احمدی نژاد خامنه ای خاتمی خرداد انتخابات سیاست ایران اغتشاش انتخابات میر حسین موسوی امام خمینی انقلاب مخملی صدا سیما کامران نجف زاده افشین قطبی مهدی کروبی میمون روز قدس صانعی نمایشگاه پلیس مبارزه رزمی مختلط نرگس کلهر بابک داد بالاترین 13 آبان

۹ شهریور ۱۳۸۸

یک نکته جالب از لابلای صحبتهای ضرغامی

ضرغامي گفته 60 درصد از بيننده ها كم شده! اين يعني اينكه 60 درصد از نتايج ناراضي بودند و اين يعني اعتراف به تقلب

پزشکی قانونی: علت مرگ روح‌الامینی شرایط بد نگهداری، ضربات متعدد و اصابت جسم سخت در کهریزک است نه مننژیت

پزشکي قانوني کشور هر گونه ابتلاي محسن روح الاميني را به بيماري مننژيت كه در جريان بازداشت بخاطر شركت در تجمع 18 تيرماه گذشته در بازداشتگاه كهريزك درگذشت، رد كرد و در گزارشي رسمي گفت كه اصابت جسم سخت به سر باعث مرگ او شده است. محسن روح الاميني دانشجوي دانشگاه تهران، فرزند دكتر عبدالحسين روح‌الاميني نجف‌آبادي بود كه دبيرکل حزب توسعه و عدالت ايران اسلامي، استاد دانشكده داروسازي دانشگاه تهران و رييس سابق انستيتو پاستور است. او عضو شوراي مركزي جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي و مشاور انتخاباتي محسن رضايي در جريان انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري نيز بوده است. خبرگزاري مهر به نقل از يک منبع آگاه گزارش داد: کميسيون پزشکي قانوني کشور در تاريخ 25/5/88 نتيجه نهايي و نظريه رسمي خود در باره علت فوت محسن روح الاميني را به مراجع قانوني و طرفين ذيربط ارائه كرده است.

شرح حال یکی از دستگیرشدگان در بهارستان روز تنفیذ ا.ن.

یکی از شهروندان بازداشت شده در نا آرامی های اخیر با نام مستعار "مریم" با انتشار شرحی در مورد آنچه طی دوران بازداشت بر او رفته،بار دیگر اتفاقاتی را که در زندان ها روی داده است به موضوع بحث روز تبدیل کرد.

"مریم" که دختری جوان است مکان دستگیری خود را میدان بهارستان و زمان آن را مراسم تحلیف ریاست جمهوری در اواسط ماه گذشته عنوان می کند. مریم که گزارش او در سایت میدان زنان درج شده،در توصیف فضای آن روز از "شدت امنیتی بودن" بهارستان سخن می گوید و تاکید می کند کسی جرات نداشت حرکتی کند یا شعاری سر دهد. او سپس از "زن میانسال و شجاعی" می گوید که بر روی کاغذ نوشته بود: "شاه صدای مردم را دیر شنید".

مریم عکسی از آن زن می گیرد. آن زن پس از مدت کوتاهی با حمله ماموران امنیتی مواجه و با زور سوار اتومبیل سبز زنگی می شود. ماموران سپس برای پراکنده کردن مردم به صورت آنها اسپری فلفل می پاشند و به ضرب و شتم آنان می پردازند.
"مریم" پس از آن تصمیم می گیرد برای گریز از مهلکه به منزل بازگردد، اما در میانه راه با زنی از ماموران امنیتی روبرو می شود که به بهانه اینکه تنهاست از مریم می خواهد او را همراهی کند و به این ترتیب او را به داخل کوچه ای خلوت می کشاند. در آنجا دیگر ماموران امنیتی از راه می رسند و از او می خواهند سوار "ون" شود. مریم تصمیم به فرار می گیرد اما ناکام می ماند و در همان حال زن چادری که وی را به کوچه خلوت کشانده بود ناپدید می شود.
مریم در ادامه نقل خاطرات تلخ خود برای "میدان زنان"،در توصیف احساس اش پس از بازداشت، از "ترس بسیار" و "خیل سوالات خشمناک مامور امنیتی 50 ساله" ای سخن می گوید: "اون جا چه غلطی می كردی؟ سر چهار راه به پلیس چی می گفتی؟ لیدری می كردی؟"

مریم می کوشد مامورین را قانع کند که تنها رهگذری ساده بوده و از سر کنجکاوی توقفی در محل اعتراضات داشته،اما آنها تاکید می کنند که وی در فیلم های تجمع دیده شده است. پس از آن مریم چشم بند را بر چشمهایش می بیند و به ناکجا آباد منتقل می شود.

مریم حدس می زند مکانی که وی به آن منتقل شده یک "پایگاه مقاومت" بسیج بوده است. این دختر در آنجا با دکتری مواجه می شود که از او می خواهد قرص های بدون برچسبی را بخورد. درخواستی که با امتناع مریم روبرو می شود. بازجویی مریم با پرسش درباره تلفن های زده شده به وی و روابط خصوصی اش آغاز می شود: "كیست كه مدام به تو زنگ می زند؟ جواب می دهد: دوستم. بازجو می پرسد: چه دوستی؟ جواب می دهد: دوست پسرم. بازجو می پرسد: فقط همین یكی رو داری؟ پس این همه شماره پسر توی گوشی ت چیه؟ جواب می دهد: اقوامم هستند. مگر آدم شماره هر كسی را دارد یعنی با او رابطه دارد؟"
این پرسش و پاسخ ها دختر جوان را بسیار مضطرب می کند، دختری که عکس های خصوصی اش در موبایل نیز مورد بررسی و کنکاش بازجو قرار می گیرد: "این عكس های مستهجن چی هستند؟" این سوالات برای مریم ترسناک است چرا که حدس می زند به بهانه عکس های تکی بلایی بر سر او آید: "حالم بد بود می ترسیدم از هوش بروم و بلایی سرم بیاورند. سعی می كردم خود را هوشیار نگه دارم. از ماجرای تجاوزها چیزهایی شنیده بودم."

پس از آن بازجو به تفتیش عقاید مریم دست می زند و از او می خواهد بگوید در انتخابات ریاست جمهوری به چه کسی رای داده است. آیا عضو کمپین یک میلیون امضا و فعالین زن است. آیا با خانم شیرین عبادی-برنده صلح نوبل- و شادی صدر-حقوقدان- آشنایی دارد.
پس از بازجویی مریم همراه با 15 زن دیگر به زندان اوین منتقل می شود و سر انجام با وثیقه سنگین 50 میلیونی آزاد می شود.

مریم از آخرین شب بازداشت خود و انتقال زنی به بند قرنطینه اوین هم سخن می گوید. زنی که به گفته مریم بر اثر اصابت ضربه ای محکم، پیشانی اش "فرو" رفته بوده است. زنی که چهره اش برای مریم آشنا بوده است. زن مذکور خانم هاله سحابی دختر مهندس عزت الله سحابی است. در واقع خانم سحابی همان زنی بوده است که مریم در روز اعتراض به تحلیف محمود احمدی نژاد عکسش را گرفته بود.
جالب آنکه پس از تصمیم کمیته ویژه پیگیری مجلس برای بازدید از زندان، درست یک روز پیش از ورود هیات پارلمانی به اوین، مسئولان این زندان برای مناسب بودن اوضاع بازداشت شدگان، برای زندانیان این بند "یخچال" می آورند.

در دیدار نمایندگان مجلس با زندانیان، یک مادر و دختر بازداشت شده در توضیح رفتار هایی که حکایت از سادیسم جنسی و رفتار غیر انسانی برخی ماموران امنیتی داشته است گفته اند: "وقتی آنها بازداشت شده اند به آنها گفته شده خم شوند و دو مرد داخل ون و در تمام طول مسیر روی كمر آنها نشسته اند."

هاله سحابی نیز تاکید کرده که همراه با وی دختری بازداشت شده است، که یک مامور "لباس شخصی" در داخل ماشین بر روی پاهای او نشست. این رفتار ها در حالی افشا شده که اخبار جدیدی در خصوص احتمال تجاوز به بازداشت شدگان پسر و دختر در زندان ها منتشر شده و مهدی کروبی اعلام آمادگی کرده است مدارک و مستندات خود را در خصوص این فجایع در اختیار رئیس مجلس و مقامات قضائی قرار دهد.

انتقادتوکلی ازتحریف سخنانش توسط احمدی نژاد

نماينده مردم تهران نسبت به تحريف سخنان روز گذشته خود توسط احمدي‌نژاد اعتراض كرد.

به گزارش خبرنگار ایلنا احمد توکلی با اشاره به اینکه احمدی‌نژاد روز گذشته سخنان وی را تحریف کرده و نسبت ناروا به او داده است گفت: ایشان گفتند که من گفته‌ام که انتخاب این وزیر علوم، فضای دانشگاه را به هم می‌ریزد در حالی که اصلا بنده این حرف را نزده بودم.

وی به قرائت همین بخش از سخنان روز گذشته اش پرداخت و افزود: بنده اولا اعتراضات معترضین به انتخابات را وارد ندانسته و گفته بودیم که اکثریت دانشگاهیان در دسته معترضین به انتخابات هستند اما کسانی مثل بنده در این دسته نیستیم.

نماینده تهران در واکنش به بخش دیگری از سخنان احمدی‌نژاد که گفته بود نمایندگان چرا می‌گویند که رییس ستاد انتخابات باید وزیر علوم شود؟ ادامه داد: من کی گفتم که کسی که با رمز آشوب تهران را به آتش کشید، باید وزیر علوم شود که ایشان چنین حرفی می‌زند.

توکلی همچنین درواکنش به اینکه احمدی‌نژاد گفته بود نمایندگان به دنبال مشورت رییس جمهور با خودشان هستند گفت: من کی گفتم که چرا رییس جمهور با من مشورت نکرده است حال آنکه ایشان می‌گفتند با بچه 5 ساله و 10 ساله مشورت می‌کنند البته ایشان نمی‌خواهند وقت بگذارند و در مورد انتخاب وزرایشان با نمایندگان مشورت کنند.

وی خطاب به احمدی‌نژاد ادامه داد: بنده محتاج این نیستم که شما استشاره کنید گرچه گاهی نظر می‌خواهید اما هیچگاه به آن عمل نمی کنید.

توکلی در پایان گفت: برای رییس جمهور شایسته و زیبا نیست که سخنان نمایندگان را تحریف کنند.
لاریجانی در پاسخ به وی گفت: همه بحث‌ها را شنیده اند و بهتر است این مسایل را ادامه ندهیم که امکان پاسخگویی دوباره به وجود نیاید.

