنها غلط بوده است و آنها بسیار جسور تر و پیگیرتر از نوع ما، که جوان‌های دوره‌ی انقلاب بوده‌ایم، در صحنه حاضر هستند. علاوه بر این روحیه‌ی بالا، آنها در تنظیم آهنگ حرکت و طرح شعارها، شعور بسیار زیادی از خود به نمایش گذاشته‌اند که به نظر می‌رسد حاصل تجربیات دوره‌ی اصلاحات است. آنها اسیر رادیکالیسم و تندروی نمی‌شوند و به شعارهای ساختارشکنانه، که می‌تواند به اصل حرکت فراگیر مردم لطمه بزند، توجه نمی‌کنند. آنها خیلی هوشمندانه حرکت خود را با رهبری جنبش هماهنگ می‌کنند، به همین دلیل، این ارتباط باید نزدیک‌تر و مستمرتر باشد.

5- ما از حضرت علی آموخته ایم که اگر مسلمان از شنیدن اینکه در قلمرو حکومت اسلامی خلخال از پای زن یهودی کشیده شده است، دق کند، بر او ملامتی نیست. آیا این‌همه شهید و مجروح به اندازه‌ی آن نبوده است که صدای برخی از علما بلند شود و اعتراضی بکنند؟ البته مردم قدرشناس مراجع و علمایی که واکنش‌های شایسته نشان داده و با آنان همراهی کرده‌اند و یا مرهم بر زخمشان گذاشته‌اند، هستند.

6- باید وقایع اخیر آسیب‌شناسی شود. به نظر می‌رسد در حرکت انقلاب اسلامی، برخی محاسبات اشتباه بوده و در مورد برخی موضوعات ساده‌اندیشی وجود داشته است که پس از سی سال کار به اینجا رسیده است.

7- رابطه‌ی نخبگان با بدنه‌ی جامعه کم شده است. ما قبلاً بیشتر به میان مردم می‌رفتیم و با آنان ارتباط داشتیم. همین که برای آنها کار می کردیم و می‌دیدند ما اهل نماز و روزه و شعائر دینی هستیم، خودش بهترین تبلیغ بود. این نوع ارتباطات کم شده و مردم ما را کمتر در کنار خود می‌بینند.

8- درباره‌ی مهدویت و امام زمان، عوام‌فریبی گسترده‌ای وجود دارد. باید در این زمینه آگاهی‌بخشی در جامعه صورت بگیرد تا از اعتقادات دینی مردم سوء استفاده نشود.

9- اگرچه نتیجه‌ی انتخابات به گونه‌ای دیگر اعلام و بدان عمل شد، ولی دستاوردهای جنبش فراتر از رئیس‌جمهور شدن نامزد مورد علاقه‌ی ما بوده است و نتیجه‌ی حرکت به هیچ وجه، یا در مجموع، شکست نبوده است. مردم در شما صداقت و صلابت را دیدند و در کنار اصلاح‌طلبی، اصولگرایی واقعی را دیدند و اعتماد کردند و با این اعتماد همچنان امیدوارند. حضور شما باعث بازپس‌گیری شعارهای اصیل انقلاب از کسانی شد که آن شعارها را به ناحق برای خود مصادره کرده بودند.

10- ما نه در این انتخابات، بلکه از سال‌های سال پیش شما را می‌شناخته‌ایم و ارادت داشته‌ایم. طیف حامیان و هواداران شما خیلی گسترده است. برخی هم این سؤال در ذهنشان است که آیا از ظرفیتی که در جریان انتخابات به دست آمد، بهتر از این نمی‌شد استفاده کرد؟ آیا ظرفیت‌های قانونی به خوبی استفاده شد؟ پاسخ این انتقادها چیست؟

11- ما نگران این هستیم که طرف مقابل برای برون‌رفت از بحرانی که گرفتارش است، به فکر ایجاد بحران بزرگ‌تری باشد که کل کشور را تهدید کند و آن نوعی حمله‌ی خارجی به ایران است. یک حمله‌ی خارجی، به آنها این فرصت را می‌دهد که هر صدای مخالفی را با شدیدترین وجهی سرکوب کنند. آنها ممکن است این نسخه را برای رهایی خود تجویز کنند، در حالی که می تواند برای کل کشور بسیار خسارت‌بار باشد.

شریعتمداری:کسانی که به کروبی رای داده اند کودن و کم هوش هستند

حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان «وظیفه قطعی و غیرقابل تردید دستگاه قضایی» را احضار و محاکمه مهدی کروبی می داند.
وی در سرمقاله خود می نویسد: «اگرچه مهدي كروبي براي بسياري از اطرافيان خود نيز قدر و منزلتي ندارد تا آنجا كه مسئول ستاد انتخاباتي وي، پاي صندوق راي، برگه راي خود را به همه نشان مي دهد تا بدانند او آنقدر كم هوش و كودن نيست كه به كروبي راي بدهد! ولي مردم براي قدر و منزلت انقلاب و نظام اسلامي خود ارزش فراواني قائل اند و اجازه نمي دهند افرادي مثل مهدي كروبي براي خوشامد عوامل سيا و موساد، با حيثيت آنها بازي كند!»
شریعتمداری تصریح می کند که کروبی یک شایعه مشمئز و خطرناک را بدون سند و مدرک، ترویج داده است.

تعداد بازدیدها

جستجو در این وبلاگ

بايگانی وبلاگ