احمدی نژاد خامنه ای خاتمی خرداد انتخابات سیاست ایران اغتشاش انتخابات میر حسین موسوی امام خمینی انقلاب مخملی صدا سیما کامران نجف زاده افشین قطبی مهدی کروبی میمون روز قدس صانعی نمایشگاه پلیس مبارزه رزمی مختلط نرگس کلهر بابک داد بالاترین 13 آبان

۹ شهریور ۱۳۸۸

یک نکته جالب از لابلای صحبتهای ضرغامی

ضرغامي گفته 60 درصد از بيننده ها كم شده! اين يعني اينكه 60 درصد از نتايج ناراضي بودند و اين يعني اعتراف به تقلب

پزشکی قانونی: علت مرگ روح‌الامینی شرایط بد نگهداری، ضربات متعدد و اصابت جسم سخت در کهریزک است نه مننژیت

پزشکي قانوني کشور هر گونه ابتلاي محسن روح الاميني را به بيماري مننژيت كه در جريان بازداشت بخاطر شركت در تجمع 18 تيرماه گذشته در بازداشتگاه كهريزك درگذشت، رد كرد و در گزارشي رسمي گفت كه اصابت جسم سخت به سر باعث مرگ او شده است. محسن روح الاميني دانشجوي دانشگاه تهران، فرزند دكتر عبدالحسين روح‌الاميني نجف‌آبادي بود كه دبيرکل حزب توسعه و عدالت ايران اسلامي، استاد دانشكده داروسازي دانشگاه تهران و رييس سابق انستيتو پاستور است. او عضو شوراي مركزي جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي و مشاور انتخاباتي محسن رضايي در جريان انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري نيز بوده است. خبرگزاري مهر به نقل از يک منبع آگاه گزارش داد: کميسيون پزشکي قانوني کشور در تاريخ 25/5/88 نتيجه نهايي و نظريه رسمي خود در باره علت فوت محسن روح الاميني را به مراجع قانوني و طرفين ذيربط ارائه كرده است.

شرح حال یکی از دستگیرشدگان در بهارستان روز تنفیذ ا.ن.

یکی از شهروندان بازداشت شده در نا آرامی های اخیر با نام مستعار "مریم" با انتشار شرحی در مورد آنچه طی دوران بازداشت بر او رفته،بار دیگر اتفاقاتی را که در زندان ها روی داده است به موضوع بحث روز تبدیل کرد.

"مریم" که دختری جوان است مکان دستگیری خود را میدان بهارستان و زمان آن را مراسم تحلیف ریاست جمهوری در اواسط ماه گذشته عنوان می کند. مریم که گزارش او در سایت میدان زنان درج شده،در توصیف فضای آن روز از "شدت امنیتی بودن" بهارستان سخن می گوید و تاکید می کند کسی جرات نداشت حرکتی کند یا شعاری سر دهد. او سپس از "زن میانسال و شجاعی" می گوید که بر روی کاغذ نوشته بود: "شاه صدای مردم را دیر شنید".

مریم عکسی از آن زن می گیرد. آن زن پس از مدت کوتاهی با حمله ماموران امنیتی مواجه و با زور سوار اتومبیل سبز زنگی می شود. ماموران سپس برای پراکنده کردن مردم به صورت آنها اسپری فلفل می پاشند و به ضرب و شتم آنان می پردازند.
"مریم" پس از آن تصمیم می گیرد برای گریز از مهلکه به منزل بازگردد، اما در میانه راه با زنی از ماموران امنیتی روبرو می شود که به بهانه اینکه تنهاست از مریم می خواهد او را همراهی کند و به این ترتیب او را به داخل کوچه ای خلوت می کشاند. در آنجا دیگر ماموران امنیتی از راه می رسند و از او می خواهند سوار "ون" شود. مریم تصمیم به فرار می گیرد اما ناکام می ماند و در همان حال زن چادری که وی را به کوچه خلوت کشانده بود ناپدید می شود.
مریم در ادامه نقل خاطرات تلخ خود برای "میدان زنان"،در توصیف احساس اش پس از بازداشت، از "ترس بسیار" و "خیل سوالات خشمناک مامور امنیتی 50 ساله" ای سخن می گوید: "اون جا چه غلطی می كردی؟ سر چهار راه به پلیس چی می گفتی؟ لیدری می كردی؟"