اگرچه برخی نمایندگان نیز قصد داشتند به بیان تذکر است دیگری بپردازند، اما رییس مجلس مانع از آن شد و گفت: بهتر است به این روند ادامه ندهید و اگر تذکری هست آن را به آخر جلس موکل کنید.

این درحالی بود که محسن کوهکن عضو هیات رییسه و از نمایندگان حامی احمدی نژاد اصرار داشت که پاسخ اظهارات توکلی را بدهد اما با ممانعت لاریجانی ، کوهکن خواست تا جلسه را ترک کند این اقدام وی با مخالفت کوثری و حاجی بابایی مواجه شد که او را به صندلی خود بازگرداندند اما صندلی وی برای مدتی محل رجوع تعداد زیادی از نمایندگان بود.

۸ شهریور ۱۳۸۸

افطاری آقا !!!!

خامنه ای خون جوانان ما می چکد از چنگ تو

برای دیدن عکس در ابعاد صحیح روی آن کلیک کنید

تجاوزی دیگر به دختران

اکثر کسانی که به صورت مخفیانه و بی‌نام و نشان در بهشت زهرا دفن شدند، دخترانی هستند که مورد تجاوز وحشیانه‌ی نیروهای امنیتی و شبه نظامی قرار گرفته‌اند و دفن شبانه و غیرقانونی آن‌ها نیز برای جلوگیری از افشای ابعاد جنایات رخ داده صورت گرفته است. یک دختر دیگر، همچون ترانه موسوی، قربانی جنایت‌پیشگی برخی بسیجیان شده و پس از آن هم جنازه‌ی وی با اسید سوزانده شده و در نهایت بدون حضور خانواده‌اش به صورت مخفیانه در قطعه 302 بهشت زهرا دفن شده است. جالب است؛ تقدیر این بوده که خبر این جنایت، درست در روزی منتشر شود که دولت کودتا نمایش تشکیل کابینه را در دستور کار دارد؛ دولتی که بی‌اغراق با خون‌ریزی و جنایت بر سرکار آمده است.به گفته‌ی مطلعان، سعیده پورآقایی پس از بازداشت مورد تجاوز وحشیانه قرار گرفته و سپس به قتل رسیده است. متجاوزان جنازه‌ی وی را از زانو به بالا در اسید سوزانده‌اند تا آثار این جنایت شنیع به صورت کامل از بین برود. سپس خانواده‌ی وی تحت فشار قرار می‌گیرند تا علت مرگ دخترشان را بیماری شدید کلیوی اعلام کنند.

خاطره با مزه شمس الواعظین از جلاد مرتضوی

یادم است چند سال پیش در جمعی بودم که ماشالله شمس الواعظین ، از روزنامه نگاران سرشناس کشور خاطره ای از قاضی مرتضوی تعریف کرد . شمس الواعظین میگفت : " در دهه هفتاد وقتی مرتضوی قاضی شعبه ۱۴۱۰ بود و صدهها روزنامه را یک شبه به مسلخ کشاند از سوی او به دادگاه احضار شدم . حمیدرضا جلایی پور را هم با خودم برده بودم که اگر وثیقه خواستند او تامین کند . پس از ساعتی بازجویی که به تفتیش عقاید بیشتر میماند جلایی پور آمد داخل اتاق برای گذاشتن وثیقه . مرتضوی به جلایی پور درباره من اینگونه گفته بود : " آقای جلایی پور شمس الواعظین آدم خطرناکی است ، از او دوری کن " . جلایی پور از مرتضوی پرسید که من چه خطری دارم و مرتضوی اینگونه پاسخ داد : " این آقا ریمیل دارد " جلایی پور با تعجب گفت : " آقای مرتضوی " ریمیل " که جزء لوازم آرایش زنانه است " و مرتضوی هم اینگونه سوادش را به رخ جلایی پور کشید : " ریمیل شمس الواعظین به کامپیوتر وصل میشود ! " منظور قاضی مرتضوی از " ریمیل " همان " ایمیل " بود . این قاضی که تفاوت " ریمیل " با ایمیل را نمیداند بعدها حکم بازداشت چندین وبلاگ نویس را صادر و شخصا از آنها بازجویی کرد
منبعwest1.blogfa.com

برادران شیپیشو!!! کجایید که عکس آقا رو آتیش زدن



وزیع گوشت گوساله در نمایشگاه قرآن!

اینهم نمونه ای دیگر از هتک حرمت دین توسط دولت کودتا، اینان حتی قرآن را نیز به سخره گرفته اند. به گزارش ایرنا، پس از تجربه خوب وزارت نيرو در هفدهمين نمايشگاه بين المللي قرآن کريم، وزارت بازرگاني نيز اين محل را براي توزيع گوشت قرمز(سردست گوساله) به قيمت دولتي کيلويي پنج هزار تومان انتخاب کرد. دوازدهمين روز از هفدهمين نمايشگاه بين المللي قرآن کريم درحالي سپري شد که مراجعه کنندگان پس از بازديد از بخش هاي مختلف ،گوشت قرمز - سردست گوساله بسته بندي شده - را از غرفه هاي تازه تاسيس وزارت بازرگاني خريد مي کردند. اگر چه عرضه گوشت با صف روبه رو بود اما مردم راضي بودند و از اين اقدام مسوولان استقبال و به نوعي تشکر هم مي شد.

کروبی: با توقیف روزنامه و فیلتر سایت، ما متوقف نمی‏شویم

کروبی با اشاره به هجمه ای که به وی به علت نگارش نامه‏ای به هاشمی رفسنجانی شد گفت: " من هیچ‏گاه بدون سند حرف نمی‏زنم و هرگاه حرفی زده‏ام تا آخر پای آن ایستاده‏ام و تا جایی که بتوانم از حقوق مردم دفاع می‏کنم." وی با اشاره به دادگاه‏های نمایشی که برای فعالان سیاسی برگزار می‏شود گفت: "در این جلساتی که برگزار شد، این چهره‏ها می‏گویند که تقلبی در انتخابات صورت نگرفته و خارجی‏ها در حوادث پس از آن دخالت داشتند. من نمی‏دانم که این حرف‏ها در چه شرایطی مطرح می‏شود، ولی من می‏خواهم این را بگویم که وقتی فردی از درون زندان و در شرایط خاص می‏گوید که در انتخابات تقلب نشده اثری در افکار عمومی ندارد." وی خطاب به مسئولان گفت: "شما که مدام می‏گویید در انتخابات تقلبی نشده و این افراد هم که این را در این شرایط خاص و تحت فشار تکرار می‏کنند، پس دیگر ترس شما از چیست. اگر شما به گفته‏های خود اعتقاد و اطمینان دارید یک برنامه‏ای را در تلویزیون برگزار کنید و استدلال های خود را برای اینکه تقلبی صورت نگرفته بیان کنید و آن‏گاه از طرف ما هم دو نفر می‏آیند و استدلال‏های خود را مطرح می‏کنند. شما که معتقدید مردم خود می‏فهمند اجازه دهید که قضاوت نهایی با مردم باشد." مهدی کروبی سپس اظهار داشت: "شما در روز قدس نیز بار دیگر قدرت مردم را خواهید دید و متوجه می‏شوید که مردم از چه فکر و اندیشه‏ای حمایت می‏کنند، زیرا مردم به قول شما خودشان می‏فهمند و درباره آنچه روی داده است داوری می‏کنند. این فشارهایی که بر فعالان سیاسی و دانشگاهی وارد می‏شود نشان‏دهنده ضعف است و ما در برابر این فشارها ایستادگی می‏کنیم و مصمم و با اراده به راه خود ادامه می‏دهیم." وی در نهایت خطاب به اعضای شورای مرکزی حزب اعتمادملی گفت: "به مانند همیشه این روزهای سخت نیز می‏گذرد و دوباره روزنامه و سایت هم فعال خواهند شد. بنابراین شما باید با اراده و مصمم به راه خود ادامه دهید و با برنامه‏ریزی با جدیت به فعالیت تشکیلاتی و حزبی خود بپردازید."

پیام تهدیدآمیز یک مرجع تقلید به لاریجانی: حتی یک زن هم رأی بیاورد کل کابینه را نامشروع اعلام می کنم

جهان نیوز ، وابسته به علیرضا زاکانی نوشت: هر چند موضع اصلی اغلب کارگزاران نظام نسبت به معرفی چند وزیر، مقدم بودن شایستگی زنان در برابر جنسیت آنان می باشد اما با این حال خبرهای رسیده از منابع موثق حکایت از آن دارد که با وجود اینکه فتوای رهبر معظم انقلاب منعی را نسبت به معرفی وزیر زن اعلام نمی دارد اما با این وجود به دولت مردان اعلام شده که دغدغه های مراجع در نظر گرفته شده و تایید آنان نیز برای همراهی با این تصمیم جنجالی اخذ شود. پس از آنکه سایت جهان از نامه و پیغام گلایه آمیز چند مرجع به دلیل معرفی وزیران زن به مجلس خبر داد، این بار مطلع شد که یکی ازمراجع معترض به این موضوع با ارسال پیامی تند و تهدید آمیز خطاب به رئیس مجلس اعلام کرده که در صورتی که حتی یکی از زنان مذکور رای بیاورند تمامی دولت و کابینه را فاقد مشروعیت اعلام خواهد کرد. در همین حال، خبر می رسد که یکی از نمایندگان شاخص مجلس شورای اسلامی به وزیران زن معرفی شده پیشنهاد استعفا را قبل از هر گونه اتفاق ناخوشایندی داده که این زنان اعلام کرده اند که رئیس جمهور از آنان قول ایستادگی تا آخر را گرفته و در صورت رای نیاوردن آنان دوباره چند وزیر زن به مجلس معرفی خواهند شد.

