احمدی نژاد خامنه ای خاتمی خرداد انتخابات سیاست ایران اغتشاش انتخابات میر حسین موسوی امام خمینی انقلاب مخملی صدا سیما کامران نجف زاده افشین قطبی مهدی کروبی میمون روز قدس صانعی نمایشگاه پلیس مبارزه رزمی مختلط نرگس کلهر بابک داد بالاترین 13 آبان

۲۹ تیر ۱۳۸۸

تيراندازي آشكار و مستقيم به سمت مردم (خس و خاشاك)

از دوستان طرفدار آقاي ان (احمدي ن‍‍ژاد) خواهشمنديم دوستان را معرفي كنند
http://www.youtube.com/watch?v=lj0_cC4C0i8
http://rapidshare.com/files/258032678/Shooting_People.3gp

فيش حقوقي





فيش حقوقي يك بازنشسته نگون بخت قبل و بعد از انتخابات
براي ديدن درست عكس روي آن كليك كنيد

مسابقه




اگه گفتيد اين عكس كيه؟
تو قسمت نظرات بنويسيد

فاطمه رجبي : مشايي نقطه ضعف بزرگ دولت است

جام جم آنلاين: "فاطمه رجبي" همسر "غلامحسين الهام" سخنگوي دولت و وزير دادگستري در تازه ترين اظهارات خود، از اظهارات و عملكرد "اسفنديار رحيم مشايي" معاون رييس جمهوري و رييس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري به شدت انتقاد كرد و او را "نقطه ضعف بزرگي" براي دولت نهم به رياست محمود احمدي نژاد خواند.
جبي در گفت وگويي با "تقي دژاكام" خبرنگار روزنامه كيهان و مدير نظارت و ارزشيابي اخبار ايرنا كه به تازگي در وبلاگ دژاكام با عنوان "آب و آتش" انتشار يافته است، گفت:" من هم راجع به اظهارات آقاي مشايي درباره "مردم اسرائيل" و هم درخصوص آنچه به عنوان اسلام شناسي مطرح مي کند، مطلب نوشته ام چون معتقدم ايشان نقطه ضعف بزرگي براي دولت نهم است."

همسر الهام، سخنگوي دولت افزود: نبايد رحيم مشايي عملا به سخنگوي دولت تبديل شود.

وي همچنين با انتقاد از كردان، وزير كشور استيضاح شده دولت نهم گفت كه آقاي کردان علي رغم همه تکذيبها گزينه لاريجاني بود و پيش از آنكه موضوع مدركش مطرح باشد، اصل پيشنهاد کردنش به وزارت کشور اشکال داشت .

آقای یزدی! شما این وسط چکاره اید؟

جناب آقای شیخ محمد یزدی!

در گفتگو با خبرگزاری فارس از شما سخنانی نقل شده است که اصلا نه در شان و اندازه شماست، نه به شما مربوط است. نه سوابق و لواحق شما اقتضا می کند در جایگاهی بنشینید که این سخنان را بگوئید، نه خودتان رطب ناخورده ای هستید که منع رطب می کنید. نه نماینده دولتید که اگر اطرافیان هاشمی رفسنجانی از سوی "رئیس دولت قبلی" متهم به دزدی مثلا صد میلیارد شد، شما از طرف همان رئیس جمهور و دوستانش متهم به دزدی ششصد میلیارد تومان هستید. اصلا شما چکاره ای که بیش از رژیم تجویز شده از سوی مقامات مسوول شکر میل می فرمائید؟