مریم می کوشد مامورین را قانع کند که تنها رهگذری ساده بوده و از سر کنجکاوی توقفی در محل اعتراضات داشته،اما آنها تاکید می کنند که وی در فیلم های تجمع دیده شده است. پس از آن مریم چشم بند را بر چشمهایش می بیند و به ناکجا آباد منتقل می شود.

مریم حدس می زند مکانی که وی به آن منتقل شده یک "پایگاه مقاومت" بسیج بوده است. این دختر در آنجا با دکتری مواجه می شود که از او می خواهد قرص های بدون برچسبی را بخورد. درخواستی که با امتناع مریم روبرو می شود. بازجویی مریم با پرسش درباره تلفن های زده شده به وی و روابط خصوصی اش آغاز می شود: "كیست كه مدام به تو زنگ می زند؟ جواب می دهد: دوستم. بازجو می پرسد: چه دوستی؟ جواب می دهد: دوست پسرم. بازجو می پرسد: فقط همین یكی رو داری؟ پس این همه شماره پسر توی گوشی ت چیه؟ جواب می دهد: اقوامم هستند. مگر آدم شماره هر كسی را دارد یعنی با او رابطه دارد؟"
این پرسش و پاسخ ها دختر جوان را بسیار مضطرب می کند، دختری که عکس های خصوصی اش در موبایل نیز مورد بررسی و کنکاش بازجو قرار می گیرد: "این عكس های مستهجن چی هستند؟" این سوالات برای مریم ترسناک است چرا که حدس می زند به بهانه عکس های تکی بلایی بر سر او آید: "حالم بد بود می ترسیدم از هوش بروم و بلایی سرم بیاورند. سعی می كردم خود را هوشیار نگه دارم. از ماجرای تجاوزها چیزهایی شنیده بودم."

پس از آن بازجو به تفتیش عقاید مریم دست می زند و از او می خواهد بگوید در انتخابات ریاست جمهوری به چه کسی رای داده است. آیا عضو کمپین یک میلیون امضا و فعالین زن است. آیا با خانم شیرین عبادی-برنده صلح نوبل- و شادی صدر-حقوقدان- آشنایی دارد.
پس از بازجویی مریم همراه با 15 زن دیگر به زندان اوین منتقل می شود و سر انجام با وثیقه سنگین 50 میلیونی آزاد می شود.

مریم از آخرین شب بازداشت خود و انتقال زنی به بند قرنطینه اوین هم سخن می گوید. زنی که به گفته مریم بر اثر اصابت ضربه ای محکم، پیشانی اش "فرو" رفته بوده است. زنی که چهره اش برای مریم آشنا بوده است. زن مذکور خانم هاله سحابی دختر مهندس عزت الله سحابی است. در واقع خانم سحابی همان زنی بوده است که مریم در روز اعتراض به تحلیف محمود احمدی نژاد عکسش را گرفته بود.
جالب آنکه پس از تصمیم کمیته ویژه پیگیری مجلس برای بازدید از زندان، درست یک روز پیش از ورود هیات پارلمانی به اوین، مسئولان این زندان برای مناسب بودن اوضاع بازداشت شدگان، برای زندانیان این بند "یخچال" می آورند.

در دیدار نمایندگان مجلس با زندانیان، یک مادر و دختر بازداشت شده در توضیح رفتار هایی که حکایت از سادیسم جنسی و رفتار غیر انسانی برخی ماموران امنیتی داشته است گفته اند: "وقتی آنها بازداشت شده اند به آنها گفته شده خم شوند و دو مرد داخل ون و در تمام طول مسیر روی كمر آنها نشسته اند."