محافظان ا.ن. از مجلس بیرون انداخته شدند

با تذکر یک عضو فراکسیون خط امام(ره) مجلس و همچنین علی لاریجانی، محافظان محمود احمدی‌نژاد ناچار به ترک صحن علنی مجلس شدند.. به گزارش خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، در اقدامی بی‌سابقه در طول نه دولت گذشته، محمود احمدی‌نژاد امروز به همراه دو محافظ خود وارد صحن علنی مجلس شده بود که این محافظان در دو امتداد صندلی احمدی‌نژاد در ردیف جلوی پارلمان مستقر شدند. این موضوع با اعتراض برخی از نمایندگان از جمله اقبال محمدی نماینده مریوان مواجه شد.نماینده مریوان در تذکر خود گفت که :« اینجا خانه ملت و منطقه امنی است و این اطمینان بین مجلس و دولت باید دو طرفه باشد.» محمدی در گفتگو با «پارلمان‌نیوز»، در مورد تذکرش تاکید کرد که پس از تذکر و اعتراض او به حضور محافظان احمدی‌نژاد در صحن علنی، رییس مجلس توسط یکی از اعضای هیات رییسه به محافظان پیغام فرستاد که صحن علنی را ترک کنند. عضو فراکسیون خط امام(ره) مجلس با بیان اینکه طبق مواد 6-7-8 آیین‌نامه داخلی مجلس فقط رییس‌جمهور، معاونین و وزرا می‌توانند در صحن علنی مجلس حاضر شوند، گفت:«ورود هرکس به غیر از این افراد طبق آیین‌نامه ممنوع است.» وی در مورد تعداد محافظان گفت:«دو محافظ بودند که دو طرف آقای احمدی‌نژاد در امتداد صندلی ایشان نشسته بودند، حتی زمانی‌که یکی از نیروهای بخش خدمات به یکی از محافظان گفت آنجا ننشینید گفت من اینجا می‌نشینم.» نماینده مریوان تاکید کرد:«حضور یک رییس‌جمهور با محافظ در صحن مجلس تاکنون سابقه نداشته است و درباره دلیل این کار آقای احمدی نژاد باید گفت"الله اعلم".» محمدی تصریح کرد:«بعد از تذکر من، آقای لاریجانی به یکی از اعضای هیات رییسه گفت که به آنها تذکر دادند و به بیرون رفتند.»

کروبی اولین فراخوان رسمی راهپیمایی معترضان در روز قدس را صادر کرد

مهدی کروبی نامزد معترض به نتیجه انتخابات گفت که مردم در روز قدس باردیگر قدرت خود را نشان خواهند داد و مسئولان متوجه خواهند شد که آنها از چه فکر و اندیشه‌ای حمایت می‌کنند. روز قدس، در جمعه پایانی ماه رمضان هر سال، در بسیاری از کشور‌های مسلمان به نشانه همبستگی با مردم فلسطین برگزار می‌شود. هواداران میرحسین موسوی و مهدی کروبی اعلام کرده‌اند که با حضور در راهپیمایی این روز، باردیگر اعتراض خود به نتیجه انتخابات را نشان خواهند داد. آنها از کروبی، موسوی و خاتمی خواسته‌اند که در این راهپیمایی شرکت کنند.

چهره واقعی رئیس جمهور زوری (محمود ا.ن.)



۷ شهریور ۱۳۸۸

احمدی نژاد: رفسنجانی شیر پیری است که وقتی نعره می کشد، صدایش از دهانش بیرون نمی آید، از جای دیگرش می آید!

یکی از دوستانم که از اعضای ارشد ستاد انتخاباتی احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری اخیر بود، را دیروز دیدم. ایشان برایم مطلبی را تعریف کرد کi انگشت به دهان، مانده ام! او گفت: اخیرا آقای احمدی نژاد در جمع رفقا و اعضای ستاد انتخاباتی خود در یکی از شهرهای شمالی با اشاره به درگیری با آیت الله هاشمی رفسنجانی، اظهارات عجیبی به زبان اورده است. احمدی نژاد گفته است: من از هاشمی رفسنجانی به عنوان یک شیر پیر با یال و کوپال نمی ترسم، هاشمی شیر پیری با یال و کوپالی است که فقط ازش یال و کوپال مانده. احمدی نژاد ادامه داد: هاشمی شیری است که وقتی نعره می کشد، صدایش از دهانش بیرون نمی آید، از جای دیگرش می آید! از رفقیم پرسیدم: کسانی که توی جلسه نشسته بودند چه واکنشی نشون دادن؟ گفت: هیچی اونا هم مثل تو انگشت به دهان بودند، اما احمدی نژاد خیلی عادی حرفاشو ادامه می داد. این هم از ادب عالی ترین مقام اجرایی کشورمان. به قول میرحسین موسوی: ادب مرد به ز دولت اوست!
با تشکر از islamenaab.blogfa.com

مقایسه دو عکس

همانطور که در این دو عکس مشاهده می کنید رئیس جمهور محبوب ما یعنی مهندس میر حسین موسوی سران کشوران عربی حاشیه خلیج فارس را زیر نام خلیج فارس نشانده و در عکس بعدی آقای ا.ن. با ذلت تمام زیر نام خلیج عربی نشسته و افتخار هم می کند

رسوایی دیگر برای قوه ی قضاییه : رجب زاده:بازداشتهای کهریزک باحکم قضایی بود

فرمانده انتظامي تهران بزرگ گفت: نگهداري افراد دستگير شده در 18 تير با حكم قضايي به بازداشتگاه كهريزك منتقل شده بودند. به گزارش فارس، سردار عزيز‌الله رجب‌زاده امروز در جمع خبرنگاران گفت: پليس بايد طبق قانون عمل كند و اجازه ندارد اقداماتش فراقانوني باشد. اگر جايي تخلف شده حتماً برخورد خواهيم كرد. وي اظهار داشت: هنوز اطلاعي از جزئيات گزارش شوراي امنيت ملي كشور درباره حوادث كهريزك ندارم و به زودي اين گزارش منتشر خواهد شد. شهردار رجب‌زاده گفت: به طور مرتب گزارش اين بازداشتگاه را هنگام حضور اراذل و اوباش در اين مكان دريافت مي‌كردم و روز دوم دستگيري بازداشتي‌هاي‌ 18 تير مسئول بازداشتگاه را احضار و تذكرات لازم را به وي دادم. اين افراد بيش از 3 روز در اين بازداشتگاه حضور نداشتند.

۶ شهریور ۱۳۸۸

گه گیجه از نوع حاد در نماز جمعه امروز 6 شهریور!!!!

تورو خدا ببینید که مفت خوران لشگری و کشوری چه جوری دارن نماز می خونن؟؟!!
اونوقت نماز جمعه ما رو مسخره می کنن
خاک بر سرتون

صفایی فراهانی در حال چرت زدن در بی دادگاه!!!



نیویورک تایمز : خامنه ای اعدام شد



کوچه ندا

فاضل موسوی : به جای ارائه برنامه مردم را خس و خاشاک می نامند

سيد فاضل موسوي نماينده مردم خدابنده در مجلس شوراي اسلامي در نطق خود با تبريك فرا رسيدن ماه مبارك رمضان، گفت: اجازه مي‌خواهم كوتاه سخني از معمار انقلاب و فرزندان ايشان بيان كنم كه امروز مورد هجمه قرار مي‌گيرند.

وي در ادامه افزود: شهيدان رجايي و باهنر اگر امروز بودند با آنان چه برخوردي مي‌شد و اين انقلاب ثمره 1400 سال تلاش بوده است، عده‌اي كه قبل از انقلاب 57 به امام‌‌(ره) حمله مي‌كردند امروز تيشه به ريشه انقلاب مي‌زنند.

موسوي با بيان اينكه بسياري از ياران امام از دايره ياري انقلاب كنار گذاشته شده‌اند، افزود: حركت‌هاي آرام و اعتراض‌‌آميز مردم را، عده‌اي به بيراهه كشيدند و در حكومت‌هاي لائيك نيز اعتراف در حبس داراي ارزش نيست.

اين نماينده مجلس با تاكيد بر اينكه شايعات در مورد دفن عده‌اي در بهشت زهرا(س) بايد رسيدگي شود تا به يقين تبديل نشود، افزود: دولت به جاي ارائه برنامه در خصوص اشتغال، مسكن و غيره مردم را خس و خاشاك مي‌نامد.

به گزارش فارس ، وي با بيان اينكه امام (ره) مجلسي را كه در راس امور مي‌دانست امروز در عمل، عده‌اي آن را در ذيل امور هم نمي‌دانند، تصريح كرد: اگر فرض نماييم كه امام اكنون در بين ما حضور داشت و مي‌گفت كه با يادگار من يعني انقلاب چه‌كرده‌ايد بايد بگوييم چه جوابي داريم كه بدهيم.

موسوي در ادامه خاطر نشان كرد: بايد به خود بياييم تا جرياني غير از جريان انقلاب رشد نيابد. نماينده خدابنده تصريح كرد: 120 روستا در شهرستان خدابنده داراي مشكل اساسي آب است و وزارت نيرو نيز كمترين توجه را به آن نمي‌كند.

خامنه ای و کینه او از سعید حجاریان (از بابک داد)