اول: گفته اید که " در حکومت اسلامی مشروعیت و مقبولیت با یکدیگر متفاوت است و همراهی مردم، برای حکومت مشروعیت ایجاد نمی‌کند." و افزوده اید: " مشروعیت حاکمیت در اسلام از طرف خداوند است و مقبولیت حاکمیت با همراهی مردم است." جناب یزدی! اگر منظورتان از حکومت، حکومت اسلامی است، ظاهرا آدرس را اشتباه آمده اید، اینجا جمهوری اسلامی است و به گفته بنیانگذارش " میزان رای ملت است" نماینده وقتی انتخاب می شود که مردم به او رای بدهند و رئیس جمهور وقتی قانونی است که مردم مستقیما انتخابش کنند. حتی خود جمهوری اسلامی هم وقتی مشروعیت دارد که مردم به آن رای بدهند، وگرنه قطعا شخص آیت الله خمینی ضرورتی نمی دید که رفراندوم برگزار کند، خودش احمد و حسن و حسین و اکبر و تقی را جمع می کرد، پلم پولوم پیلیم می کردند، بالاخره یک حکومتی تشکیل می شد. خود آیت الله خمینی هم وقتی رهبر شد که مردم گفتند " رهبر ما خمینی یه" وگرنه خداوند که نمی توانست ایشان را بردارد و بنشاند در جماران و بگویند ایناهاش، این رهبر شماست! اساسا مهم ترین شکل انتخاب رهبر در ایران یا هر جای دیگری انتخاب طبیعی رهبر است. مثلا فکر می کنید اگر ملت ایران همه جمع شوند و یک سال صبح تا شب داد بزنند که "رهبر ما خاتمی یه، یا رهبر ما هاشمی یه" مثلا شما چه غلطی می خواهید بکنید؟ فرضا صد تا یا دویست تا یا هزار تا( به اندازه وسع تان) آدم می کشید، بعد هم فرار می کنید می روید جزایر برمودا و از شرتان راحت می شود این ملت. این حکومتی که شما تعریفش را می کنید که مشروعیتش را خدا می دهد، هنوز ایجاد نشده، اگر آقای مصباح یزدی به شما گفته قرار است دو سال دیگر حکومت اسلامی ایجاد کنیم، شما عجله نکنید، فعلا خلبان حالش خوب نیست همه کار می تواند بکند جز این که ترتیب آن خانم را بدهد.

آقای شیخ محمد یزدی!

در سخنان تان فرموده اید که " آقای هاشمی در خطبه دوم موضوع بذر تردید افشاندن را مطرح کردند که باید از ایشان پرسید چه کسی برای اولین بار این بذر را در جامعه گسترش داد." و افزودید: " قبل از انتخابات چه کسی نامه نوشت و گفت "آتش فتنه را دور سازید " هنوز که انتخابات آغاز نشده بود، آیا این نامه بذر تردید نبود. قبل از انتخابات چه کسی به مقام معظم رهبری نامه نوشت و در آن نامه اشاره کرده بود که در خیابان‌ها آتش فتنه برپا شد و چنین و چنان خواهد شد؟ آیا این بذر تردید نبود که در زمینه انتخابات افشانده شد؟ آیا خود هاشمی رفسنجانی با نامه بدون سلام خود بذر تردید را نیفشانده است." آقای یزدی! نامه ای که می فرمائید را که ما نخوانده ایم، رهبری خوانده است و احتمالا شما، و طبیعتا ملت ایران یک نامه سربسته را نخوانده در دلش تردیدی ایجاد نمی شود، پس اگر تردیدی ایجاد شده از جای دیگری بوده. اولا من به شما می گویم که اصلا مردم ایران به ذهن شان هم خطور نمی کرد که چنین تقلب بزرگی و چنین تخلف بی نظیری رخ بدهد، به همین دلیل اصلا کسی تردیدی نداشت که موسوی با آن همه حمایت انتخاب می شود و دلیل این همه بی سروسامانی از این است که کسی باورش نمی شود که یک دولت با همراهی شش آدم بی حیثیت شورای نگهبان رای مردم را بدزدد و با آن این همه هم پز بدهد. از اینها گذشته، کجای این تردیدها غلط بوده، ما عقل مان نمی رسید و خوش بین بودیم، ولی هاشمی رفسنجانی می دانست با چه مارمولک هایی طرف است و فهمیده بود چه می شود. و مگر نشد چیزی که ایشان گفته بود؟ ایشان گفت آتش فتنه را دور سازید، یعنی تقلب نکنید که مملکت به هم می ریزد، مگر مملکت به هم نریخت؟ ایشان قبل از انتخابات پیش بینی کرد که اگر تقلب کنید مردم به خیابان می ریزند و چنین و چنان خواهد شد. مگر همین نشد؟ چه انتظار دیگری داشتید، مردم که گفته بودند که " اگر تقلب بشه، ایران قیامت می شه" دولت هم که به عنوان متقلب اصلی از سه روز قبل آماده باش داده بود و در روز باشکوه انتخابات نیروی ضدشورش به خیابان آورده بود و اس ام اس را قطع کرده بود، پس دولت هم می دانست که مردم تحمل تقلب را نمی کنند. هاشمی رفسنجانی هم که در این چهل روز که مردم آمدند خیابان و کشته شدند، یک کلمه حرف نزد. اصلا خانه اش تحت محاصره و خودش در سکوت مطلق بود. انتظار داشتید چه اتفاقی بیفتد؟ اگر شما رای آورده بودید و وزارت کشور خاتمی اعلام می کرد موسوی رئیس جمهور است، شما آن وزارت کشور را سر خاتمی خراب نمی کردید؟ مگر سالها روضه نخوانده اید که مسلمان برای گرفتن حق اش تا مرز شهادت می رود؟ مگر ائمه شیعه بخاطر اینکه حکومت را بگیرند، جنگ نمی کردند؟ حالا مردم رای داده اند و دولت مال آنهاست، حق شان را بدهید. اگر امروز بدهید شعارشان آرام تر است، اگر بگذارید دو ماه دیگر بخواهید بدهید، باید بخش راست خشتک تان را از جزیره ابوموسی پیدا کنید، بخش چپش را از منطقه فریمان. شما چرا فکر می کنید مردم چنین شوخی های احمقانه ای را تحمل می کنند؟ از یک طرف می گوئید مردم حق جوی ایران و مردم شهید پرور ایران و از طرف دیگر انتظار دارید حق مردم را بخورید و مردم از حلقوم تان بیرون نکشند؟ این ملتی که ما می بینیم این حق را از حلقوم شما و رهبری و آن دکتر عقب مانده و آن سردار پهناور می کشند بیرون.