هاله سحابی نیز تاکید کرده که همراه با وی دختری بازداشت شده است، که یک مامور "لباس شخصی" در داخل ماشین بر روی پاهای او نشست. این رفتار ها در حالی افشا شده که اخبار جدیدی در خصوص احتمال تجاوز به بازداشت شدگان پسر و دختر در زندان ها منتشر شده و مهدی کروبی اعلام آمادگی کرده است مدارک و مستندات خود را در خصوص این فجایع در اختیار رئیس مجلس و مقامات قضائی قرار دهد.

انتقادتوکلی ازتحریف سخنانش توسط احمدی نژاد

نماينده مردم تهران نسبت به تحريف سخنان روز گذشته خود توسط احمدي‌نژاد اعتراض كرد.

به گزارش خبرنگار ایلنا احمد توکلی با اشاره به اینکه احمدی‌نژاد روز گذشته سخنان وی را تحریف کرده و نسبت ناروا به او داده است گفت: ایشان گفتند که من گفته‌ام که انتخاب این وزیر علوم، فضای دانشگاه را به هم می‌ریزد در حالی که اصلا بنده این حرف را نزده بودم.

وی به قرائت همین بخش از سخنان روز گذشته اش پرداخت و افزود: بنده اولا اعتراضات معترضین به انتخابات را وارد ندانسته و گفته بودیم که اکثریت دانشگاهیان در دسته معترضین به انتخابات هستند اما کسانی مثل بنده در این دسته نیستیم.

نماینده تهران در واکنش به بخش دیگری از سخنان احمدی‌نژاد که گفته بود نمایندگان چرا می‌گویند که رییس ستاد انتخابات باید وزیر علوم شود؟ ادامه داد: من کی گفتم که کسی که با رمز آشوب تهران را به آتش کشید، باید وزیر علوم شود که ایشان چنین حرفی می‌زند.

توکلی همچنین درواکنش به اینکه احمدی‌نژاد گفته بود نمایندگان به دنبال مشورت رییس جمهور با خودشان هستند گفت: من کی گفتم که چرا رییس جمهور با من مشورت نکرده است حال آنکه ایشان می‌گفتند با بچه 5 ساله و 10 ساله مشورت می‌کنند البته ایشان نمی‌خواهند وقت بگذارند و در مورد انتخاب وزرایشان با نمایندگان مشورت کنند.

وی خطاب به احمدی‌نژاد ادامه داد: بنده محتاج این نیستم که شما استشاره کنید گرچه گاهی نظر می‌خواهید اما هیچگاه به آن عمل نمی کنید.

توکلی در پایان گفت: برای رییس جمهور شایسته و زیبا نیست که سخنان نمایندگان را تحریف کنند.
لاریجانی در پاسخ به وی گفت: همه بحث‌ها را شنیده اند و بهتر است این مسایل را ادامه ندهیم که امکان پاسخگویی دوباره به وجود نیاید.

اگرچه برخی نمایندگان نیز قصد داشتند به بیان تذکر است دیگری بپردازند، اما رییس مجلس مانع از آن شد و گفت: بهتر است به این روند ادامه ندهید و اگر تذکری هست آن را به آخر جلس موکل کنید.

این درحالی بود که محسن کوهکن عضو هیات رییسه و از نمایندگان حامی احمدی نژاد اصرار داشت که پاسخ اظهارات توکلی را بدهد اما با ممانعت لاریجانی ، کوهکن خواست تا جلسه را ترک کند این اقدام وی با مخالفت کوثری و حاجی بابایی مواجه شد که او را به صندلی خود بازگرداندند اما صندلی وی برای مدتی محل رجوع تعداد زیادی از نمایندگان بود.

تعداد بازدیدها

جستجو در این وبلاگ

بايگانی وبلاگ