ده سال قبل، وقتی «سعيد عسگر» از کنار، به صورت «سعيد حجاريان» عضو وقت شورای شهر تهران نزديک شد و اسلحه اش را به صورت حجاريان نزديک و شليک کرد، «حجاريان» هدف گلوله کينه و خصومت شخص آيت الله خامنه ای قرار گرفت، نه سعيد عسگر! از عصر همان روز، من مسئول ستاد خبررسانی وضعيت سعيد حجاريان در بيمارستان سينا (زير نظر شورای شهر و خانواده حجاريان) شدم و تمام ۱۷ روزی که سعيد در کما قرار داشت، شبانه روز در بيمارستان بودم. بسياری از شخصيتهای سياسی کشور به ديدار حجاريان در اغماء آمدند و بعد از مصاحبه ای که در جايگاهی که برای کنفرانسهای مطبوعاتی تيم پزشکان ترتيب داده بوديم، با خبرنگاران گفتگويی می کردند و می رفتند. در بسياری از ديدارها من کنار تخت سعيد ايستاده بودم و واکنشها و احساسات گوناگون دوستان و دشمنان حجاريان را می ديدم. به وضوح می توانستم در چهره برخی عيادت کنندگان، «حسرت» را ببينم! حسرت از هدف گيری ناشيانه سعيد عسگر! و هراس احتمال زنده ماندن سعيد، که همان روزها حسين شريعتمداری و کيهان او را «سعيد عزيز!» خطاب و برايش به ظاهر دلسوزی می کردند! اما بيشتر از همه، آن «حسرت» را در چهره آقای محمدی گلپايگانی ديدم. رئيس دفتر مقام معظم(!) رهبری! عصر يکی از همان روزها، يک تاکسی پژوی ساده (!) با چهر سرنشين اجازه يافت وارد محوطه اختصاصی ساختمان شرقی بيمارستان (محل درمان سعيد) شود. داخل تاکسی، چهار مرد تنومند نشسته بودند. وقتی پياده شدند، نفر وسطی عمامه سفيدی بر سر خود گذاشت و ناگهان تبديل شد به «حجت الاسلام محمدی گلپايگانی» رئيس دفتر مقام معظم رهبری! و بلافاصله به همراه سه محافظ تنومندش وارد ساختمان و اتاق استريل سعيد حجاريان شدند. من طبق معمول همراهی شان کردم و همزمان خانواده سعيد را خبر کردم! آقای گلپايگانی پيام همدردی منافقانه «حضرت آقا» را به خانم دکتر مرصوصی (همسر سعيد) و مسعود حجاريان (برادر سعيد) و ساير بستگان او ابلاغ کرد و گفت «آقا» هر شب سعيد عزيز را دعا می کنند!(که لابد زودتر خلاص شود!) همان موقع، آن «حسرت» را در چهره آقای گلپايگانی ديدم. مطمئن بودم دارد توی دلش، سعيد عسگر احمق را بابت نشانه گيری ناشيانه و «زخمی کردن» سعيد حجاريان به فحش و نفرين می کشد. مطمئن بودم مقام عظمای ولايت، شب و روز دارد خداخدا می کند، سعيد از کماء بيرون نيايد و تمام کند.
حجاريان «خار چشم» آقای خامنه ای و بسياری از محافظه کاران و انحصارطلبان بود و هست! اما کينه شخصی مقام معظم رهبری(!) از سعيد حجاريان، دهها دليل داشت و دارد. حجاريان «عامل اصلی» زاويه گرفتن قشر بزرگ و مؤثر «دانشجو» و دانشگاهيان از «سلطان فقيه» شناخته می شد. او همچنين تأثير بزرگی در «تحقير بزرگ رهبر» در دوم خرداد ۷۶ توسط ملت ايران داشت. ترور سعيد با استفاده از يک موتور ۱۰۰۰ مخصوص سپاه و توسط عده ای بسيجی، فقط به فرمان شخص «آقا» انجام شده و بس. و حالا هم «آقا» مطمئنا" از زنده ماندن حجاريان عصبی بودند و شايد برای التيام عصبانيت «آقا»، سعيد عسگر و همدستان تروريستش را دستگير کردند و مدتی «گوشمالی» دادند و البته بعد از بخشش، پاداش خود را گرفتند و در سرکوبهای ديگر دانشجويان و مردم، با قمه و باتوم و گاز فلفل حضور يافتند! بهرحال از آنجا که نفرين و دعاهای «نايب خودخوانده امام زمان» آبرويی نزد «خدای ضدولايت فقيه» ندارد، خواست خدا بر اين بود که سعيد بعد از هفده روز مداواهای فوق العاده پزشکان و دعاهای فوق العاده مردم شريف ايران، چشم باز کند و از کما بيرون بيايد و به زندگی بازگردد. من بعد از «بازگشت» سعيد، به خانه برگشتم.اما «احيای» او حدود يکی دو سالی وقت گرفت تا بتواند دوباره بنويسد و مرجع فکری اصلاح طلبان باشد. اين بدترين ناکامی رهبر بود و برای مدتی دست از کشتار مخالفان توسط «عوامل خودسر» برداشت؛ اما خوی کينه توز ايشان باعث شد دوباره اين اعمال و جنايات را استارت بزند و مشتی «عوامل خودسر» را با کليه تجهيزات و اختيارات فراقانونی، به قتل مخالفان يا دستگيری و ربودن آنان بگمارد.
ديروز باز هم سعيد حجاريان به «تير کين آلود» آيت الله خامنه ای گرفتار آمد و «ترور» شد! خدا کند او اين بار هم از کمای بعد از اين ترورش به سلامت (از زندان) بيرون بيايد و سلامتی اش را بازيابد. هرچند شخصا" از عمق کينه توزی آقای خامنه ای در مورد سعيد حجاريان بسيار نگرانم و بعيد به نظرم می رسد بگذارد «پروژه حذف سعيد»، اين مرتبه هم مانند ده سال پيش «نيمه کاره» و نافرجام بماند! ده سال قبل، کابوس شبانه آقای خامنه ای، بيرون آمدن سعيد حجاريان از «کما» و احيای او بود. چرا بايد با خوش باوری فکر کنيم، اين بار به «احيای سعيد» رضايت خواهد داد. معتقدم حتی به رغم گرفتن اين اقارير و پخش اين اعترافات نمايشی، «کينه توزی شخصی» آيت الله خامنه ای، التيامی پيدا نمی کند و دل علی وار(!) ايشان جز با «کشتن مخالف!» ارضاء نمی شود و روح انتقامجوی ايشان آرام نخواهد گرفت. پس باز هم بايد مانند ده سال قبل، مثل اجتماعات مقابل بيمارستان سينا، بايد همگی دست به دعا برداريم و برای نجات جان سعيد و ساير دوستان، بخصوص مصطفی تاج زاده و بهزاد نبوی و محسن ميردامادی و عبدالله رمضان زاده و عيسی سحرخيز و... که طی اين سالها، کينه هايی عميق در دل آقای خامنه ای کاشته اند، از خداوند استمداد بطلبيم: «اللهم فک کل اسير!» بخصوص اسيران دربند حاکمان کينه توز را، خودت رهايی ببخش!
و اما بعد از اين روزها و دادگاههای نمايشی، چه خواهد شد؟ به عقيده من، حاکميت جائر و ديکتاتور، دو گونه برخورد خواهد کرد. برخی از اين اشخاص را به مرور آزاد می کند و دسته ديگری از «مؤثرين» را احتمالا" با حبس طولانی مدت يا احکام سنگين نگه می دارند و يا فقط می ترسانند و بعد از آزادی، آنها را با «شمشير داموکلس» پرونده های مفتوح يا حبس تعليقی، عملا" از «احيای» دوباره و فعاليت در سپهر(!) سياست ايران منع خواهند کرد! از ديدگاه مقام معظم(!) رهبری، در سپهر سياست ايران، «حزب فقط حزب علی! رهبر فقط سيدعلی!». در آسمان سياست ايران، فقط بايد يک خورشيد، آن هم «خورشيد ولايت» نورافشانی و دّرافشانی(!) کند و ديگران، «هيچ» نيستند. ذوب شدگان در آن خورشيد، تنها هنگامی «ستارگان» اين آسمان به شمار می آيند که نور و مشروعيت شان را از همان منبع نور، يعنی از خورشيد ولايت مطلقه فقيه گرفته باشند! بنابراين شرط حاکمان مطلق گرا، چنانچه در کيفرخواست امروز به شکلی غيرحقوقی مطرح شده است، «انحلال حزب مشارکت و مجاهدين و کارگزاران» است. ساير احزاب هم از ديدگاه آقايان، آن قدر قوی نيستند که قابل کنترل نباشند و به وقتش، مثل «مصطفی کواکبيان» رئيس يک حزب اصلاح طلب کوچولو(!) حتی در مراسم تنفيذ رئيس جمهور منصوب مقام عظمای ولايت هم شرکت می کنند! همان چند حزب کم شمار و کنترل شدنی، برای «نمايش دموکراسی» در نظام جمهوری اسلامی کافی هستند. «حزب» برای مقامات نظام مثل داروی لازمی است که «دوز» دارد. نبايد از يک اندازه ای بيشتر شود، و نبايد مطلقا" نباشد! برای اين نظام که ادعای تلفيق دين و دولت و مذهب و سياست را دارد و سعی دارد اثبات کند هم «جمهوری» و هم «اسلامی» است، بايد «دوز» کمی از احزاب قابل کنترل، توسری خور و حرف گوش کن وجود داشته باشند و هر از گاهی، نقش اپوزيسيون داخلی را ايفا کنند تا خدای نکرده شائبه ديکتاتوری و سلطانيزم ولی فقيه در ذهن کسی پيش نيايد. دقت کنيد ترس نظام از اين «وصله» سلطانيت و ديکتاتوری، آن اندازه بالاست که در اعترافات، حجاريان را وادار کردند اين نظريه را پس بگيرد و در نقد آن سخن بگويد. به هزار و يک دليل، مقامات نظام نيازمند و محتاج هستند که اثبات کنند در کشور «دموکراسی» برقرار است و به قول احمدی نژاد «آزادی تقريبا" مطلقی داريم!» اما دموکراسی از نوع خاصی که انتخابات اخير، نسخه جامع و کامل آن را به نمايش گذاشت. نظام برای تسلط بر مردم بيخبر و اقشار ناآگاه، که رأی لازم برای «نمايش انتخابات» را به طور سنتی به صندوقهای رأی می ريزند، نياز دارد آنان را با صدا و سيمايش قانع کند که خدا فقط يک «دفتر نمايندگی» روی زمين دارد و آن هم آقای خامنه ای است و سايرين همگی دشمن و مزدوران اجانب و بيگانگان هستند و الی آخر! بنابراين دوستان دربند ما، به شرطی می توانند آزاد شوند که «کاملا" حذف شوند!»: يعنی کناره گرفتن از فعاليت سياسی، يا فعاليت سياسی تازه اصولگرايانه و با تبعيت کامل از مقام معظم رهبری، و يا «خروج از کشور»! بخشی از اصلاح طلبان ناگزير شوند به خارج بروند تا نظام آنها را مانند فاطمه حقيقت جو و پيرمؤذن و يوسفی اشکوری و دهها چهره اصلاح طلب ديگر، آمريکايی و بيگانه بنامد و نزد مردم عادی، چهره شان را تخريب کند!
سياست در نظام ولايی، «يک قبله» و «يک قبيله» بايد داشته باشد. هرکسی با ما نيست، بر ماست و بايد حذف، نابود، کشته و يا خانه نشين شود. سپهر سياست ايران بايد يک خورشيد داشته باشد و ستارگانش هم به سوی قبله همان خورشيد بايستند!
اما براستی در نبود و غيبت و خانه نشينی يا هجرت فعالان مؤثر و انحلال احزاب فراگير سياسی، مقامات نظام چه فکری می کنند؟ آيا نظام گمان می کند با انحلال احزاب، ادعای «دموکراسی دينی» اش حتی در ميان کشورهای اسلامی هم مخاطبی خواهد داشت؟ آيا در نبود اين رهبران فکری، نظام خواهد توانست اقشاری مثل جوانان يا دانشجويان و نخبگان جامعه را «تصاحب» و کنترل کند و آنها را تحت کنترل خود درآورد؟ آيا فکر می کند می تواند سلطه بی مزاحمتی بر منابع اقتصادی کشور داشته باشد و تصميمات ماجراجويانه ای مثل «پرونده هسته ای» را بدون سئوالات و مزاحمتهای اصلاح طلبان و روزنامه ها و بيانيه های حزبی شان پيش ببرد؟ کيفرخواست دادگاه ديروز را بخوانيد! سه حزب کارگزاران، مشارکت و مجاهدين انقلاب «به جرم حضور در انتخابات!» متهم به «براندازی نرم!» متهم شده اند و برای نخستين بار، در اقدامی غيرقانونی انحلال آنها تقاضای حکم شده است! اين تازه ترين گواه اين مدعاست که اين نظام، انتخابات و فعاليتهای حزبی و دموکراسی را بر نمی تابد و هرگونه جابجايی مسالمت آميز قدرت از طريق انتخابات را «انقلاب مخملين» يا «براندازی نرم» می داند!
مطمئنم سعيد و بسياری از دوستان، دقيقا" مطابق برخی اقارير ساختگی و اعترافات دروغينی که برايش نوشته اند، عمل خواهد کرد! يعنی از حزب و «کار حزبی» استعفا می دهد و ديگر در ايران کار حزبی نخواهد کرد! او و ساير چهره های دادگاه امروز، ديگر «کار حزبی» نخواهند کرد و هيچ اعتقادی به «اصلاحات نرم» يا نظريات پيشين خود نخواهند داشت. گمان کنم دوستان دربند در زندان به اين نتيجه رسيده اند که کار حزبی، چانه زنی در بالا، فشار از پايين و گفتگو با سران جبار و ديکتاتور اين نظام فاسد چيزی جز تلف کردن وقت و انرژی نيست؟ نظام ولايت فقيه ساز و کار حزبی و جابجايی مسالمت آميز قدرت را از مدتها پيش، «قفل» کرده بود و دوره ای برای «گذار» و شناخت عميق اين فروبستگی و انسداد سياسی لازم بود تا «همه» اين واقعيت را تجربه و درک کنند. تمام پيام سرکوبهای بعد از کودتا و پيام دادگاههای اخير و محاکمات، فقط يک نکته است: راه جابجايی نرم قدرت در نظام « مسدود» است! اين ما را به آستانه تازه ای می برد. با اين سئوال کليدی که اگر «رأی نه مردم» به نامزدهای نظام، «انقلاب مخملين» است و اگر دموکراسی و جمهوريت در نظام فعلی محلی ندارد، پس با اين نظام چه بايد کرد؟ برای برکناری اين نظام جائير و فاسد که با «تجاوز به زندانيان» و «دفن شبانه قربانيان بی نام و نشان» بر سر قدرت باقی مانده، چه بايد کرد؟ در مقاله بعدی اين را توضيح خواهم داد.پيش از آن شما را با مرور يک صحنه تنها می گذارم. يکی از نزديکان صحنه قتل «ندا آقاسلطان» از لحظه افتادن او روی آسفالت نوشته است. می گويد: «وقتی ندا افتاد، ناله ای کرد. ناباورانه به فواره خون از سينه اش نگاهی کرد و روی آسفالت افتاد! از گلويش صدای «خُر خُر» می آمد. داشت خون بالا می آورد. جيغ می زدم. ياد همه دخترهای خانواده ام افتادم. يکی فرياد ميزد:«ندا. نرو. ندا..» ناگهان چشمان او به جايی در آسمان خيره ماند و تمام کرد. اما صدای «خُرخُر» گلوی ندا، هنوز کابوس شب و روز من است.»