جناب آقای یزدی!

از هاشمی رفسنجانی پرسیدید شما چکاره اید که دستور آزادی زندانیان را می دهید؟ و در سخنان تان آورده اید که " هاشمی‌رفسنجانی در نماز جمعه پیشنهاد می‌کند که بازداشت‌شدگان حوادث انتخابات آزاد شوند، ایشان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هستند و باید به مسائل در حیطه کارشان بپردازند، کار آزاد یا بازداشت‌کردن دستگیرشدگان بر عهده دستگاه قضایی است." و افزوده اید: " من به عنوان یک فرد از آقای هاشمی رفسنجانی می‌پرسم که شما چه کاره هستید که می‌گویید دستگیرشدگان انتخابات باید آزاد شوند، اگر خیرخواه مردم و نظام هستید، باید توجه کنید که در بررسی‌ پرونده این افراد باید دقت بیشتری شود." آقای یزدی! من برایتان توضیح می دهم که هاشمی رفسنجانی چکاره مملکت است. ایشان رئیس شما هستند. در مجلس خبرگان که حق تعیین رهبر را دارد، ایشان بر اساس انتخابات خبرگان رئیس آن مجلس است و شما معاون ایشان هستید. در شورای تشخیص مصلحت نظام هم که شما یکی از اعضای ناچیز آن هستید، ایشان از همان روز ازل رئیس مجمع بوده است. حالا شما بفرمائید چکاره اید؟ اگر به آقای هاشمی ربطی ندارد که چون رئیس مجمع و بطریق اولی هماهنگ کننده قوه قضائیه و مجریه است، یک ربط کوچکی دارد که بگوید زندانیان را آزاد کنید، به شما به عنوان عضو شورای نگهبان که هیچ ربطی ندارد که بگوئید که زندانیان را مجازات کنند. آقای یزدی! شما عقل تان نمی رسد که مصلحت تان را تشخیص بدهید، این پیرمرد وقتی می گوید دستور آزادی را که نمی دهد، مصلحت شما را می گوید. به حرفش گوش کنید. اگر دست به زندانیان سیاسی بزنید یا زودتر آزادشان نکنید، این ملت خانه تان را روی سرتان خراب می کنند. یک خیرخواهی نصیحت تان کرده، چرا اینقدر خاکبازی می کنید، دل به کار بدهید، شما که از جوانی با مسائل قضائی آشنا هستید، بفهمید. آن میم را آن لام برد. این ملت ول بکن نیستند. اگر بموقع و با رافت و انسانی رفتار کنید، ممکن است بتوانید برگردید خانه قم و زندگی تان را بکنید، وگرنه پول لاستیک دنا هم بردنی نیست، سنت مصادره را خودتان بنا گذاشتید، یک ریال پول از این مملکت نمی توانید ببرید، و تازه ببرید، کجای دنیا جا دارید. شاه با آن رابطه نیکویش در جهان در حالی که در اکثر جاهای دنیا یک کاخ داشت، آخر کار با اسم مستعار در آمریکا عمل جراحی کرد. ظلم به مردم عواقب خوبی ندارد. چرا نمی بینید؟ چرا گوش تان صدای مردم را نمی شنود؟

جناب آقای یزدی!