سرویس ADSL در زندان اوین

چند نکته در مورد نوشته های ابطحی

پس از انتشار دو مطلب در وبلاگ ابطحی ، بسیاری از دوستان با دلیل و مدرک ثابت کردند که این نوشته کار او نیست ، من نیز چند نکته را اضافه می کنم
اول - در نوشته جدید این وبلاگ در جایی عبارت "آزاد شم " به کار برده شده است ، من با جستجو در گوگل متوجه شدم که کلمه ازاد دویست و بیست بار در این وبلاگ تکرار شده است ولی حتی یک بار ابطحی فعل بعد از کلمه ازاد را به صورت محاوره ای ، مثلا ازاد شم ، ازاد شی ، ازاد شه به کار نبرده است ، در همه موارد فعل بعد از کلمه ازاد به صورت رسمی یعنی ازاد شود ، ازاد شوم ، ازاد شویم و ... به کار برده شده است
دوم- هیچ گاه سابقه نداشته است که در وبلاگ وی ، از لفظ محاوره ای "شمایی " به کار برده شود ، در حالی که در این نوشته از عبارت "البته این نوشته درد دل و گفتگو با شمایی است که همیشه دوستتان داشته‌ام."به کار رفته است ، دقت کنید کلمه "شمایی " چند بار توسط کامنت گذاران به کار رفته است نه خود ابطحی
سوم-هیچ گاه کلمه "یهو " در نوشته های قبلی ابطحی به کار نرفته است ، حتی یک بار
چهارم- لفظ "باورم بود " برای اولین بار است که در این وبلاگ به کار رفته است
پنجم-کلمه "حقتونه " برای بار اول است که در این وبلاگ به کار رفته است
منبع:randeh-shodeh.blogspot.com

دومین نوشته ابطحی از زندان (دقت کنید به تکرار کلمه نوشابه!!)

امروز تصمیم گرفته‌ام در این ماه رمضانی که آشامیدن حرام است برای خودم نوشابه‌ای باز کنم حسابی. آدم وقتی مدتی تلویزیون ندیده باشد و ییهو تلویزیون‌دار شود، تنها هم باشد چه شوقی برای دیدن تلویزیون جمهوری اسلامی پیدا می‌کند!!
پریشب که دادگاه دوستان بود و تلویزیون در کانال‌های مختلف پخش می‌کرد، هم به خاطر موضوع و هم به خاطر بیکاری و هم از سر ذوق تلویزیون دیدن. همه کانال‌های مختلف را به صورت تکراری گوش کردم. لابد شماها هم دیدید.

من سه هفته پیش در دادگاه درخواست کردم کمی حرف بزنم. در آن جا به عنوان یک تحلیلگر سیاسی و از موضع اصلاحات که بی‌دلیل قربانی جریانی شد که خودش اعلام می‌کرد اصلاحات را قبول ندارد، نقدهایی از سر استدلال به جریانات بعد ار انتخابات انجام دادم. آن را واقعا شجاعت می‌دانستم. شجاعت گفتن آن چه باور دارم. همان شجاعتی که در موقع انتخابات هم بروز دادم و وقتی همه اصلاح‌طلبان به سراغ مهندس موسوی رفتند که بازی برنده انتخابات خاتمی را به هم ریخته بود، من به اردوگاه کروبی پیوستم که اعتراضم را به آمدن بی دلیل آقای موسوی اعلام کنم. آن موقع هم یادتان هست که چه فشاری تحمل کردم ولی کم نیاوردم.

من اعترافی نکرده بودم که زیر فشار باشد. هیچوقت هم اعتراف در زندان را قبول نداشتم و بارها علیه ابن کار مطلب نوشتم. من در دادگاه استدلال‌هائی برای شرایط بعد انتخابات ارائه کرده بودم که باورم بود. گرچه آن استدلال‌ها با بازی بزرگانی که قرار بود همه ما را بازی دهند منافات داشت. خیلی‌ها راجع به من خیلی حرف‌ها زدند. مثل همان فشارهای دوران انتخابات.
اما خوشحالم که با همان صداقت همیشگی با شما حرف زدم و آن چه باور داشتم، را گفتم. در جریان محاکمه پریروز هم وقتی در دادگاه دیدم سعید حجاریان و رمضانزاده و صفائی فراهانی و سعید شریعتی و کرمی و آقائی که فرصت حرف زدن پیدا کرده بودند، بعد از سه هفته همان حرف‌ها را زدند بر آن باورم راسخ‌تر شدم که صادقانه باید با شما حرف زد.
این همان نوشابه‌ای بود که می‌خواستم برای خودم باز کنم که یادم آمد در زندان نوشابه به ما نمی‌دهند!
البته این نوشته درد دل و گفتگو با شمایی است که همیشه دوستتان داشته‌ام. اولین اصل جامعه مدنی و اصلاح‌طلبی داشتن تحمل پذیرش نظرات دیگران است.

حالا تنهائی و فشار زندان ظاهرا آن قدر بر من فشار آورده که برای اولین‌بار این قدر بد اخلاق دارم می‌نویسم. آخه شما که دعا نمی‌کنید زودتر آزاد شم. حقتونه که این‌جوری حرف بزنم. ولی باور کنید خیلی بیش از آن که فکر می‌کنید در این تنهائی زندان به یاد تمام خوانندگان وبنوشتم هستم.

نامه ای به مرتضوی

آقای سعید مرتضوی! * دادستان تحمیلی تهران * مدرس تحمیلی رشته ی حقوق دانشگاه آزاد اسلامی(واحد تهران شمال) * دانشجو و فارغ التحصیل تحمیلی مقطع دکتری حقوق جزا و جرم شناسی دانشگاه آزاد اسلامی(واحدعلوم تحقیقات)