اگر پای قضاوت به میان بیاید، بی تردید شما و پسرتان توسط همین رئیس جمهور و دوست پالیزدارش بیش از تمام خانواده هاشمی فساد مالی کردید. اگر هاشمی لقب سردار سازندگی دارد، شما ده سال رئیس قوه قضائیه ای بودید که آیت الله شاهرودی یک مجتهد مسلم که همه او را به فضل و کمال می شناسند و ترا نمی شناسند گفت که " ویران خانه ای" را از شما گرفته است. شما که نه کارتان را بلد بودید انجام دهید و جز ویرانی در قوه قضائیه کاری نکردید، نه نقشی در جامعه مدرسین دارید که هر روز از جانب آنان حرف می زنید و شکوه آنان را برمی انگیزید و روحانیت قم از دست دارو دسته شما می خواهد عازم نجف شود. نه کسی در قم قبول تان دارد، نه دنیای تان پاک است و نه کسی صلاحیت سیاسی برایتان قائل است، مردم هم که از شما بیزارند، شما چکاره ای؟ اصلا به شما چه که در کار بزرگان دخالت می کنید؟ یعنی کار مملکت به جایی رسیده که فقط شیخ محمد یزدی صاحب ویرانخانه قضایی مدافع رهبری است. با همین ریش می خواهید بروید تجریش؟ لااقل کسی به هاشمی جواب می داد که یک نقطه مثبت در پرونده اش بود. شما چه می گوئید؟

آقای یزدی!

این کشور آن کشوری نیست که با دستگیری صد نفر و اعدام بیست نفر بشود آن ویرانخانه ای که انتظارش را دارید. نه شما و نه فرزندتان که در جرائم مالی شما شریک اند، نمی توانید برای مدت زیادی روی این وضع حساب کنید. من به عنوان انسانی که عقل دارم به شما نصیحت می کنم، خطبه های نمازجمعه آقای هاشمی را ده بار گوش کنید و صد بار رونویسی کنید و سعی کنید خودتان را از این ویرانخانه ای که ساختید نجات دهید. وقتی که فردا برسد، ممکن است کارها براحتی امروز نباشد. شما باید بفهمید، وقتی هاشمی آن خطبه را می خواند و از این همه عقلای مملکت یکی شان هم علیه او حرف نمی زند و فقط شما حرف می زنی، یعنی اوضاع بیش از این حرف ها خراب است. قاچ زین را بچسبید که سواری پیشکشتان وگرنه ناچار می شوم به همان لقبی صدایتان کنم که در قم پیش از انقلاب صدایتان می کردند و هنوز هم قدیمی ها به همان اسم صدایتان می کنم اما من خوشم نمی آید به ضعف جسمانی کسی اشاره کنم .

ابراهیم نبوی

۲۶ تیرماه ۱۳۸۸

انتقاد بی سابقه یک روحانی از اخلاق رئیس جمهور در سیما




استاد مشهور اخلاق جنوب شرق تهران هنگامی که درباره ی سجایای اخلاقی پیامبر اکرم (ص) سخن می گفت با اشاره به انتخابات و مسائل بعد از آن بی اخلاقی های انجام شده را به گونه ای کم نظیر مورد نکوهش قرارداد.

به گزارش خبرنگار"تابناک"، یکشنبه شب گذشته و در شب مبعث پیامبر اکرم(ص) ،در برنامه پر طرفدار " این شب ها" هنگامی که بحث بر سیره حکومتی پیامبر اکرم (ص) متمرکز گردید ،حجت الاسلام سید مهدی طباطبائی به ناگاه با اشاره به رفتار پیامبر اعظم بعد از فتح مکه در مقابل شعار نابجای مسلمانان که گفتند " الیوم یوم الملحمه"( امروز، روز انتقام است) واکنش نشان داده و فرمودند بگوئید " الیوم یوم المرحمه" ( امروز روز مهر ورزیدن و مهربانی است) .