با سلام؛

چندی پیش پس از شنیدن اعطای مدرک دکتری به شما٬ قصد نوشتن این سطور را نمودم٬ لیکن از باب حفظ حرمت منصرف گشتم٬ ولی پس از تحمیل آقای جعفر سلاحی (مدیر تحمیلی گروه حقوق دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال) به عنوان مشاور حقوقی تحمیلی به آقای سعید حجاریان و با توجه به درسی که در خصوص حفظ حرمت استاد! از آقای احمد خاتمی آموختم! سکوت را جایز ندیده بر آن شدم تا مطالبی را به استحضار برسانم: در جریان تحصیل در مقطع کارشناسی رشته حقوق قضایی٬ در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال٬ جناب عالی به عنوان مدرس درس حقوق جزای عمومی از سوی آقای جعفر سلاحی به اینجانب و گروه زیادی از همکلاسیهای اینجانب تحمیل شدید٬ چرا که آقای سلاحی٬ مشاور حقوقی تحمیلی شما به آقای حجاریان٬ به عنوان مدیر گروه تحمیلی رشته ی حقوق٬ با علم به عدم علاقه دانشجویان به شرکت در کلاسهای شما٬ برنامه دروس ارائه شده را به گونه ای تنظیم مینمودند که تنها مدرس برخی دروس اجباری شما بودید! یا آنکه اگر استادی همان درس را تدریس مینمود٬ ظرفیت کلاس آنچنان پایین تر از تعداد دانشجویان متقاضی بود که به تبع عده ی زیادی مجبور به حضور در کلاسهای شما با ظرفیت بسیار بالا می شدند. این موضوع برای اینجانب و دوستان همیشه موجب اعتراض و گلایه بود لیکن آقای سلاحی به مانند شما به عنوان فردی مستبد با سوء استفاده از موقعیت شغلی به هیچ وجه پاسخگو نبود و لفظ رایج "همین که هست" را به کار می برد.
هیچ وقت از خاطر نمی برم که در اولین جلسه کلاس تحمیلی حقوق جزای عمومی که پس از چند جلسه غیبت شما برگزار شد٬ با تصریح به این نکته که از حقوق جزای عمومی چیزی نمی دانید! و این درس از سوی آقای سلاحی به اشتباه به شما سپرده شده است! اعلام نمودید که چیزی برای تدریس ندارید و تنها منابعی را معرفی میکنید تا از روی آن مطالعه کنیم و در پایان ترم نیز به سیاق ترم های گذشته 50 سوال و جواب را طرح و از طریق دانشکده به دانشجویان می فروشید تا آنها را مطالعه نمایند و از آن سوالات 5 سوال را به عنوان سوالات پایان ترم مطرح خواهید نمود!!(امیدوارم اساتید شما در مقطع دکتری در سنجش علمی شما از این سیاق پیروی ننموده باشند هر چند با توجه به اطلاعات حقوقی و جزایی شما این امر بسیار محتمل است) آن زمان بود که از خود پرسیدم که چگونه می شود که شخصی به عنوان دانشجوی دکتری! مدرس دانشگاه! و از همه مهمتر دادستان پایتخت! از حقوق جزای عمومی٬ که به عنوان مقدمه و اسکلت حقوق جزا شناخته شده٬ چیزی نداند؟! درسی که شامل اصول اولیه جزایی از جمله اصل برائت٬ اصل تفسیر قوانین به نفع متهم٬ اصل تفسیر مضیق٬ اصل اباحه و...است و اساتید حقوق جزا آنها را شالوده ی حقوق جزای نوین می دانند. در طول کلاسها که به علت مشغله شما٬ هر چند هفته یکبار برگزار می شد٬ وقت با ارزش دانشجویان٬ بنا به توضیح جلسه اول٬ به صحبت های کلی و تکراری و گاهی نصیحت و تلقین می گذشت و با توجه به اظهار نظرهای عجیبتان همگی متفق القول بودند که شما از آیین دادرسی کیفری که حافظ حقوق متهمین و سامان دهنده ی رسیدگی به دعاوی جزایی است هم چیزی نمی دانید و معروف بود بین دانشجویان که با این اوصاف تنها اطلاعات حقوقی شما راجع به تعزیرات،حدود و قصاص است! که این امر در عمل نیز به خوبی ثابت شده است. هیچ گاه از خاطر نمی برم لحظه ای را که در یکی از جلسات لبخند مصنوعی که همیشه بر لب شما بود به ناگاه به غضبی ترسناک تبدیل شد و با تشری جدی و معنی دار به یکی از همکلاسیها که به مانند بقیه دانشجویان حجاب عادی داشت لیکن با سوالات به قول شما جهت دار در راستای پرسش از شما در خصوص مسائل و پرونده های رسیدگی شده شما٬ از جمله روزنامه های توقیف و تعطیل شده بود،تذکر جدی دادید که حجابش را درست کند وگر نه شخصا با او برخورد خواهید کرد! شما تنها مدرسی بودید که با بادی گارد٬ آن هم از نوع مسلح٬ به دانشگاه وارد می شد و در دانشکده حقوق قانون منع ورود نیروهای مسلح را به وضوح نقض می کرد و وقتی این امر مورد اعتراض دانشجویان واقع شد ایشان تنها در جلسات بعد سلاح کمری خود را در زیر لباس مخفی نمود! و در انتهای کلاس می نشست و تمام دانشجویان را می پایید و چیزهایی یادداشت می کرد.
حال شما که در پاسخ خدمات ارزنده ی آقای جعفر سلاحی امر خطیر دفاع از یکی از مهمترین مخالفان خویش،آقای حجاریان،را به ایشان سپرده اید تا تحت نظارت و تعالیم کامل شما از ایشان دفاع گردد! امید دارم که ایشان از عهده ی این وظیفه به خوبی برآیند و بتوانند نسخه ی دفاعیات تنظیمی از سوی شما را حداقل حفظ نمایند و لازم نباشد که از رو بخوانند چه آنکه ایشان در کلاسهای درس خویش معروف بودند که علی رغم آنکه مدعی اند که بیش از سی سال سابفه ی تدریس درسی را دارند! ولی باز هم در تمام طول جلسه به مانند مجریان و گویندگان تازه کار و بی استعداد رسانه ضد ملی مطالب را از روی جزوه ی قدیمی خود به طرز ناشیانه ای روخوانی نموده و دانشجویان را مجبور به نوشتن می نمودند! و بارها اتفاق می افتاد که خطی را گم نموده و جمله ها بی معنی می شد و شخصا متوجه نمی شدند و این شد که اگر دانشجویی چندین سال پیش این درس را با ایشان گذرانده بود می توانست تمام مطلب درس را تا پایان ترم طی جزوه ای که قبلا خودش نوشته بود به دیگران بدهد و از این رو بود که حضور در کلاسهای ایشان اجباری بود و غیبت٬ نمره منفی داشت! حال تصور دادگاه آقای حجاریان را می نمایم،چه دادستانی! چه مشاور حقوقی! (آقای سلاحی عضو کانون وکلا نیست بلکه عضو مرکز مشاوران حقوقی قوه قضاییه موضوع ماده 187 قانون چهارم توسعه می باشند و از اینجا می توان تلاشهای مذبوحانه ی قوه قضاییه و مرکز مذکور را در راستای تخدیش استقلال کانون وکلا و وابستگی آن به قوه قضاییه دریافت و به اهمیت استقلال کانون وکلای دادگستری پی برد) دادگاهی بود بسیار چندش آور تر و مضحک تر از دادگاههای فرمایشی پیشین. به هر روی از این جهت متاسفم که:
* هم وطنانی چون شما و آقای صلاحی دارم.

* در رشته ای تحصیل کرده و مدرک دکتری اخذ نموده ام که در عمل و خصوصا در جریانات اخیر ثابت شده که تنها شعار است و تئوری و اشخاصی به مانند شما با اعمال خودسرانه فاصله ی بسیار زیاد٬ یا در بیان بهتر٬ تعارضی عظیم بین عمل و تئوری آن ایجاد نموده اید.
*علیرغم احساس وظیفه ی درونی مبنی بر لزوم دفاع از قربانیان جنایت های شما امکان دفاع از آنان از سوی وکلای مسلم و عالم و مبرز(به مانند آقای ریاحی)،به دلیل کارشکنی و قانون شکنی های وقیحانه ی شما امکانپذیر نیست.

*وطنی دارم که شعار عدالت طلبی حاکمانش٬ گوش ملتهای جهان را کر کرده و در عمل جنایات انجام یافته ی آنان٬ چشمان جهانیان را خیره. لیکن شادم از اینکه:

*حقوق جزای عمومی و آیین دادرسی کیفری شامل اصولی چون برائت و... را،هر چند با حضور افرادی چون شما در دستگاه قضایی متروک افتاده، با مطالعه ی کتابهای اساتیدی چون دکتر آزمایش،دکتر آشوری،دکتر کاتوزیان،دکتر نوربها ودیگر اساتید واقعی٬ به خوبی آموخته ام و می توانم آن را به نسلهای بعدی حقوقی کشور منتقل نمایم٬ چرا که می دانم ٬ در آینده ای بسیار نزدیک به کار خواهند آمد.

*ملت هوشیار ایران از حقوق مسلم خویش٬ از جمله آزادی های شرعی و قانونی مصرح در قانون اساسی٬ آگاه گشته و در راستای نیل به آنها قدمی استوار برداشته است.

* بر خلاف شما و آقای سلاحی٬ دستم به خون هیچ کسی آلوده نشده و در حد دانایی و توانایی حق کسی را ضایع ننموده ام. باشد که رستگار شوید!


رونوشت:

1- ملت شریف ایران- جهت اطلاع
2- تاریخ پر فراز و نشیب لیکن امیدبخش ایران- جهت ثبت
3- دختر خردسال آقای سعید مرتضوی- جهت اطلاع و شناخت پدر
4- آیت ا... هاشمی شاهرودی- جهت اطلاع و خجالت
5- آقای جعفر سلاحی- جهت اطلاع و دقت در به خاطر سپاری هرچه بهتر کیفرخواست(دفاعیه!) تنظیمی از سوی آقای سعید مرتضوی!

6- آقای سعید مرتضوی- جهت تاکید مجدد!

۵ شهریور ۱۳۸۸

سندی دیگر از جنایات این رژیم کثافت





عکس ا.ن. که مورد عنایت مردم باغیرت کرمانی قرار گرفته!

بدون شرح!



در اعتراض به فشارهای بازجویان؛ هنگامه شهیدی اعتصاب غذا کرد

هنگامه شهیدی، روزنامه نگار و عضو حزب اعتماد ملی که از ۵۵ روز پیش در بند ۲۰۹ زندان اوین زندانی است در اعتراض به رفتار بازجوها، دست به اعتصاب غذا زده است. این روزنامه نگار که سابقه همکاری با بسیاری از روزنامه های اصلاح طلب را دارد از ۳ روز پیش و بعد از ۵۰ روز از سلول انفرادی به سلولی دو نفره دربند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده. او روز شنبه در تماسی با خانواده اش خبر انتقالش به سلولی دو نفره را داده است. به گفته خانواده شهیدی، صدای هنگامه در تماس های تلفنی بسیار خسته و بیمار بودکه این نشان از فشارهای زیادی است که به این روزنامه نگار وارد می شود.
از سوی دیگر یک منبع آگاه روز گذشته به "روز" گفت که هنگامه شهیدی به شدت تحت فشار است تا به دروغ به روابط غیراخلاقی اعتراف کند و چون حاضر به چنین اعترافی نشده مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. به گفته این منبع آگاه، هنگامه شهیدی در اعتراض به این برخورد ها، رفتار بازجوها و نوع سوالات آنها دست به اعتصاب غذا زده است. خانواده او به شدت نگران وضع روحی و جسمی فرزندشان هستند که دچار بیماری قلبی و افت فشار خون است
پیش از این اخباری منتشر شده بود مبنی بر اینکه شهیدی را تا پای چوبه دار برده اند.
این منبع آگاه تاکید کرد: هنگامه را بارها تهدید به اعدام کرده اند و تحت فشار روحی و روانی شدیدی است. از سوی دیگر تاکنون دادگاه، وکالتنامه وکیل هنگامه را نپذیرفته و وکیل هنگامه نیز از وضعیت او و پرونده اش هیچ خبری ندارد.
این منبع آگاه افزود: با وجود انتقال هنگامه به سلولی دو نفره بازجویی او هنوز تمام نشده است. هنگامه شهیدی بعد از انتخابات ۲۲ خرداد به همراه تعداد زیادی از چهره های سرشناس سیاسی و روزنامه نگاران بازداشت شده و تاکنون فقط یک بار با خانواده خود ملاقات کرده است.

خامنه‌اي:همه مطمئن باشند که در مقابل جرم و جنايت هيچگونه اغماضي نخواهد شد!!؟


آخه یکی نیست بگه ای سید حروم زاده
ای ننگ السادات
کی بود که می گفت انگلیس پشت همه قضایاست؟؟؟
حالا همه خودی شدن؟؟
یکی وجودشو نداره داد بزنه که ای ولد الزنا! تو اگه قضایای تجاوز رو نمی دونستی که خاک بر سر تو و اون مملکت داریت کنن
اگر هم می دونستی که خائن کثیفی هستی و اصلا صلاحیت نشستن و خود خدا بینی رو نداری
به قول یکی از دوستان مرجع تقلید ، اینها همه از حروم زادگیشه
هنوز شعارم اینه
رهبر ما قاتله ولایتش باطله
والسلام

آبرو ریزی جدید بازجویان ابطحی: هیچ کدام از صفحه‌های داخلی‌ وبلاگ ابطحی باز نمی‌شود

آخه دست بردن تو سایت کسی‌ از این واضح تر. از ترس اینکه برایش کلی‌ ایمیل و کامنت بیاد که دوستش داریم یا مردم مقاله‌های قبلی‌ ایشان را بخوانند تمام صفحه‌های داخلی‌ وبلاگ را از کار اندختند. مگر اینکه آقای ابطحی از زندان زنگ زده به مدیر وب سایت گفته داخلی‌ را از کار بیانداز!

مهرورزی در اوین! از بازدید از سایت ابطحی و فرستادن پیغام اجتناب کنید

رئیس جمهور انتصابی آقا دکتر ا.ن. طی‌ حکمی مرقوم فرمودند که به زندانیان اصلاح طلب در زندان اوین اینترنت با سرعت بالا داده شود تا این عزیزان طعم محبت دینی را نوشیده و هوس بیرون آمدن از آنجا را نکنند. به جوانان و افراد ناتوان که آرزوی داشتن اینترنت سریع را دارند توصیه میشود که هر چه زود تر جلوی درب مرکزی زندان اوین صف کشیده و مدارک لازم جهت ثبت نام را با خود همراه داشته باشند. اگر هم کمک خواستید آنجا بازجوهی هستند که در خدمت شما هستند و خدمات خود را رایگان در اختیارتان میگذارند. آخوند ابطحی اولین کسی‌ بود که بلیتش برد و افتخار داشتن اینترنت سریع را گرفت. مبارک باشد. نکته مهم: از رویت سایت ابطحی و فرستادن ایمیل اجتناب کنید. اطلاعات کامپیوتر خود را در اختیار وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی نگذارید. این یک تله برای پیدا کردن قربانی‌های بیشتر است. هوشیار باشید. به همین خاطر ما هم آدرس لینک سایت ابطحی را نمیدهیم تا فریب نخورید.

فاطمه رجبی در حال عکاسی

عکسی که با دیدنش حالم بد شد

اگه فکر کردید که خیلی طاقتتون زیاده و حالتون از هیچی به هم نمی خوره
این عکسو ببینید
http://savemyfilez.com//files/1/Tehran2009.png
مال یکی از شهیدای حوادث بعد از انتخاباته

جزییات طرح امنیتی یک طرفه شدن خ ولیعصر فاش شد

آسمان دیلی نیوز – بنابر اطلاعات موثق در مورد طرح یک طرفه شدن خیابان ولیعصر تهران وزارت اطلاعات با استفاده از نقشه پراکندگی تظاهرات در مناطق شمال شهر و در راستای میدان های ولی عصر تا میدان ونک و چهار راه پارک وی که به عنوان نقاط کانونی تظاهرات خیابانی تشخیص داده شده است و با مشورت مهندسین شهری و ترافیک روسی که برای بازدید و ارایه نظر به ایران آمده بودند دستور فوری یک طرفه کردن ولی عصر را برای ایجاد امکان واکنش سریع نیروی امنیتی مستقر در پادگان پشت صدا و سیما به شهرداری و راهنمایی رانندگی داد. این طرح که توسط مقام های ارشد کشور تایید شده است زندگی عادی و کسب و کار بسیاری از شاغلین در این منطقه و کسبه را به هم ریخته است و هیچ تاثیرمثبتی در روند ترافیکی منطقه نداشته است.

دم خروس در ماجرای تکذیب دفن مخفیانه شهدای جنبش سبز در بهشت زهرا

انتشار خبر دفن مخفیانه و بی نام نشان شماری از شهدای جنبش سبز در قطعه 302 بهشت زهرا که سبب برکناری محمود رضائیان مدیر عامل سازمان بهشت زهرا شد، به رسوایی جدیدی در زنجیره دروغ های بی پایان مقام های مسئول منجر شده است.
در تازه ترین مورد خبرگزاری مهر صبح چهارشنبه ادعا کرد که مدیر عامل سازمان بهشت زهرا « برکنار» نشده بلکه «بازنشسته» شده است، این خبرگزاری همچنین خبر داد که اسد فاضل با حکم محمد باقر قالیباف شهردار تهران به عنوان جانشین محمود رضائیان معرفی شده است.
«رضاییان پس از 42 سال سابقه کاری در شهرداری تهران با حکم بازنشستگی صبح سه شنبه پس از 24 سال مدیریت سازمان بهشت زهرا این سازمان را ترک کرد.»
ادعای بازنشستگی محمود رضائیان 57 ساله به دلیل «سابقه 42 ساله» درست در اوج افشای دفن مخفیانه شهدای جنبش سبز،در حالی صورت می گیرد که محمود رضائیان متولد سال 1331 شمسی در دامغان است و در صورت احتساب 42 سال سابقه وی می بایست از 15 سالگی به استخدام شهرداری تهران در آمده باشد!
همزمان و در حالی که «مصاحبه با رسانه های فارسی زبان خارج از کشور» در جلسه چهارم دادگاه نمایشی و در کیفرخواست ادعایی دادستان تهران به عنوان یکی از اتهامات برخی از اعضای حزب مشارکت و از جمله بهزاد نبوی عضو 67 ساله شورای مرکزی مجاهدین انقلاب عنوان شد، اسماعيل دانش پژوه، مدير روابط عمومی بهشت زهرا اجازه یافت تا در مصاحبه ای با اسم و عنوان رسمی خود با رادیو فردا در پراگ، برکناری محمود رضاييان از مدیرعاملی بهشت زهرا را تکذیب و اعلام کند که«محمود رضاييان با ۴۲ سال سابقه بازنشسته شده است»!
روز چهارشنبه نیز سعید خال مشاور مدیرعامل برکنار شده سازمان بهشت زهرا به خبرگزاری مهر گفت که هرگونه «ارتباط این جابجایی با موضوع دفن 44 جسده بی نام و نشان در قطعه 302 را رد می کند»!

به سخره گرفتن بیدادگاه خامنه ای توسط محسن صفایی فراهانی و ابراهیم رمضان زاده

در بیدادگاه چهارشنبه رهبر مادام العمر ایران دو تن از سران دوم خرداد و از معاونان دولت محمد خاتمی، به شیوه جالبی در برابر میکروفن مزدوران صدا و سیما آنها را به تمسخر گرفتند به گونه ای که هر عاقل فهمیده ای می توانست بفهمد آنچه را که منظور این عزیزان بود. محسن صفایی فراهانی گفت : وقتی احمدی نژآد کلی خرج روستاییان و حاشیه شهرها کرد ، وقتی صندوق ذخیره ارزی را اختصاص به پرداخت سهام عدالت به روستاییان و بیچارگان اطراف شهرها کرده است ، با این همه پولی که در انتخابات به اینها اختصاص داده است دیگر نیازی به تقلب کردن نداشته است . و ابراهیم رمضان زاده هم گفت بنده مخالف تظاهرات مردم در خیابانها هستم هر چند بنده دو ساعت بعد از اتمام انتخابات دستگیر شده ام و از آن موقع به مدت ۷۵ روز در زندان انفرادی بوده ام و هیچ خبری هم از این تظاهرات نداشته ام . حالا این که از این حرفها چه می شود برداشت کرد قضاوت با شما
منبع:gereftari.blogspot.com

نوشته های فرزند یکی از کارمندان بهشت زهرا

من دانشجو هستم و یکی از افراد خانواده ما در بهشت زهرا مشغول کار است وضعیت مالی آنچنانی نداریم و من و خانواده همگی طرفدار احمدی نژاد هستیم ( میخواد خوشتون بیاد میخواد خوشتون نیاد ! ) هر چند که میدونیم که تقلب هم واسش کردن ! . چون این دولت خانواده کارمندان بهشت زهرا ( بخصوص ما ) روبعد از سالها صاحب خانه کرد طرفدارشیم !. من بر این باور هستم نیرویی ما فوق احمدی نژاد این جنایات رو مرتکب میشه و اگر احمدی نژاد از این جنایات اطلاع پیدا میکرد شدیدا جلوی آن می ایستاد و به دلایلی هم نمیتونه علیه این جنایات انجام شده موضع بگیره……………………… بگذریم