وی در ادامه افزود: من از ابتدای قضایای انتخابات قصد داشتم در یک برنامه تلویزیونی این موارد را بگویم،به نظر من اگر رئیس جمهور بعد از پیروزی در انتخابات سخنرانی که یک هفته بعد از انتخابات کردند را انجام می دادند و مردم را دعوت به مهربانی می کردند بسیاری از این فتنه ها اتفاق نمی افتاد.

طباطبائی در مقابل دیدگان شگفت زده مجری ادامه داد:متاسفانه رئیس جمهور روز بعد از انتخابات در مقابل طرفدارانشان معترضین و مخالفین خودش و مقام سیادت را مسخره کرد و اگر این استهزا نبود بسیاری از فتنه ها به راه نمی افتاد.

ایشان تاکید کرد: انسان نباید حرفی بزند که وزانت و سنگینی آدمی را کم کند

این استاد اخلاق در پایان در حالی که سعی می کرد به یادآوری ذکر آداب شب مبعث بپردازد به شدت بغض کرده بود و چندین بار از مردم در خواست کرد ، حرفی نزنند که به فتنه منجر شود.

خودتون قضاوت كنيد ، من چيزي نگم بهتره

نامه يك بسيجي به آيت الله ! يزدي (درباره اين كلمه آيت الله هم بايد يه تجديد نظري بشه)

ا سلام
خدمت روحاني مکرم جناب آقاي آيت الله محمد يزدي

اينجانب به عنوان يک بسيجي که از 12 سالگي ام به اين افتخار نائل شدم اگر از بيانات آيت الله هاشمي رفسنجاني زياد خشنود نباشم از بيانات شما در جواببه ايشان شديدا ناخرسندم.

مگر در دوره آن يار سفرکرده مان نعوذ بالله خدا از آن بالا به زمين پست ما فرود آمدند و امام(ره) را امام و رهبر ما کردند؟!

در کنار اين پرنده سبکبال "امام خميني(ره)" اين مردم بودند که خواستند و همه چيز شد. آيت الله رفسنجاني هم چيزي غير از اين نگفتند. ايشان گفتند که، همه از بالاترين مقام گرفته تا پايين ترين آن توسط مردم انتخاب مي شوند از مقام عظماي ولايت گرفته تا هيئت هاي امنا و ريش سفيداني که مردم در مساجد و محلات خود دارند.

ايشان خيلي ساده حرف زدند در حالي که شما در کمال تاسف کلمات قلمبه سلمبه و پيچيده اي مانند "مشروعيت و مقبوليت" را مطرح کرديد. ما هم آدميم خونمان به جوش آمده رهبرمان گفته اوضاع را متشنج نکنيد در حالي که شما به کسي که تشخيص مصلحت نظام به واسطه نظر رهبرمان تحت ریاست اوست به سادگي و تلويحا مي گوييد ايشان چه کاره نظام است؟ و هتک حرمت مي کنيد.

موسوي را اينجانب قبول ندارم اما چرا مي گوييد آيت الله رفسنجاني گفته که ايشان بيايند تلويزيون و بگويد انتخابات را باطل کنيد درحاليکه آيت الله رفسنجاني گفته اند از همه طرفها بيايند تلويزيون و قانوني و با مدرک حرف بزنند. آخر ما هم آدميم دل داريم دلم پر از خون شده آيت الله.(علامت تعجب هم نميگذارم).

بالاخره ما بايد بدانيم پشت سر چه کسي نماز مي خوانيم. چه کسي سي سال انقلاب در صحنه بوده است. من شبهه هايم نسبت به آيت الله رفسنجاني پس از خطبه حکيمانه "سيد علي عزيزم" پاک شد. به نظرم آيت الله رفسنجاني تحليل سنجيده و دلسوزانه اي نسبت به وقايع داشتند. ترا به خدا دلهاي ما بسيجيان و دلسوزان نظام و انقلاب را بيش از اين ملتهب نکنيد. چقدر چند دستگي؟ آخر چرا؟ به خدا حالمان بد شده. تکليفمان را نمي دانيم.

بسيجي جان برکف.
حسن محمدي جلودار.
تيرماه 1388 هجري شمسي.
ارسال به: پايگاه هاي اينترنتي مجلس خبرگان رهبري-جامعه مدرسين حوزه علميه قم-شوراي نگهبان-رجانيوز-تابناک
منبع : تابناك

تعداد بازدیدها

جستجو در این وبلاگ

بايگانی وبلاگ