مادر من که در یکی از شیفتهای قسمت خدمات بهشت زهرا کار میکنه و سابقه طولانی در بهشت زهرا داره خیر داد که به تعدادی از اونها گفتن که چند شب یعنی 22 و 23 و 24 تیر ماه تعدادی تصادفی دارند که باید در شب خاک بشوند ! که هم او و هم من تعجب کرده بودیم . و حدس زدم که احتمالا خبرهایی است . من از مادرم بارها درباره اجساد کشته شدگان تظاهراتها سوال میپرسیدم . و اون هم به خاطر روحیات من سعی میکرد هیچوقت درباره این چیزها صحبت نکنه و من رو به درس خوندن ترغیب میکرد . اما اینبار توی شیفت شب این اتفاقات قرار بود بیفته البته تو یه مواردی هم شیفت شب باز هم کار کردن . مثل تصادفات که کار آنها یک خورده مشکل میشد و نیاز به وقت بیشتر داشتند . ولی اینبار برای 3 شب !. خلاصه مادرم رو قرار بود خودم برسونم ولی مادرم گفت قراره خودشون بیان سراغش . خلاصه مادرم صبح ساعت 6 برگشت و ازش سریع پرسیدم که چی شده بود ؟ جوابی نداد ولی توی چهرش اضطراب و ناراحتی رو میدیدم . باز ازش پرسیدم . گفت بگیر بخواب !. فردا صبح که بهش مرخصی داده بودند مشغول کار خونه بود که دستاش رو دیدم که جای جوهر استمب بود . انگار پای یک چیزی رو انگشت زده بود . گفتم نمیخوای بگی چی شده بود ؟تصادفی بودن ؟ گفت هیچ نگو که حالم اصلا خوب نیست . منم گیر ندادم . شب ساعت 12 بود که زنگ زدن موبایلش و دوباره اومدن سراغش و رفت ولی اینبار ساعت 7 صبح بود که اومد و خسته و ناراحت خوابید ساعت 9 صبح دیدم صدای هق هق گریش میاد . سریع بلند شدم و گفتم یا میگی چی شده یا خودم الان میرم بهشت زهرا . گفت هیچی . هیچی نشده . گفتم پس الان زنگ میزنم خاله مهین ( همکار مامانم ) از اون میپرسم که اونجا چه خبره ؟ گفت اون خبر نداره . این رو بگم که مادر من درسته که زنه ولی هیچوقت ندیده بودم که به خاطر مشاهداتش که شغلش ایجاب میکنه گریه کنه ولی باور کنید خیلی دلرحمه .

خلاصه کلی گیر دادم و قسمم داد به روح بابام که چیزایی رو که میگه به کسی نگم . من هم قبول کردم و قرآن رو آورد پیش روم گذاشت و گفت برو وضو بگیر و دستت رو بزار رو قرآن و قسم بخور که جایی این حرفارو که میخوام بگم رو نمیزنی ( من که خیلی تعجب کرده بودم ! چون انگاری خیلی براش مهم بود که جایی چیزایی رو که میگه درز پیدا نکنه .چون تا حالا واسه قسم خوردن انقدر حساس ندیده بودمش ) گفت که بیشتر واسه خود من و حفظ سلامتیم چیزی نمیخواد به گوش کسی برسه . به هر حال قسم خوردم و مادرم شروع کرد . گفت که پریشب ( 22 تیر ) وقتی وارد محوطه بخش شدم تعداد زیادی حدود 30 جنازه کاملا منجمد رو تو محوطه خوابونده بودن که یخشون آب بشه . کلی آدمهای ریش و پشم دار هم اونجا بودن و ما رو همراه تعدادی از همکارام به اتاقی بردند . اونجا واسمون یک آدم مسنی که جای مهر رو پیشونیش بود شروع به صحبت کرد و گفت امشب و چند شب دیگه ما اینجا باید جنازه هایی رو خاک کنیم که مربوط به منافقین هستند . اینها از گروه های ضد انقلاب هستند که با حمله به ما تعداد زیادی رو از سربازان ما رو کشته اند و ما جنازه اونها رو از نقاط مرزی برای شناسایی به اینجا اوردیم . و الان قراره دور از چشم جاسوسان و خبر گزاریها اینها رو خاک کنیم . در این رابطه اگر با کسی صحبت کنید و اشاره ای کنید . مطمئن باشید که جون خودتون و تک تک افراد خونوادتون در خطره . بعدش یک به یک اسم اعضای خونواده ها رو میپرسیدند و مینوشتند . و در آخر هم اثر انگشت چند چا از ما گرفتند . و دوباره تاکید کردند که نکاتی رو که گفتند رو نباید فراموش کنیم . ما رو به محلهای کارمون راهنمایی کردند . جنازه هایی رو که بیشتر آورده بودند مربوط به آقایون بود و اونجا تعداد همکاران ما بیشتر بود . در قسمت خانمها من بودم و چند نفر دیگه . به ما آنشب 5 جنازه زن و دختر تحویل دادند که به کلی یخ زده بودند ولی قسمت آقایون فکر کنم بالای 20 نفر بودند . اونطوری که توی محوطه دیدم . خلاصه مدیر بهشت زهرا هم که اونشب اومده بود به ما اعلام کرد که حتی اگه جنازه ها رو نیمه کاره شستشو و کفن کنیم باید ساعت 5 و قبل از طلوع خورشید کار رو تموم کنیم . ما هم شروع کردیم . تو کشته شدگان که خون توی صورتشون منجمد شده بود و آثار پارگی در صورت بودن آنها شدیدا دیده میشد . سه زن میانسال بودند و دو دختر 20 تا 30 سال که یکی از اونها کلا سرش متلاشی شده بود و ما آن را بدلیل آب نشدن یخهای شکل رفته در بدن که آنها را مانند چوب کرده بود کفن کردیم و تحمیل خدماتیهای دفن دادیم .

—— ولی مادرم بیشتر از چیزی که امشب 23 تیر ماه دیده بود خواست برایش تعریف نکنم ولی قبول نکردم و با اصرار ازش خواستم که بگه ——-

-از زبان مادرم

امشب هم به محوطه اون بخش رفتیم تعداد 4 برابر شب گذشته بود ! بیش از 100 نفر!! . به ما ( بخش خانمها ) تعداد 23 جنازه بی نام و نشان را تحویل دادند . تعداد ریش و پشمیا ( لباس شخصی ها ) 3 یا 4 برابر شب قبل شده بود . ورودیهای بهشت زهرا مامور گذاشته بودند و تمام رفت و آمدهای احتمالی کنترل میشد . شروع به کار کردیم ولی اعلام کردیم که اینها برای قبل از ساعت 5 حاضر نمیشن که رئیسشون که جای مهر روی پیشونیشون بود وارد بخش ما شد که با اعتراض ما روبرو شد ( چون ورود مرد ممنوع بود ) که ایشون در جواب گفت اینا همه یک مشت فاحشه . قاتل و وطن فروش بودند . گفت از مردا سریع کمک بیارین اینجا ! ولی اونجا هم ( بخش مردها ) کلی جنازه داشتند . به هر حال 3 نفر از اونا هم واسه اولین بار وارد بخش زنها شدن ! و شروع به کمک ما کردند . صحنه ای که من رو آزار می داد جسدهای یخ زده دخترانی بودند که علاوه بر آثار شکستگی فک و شکاف—– . خونی بود که از آلات تناسلی و مقعد آنها لخته بسته بود .( کروبی وقتی این افشاگری تجاوز رو کرد جا خوردم ! چون ما قبل از اون این اطلاعات و این حدسو زده بودیم که تو بازداشتگاه این بلا رو سرشون آوردن ) - امشب یخ جنازه ها تقریبا آب شده بود ولی آثار یخ روی آنها موجود بود . در بین آنها دخترانی بودند که زیر بیست سال سن داشتند . با سرعت زیادی که به کار بردیم توانستیم تا ساعت 4 صبح چهارده تاشون رو به کمک آقایان حاضر کنیم . که کلی به ما تند رفتند و گفتند بقیه رو بدون شستشو و پنبه گزاری فقط کفن کنید . که ما هم همینکارو کردیم ولی تا ساعت 5 به 17 تا رسید . که گفتند این 6 جنازه آخرو پارچه ای بپیچید دورشون و تحویل خدمات دفنی ها بدین که رئیسشون گفت که دیگه دیره و تا طلوع خورشید چیزی باقی نمونده و باید به فردا شب موکول بشه —- مادر من که اشک تو چشماش حلقه بسته بود گفت قراره که فردا شب هم بره و گفتن شب آخره . مادرم خودش از همکاراش شنید که همه میگفتن و زمزمه میکردند که اینا مربوط به درگیریهای بعد از انتخابات تهران بوده .

امشب 24 تیر مادرم رفت و منتظر برگشتنش شدم و خوابم نبرد تا اینکه ساعت 7 صبح کلید رو انداخت در و اومد . سریع رفتم جلوشو دستش رو گرفتم و نشست و تاکید کرد چیزایی رو که به من گفته هیچ جا نگم . گفت که دیشب ( 24 تیر ) فقط دفن اجساد بوده و چند جنازه پریشب رو که نصف و نیمه کفن کرده بودند رو اوردن و کاراشون رو انجام دادند . دیشب مادرم هفته های بعد شنید که تعداد زیادی از جنازه ها رو بهشت زهرا دفن نکردند و با خودشون به جای نامعلومی بردند. در ضمن یکی از کارگرای دفن که رفت و آمد با ما داره بعدا به ماگفت که بهشون گفتن بعضی از قبرها رو خالی بزارن و اگه فردا و روزهای آینده مردم جنازه و فوتیشون رو اوردن بین اینا بذارن خاک . در ضمن نیازی به گفتن قطعه ها نیست چون تو بی بی سی شماره قطعه ها رو گفتند . یک خبر رو هم بگم که بدونید تا چند روز دیگه قراره با رئیس یهشت زهرا به خاطر آنچه که ناشیگری بهش گفتند وقطعه ها رو بدون نام . شماره گذاری ( تابلو ) کرده . برخورد کنند

من هم این اطلاعات رو به دلایلی دادم با این که قسم خورده بودم . هر چی هم بخواد بشه اگر هم طرفدار موسوی بودند و مخالف اونها بودم ولی هموطنهای من بودند و جون من در مقابل جون اونها عزیز تر نیست .

آیت الله منتظری : این حکومت نه جمهوری است نه اسلامی

آیت الله حسینعلی منتظری از مراجع شیعه در قم، از مقامهای جمهوری اسلامی خواست برگزاری دادگاههای تلویزیونی را متوقف کنند.
برپایه گزارش ها، آیت الله منتظری در پاسخ به نامه 293 نفر از روزنامه نگاران و فعالان سیاسی همچنین اظهار امیدواری کرد مسئولين از راهی که در پيش گرفته اند دست‏ ‏برداشته و افراد بى گناه را بيش از اين در زندان نگه ندارند. وی در نامه خود افزوده است، مقامهای دولتی "لااقل شجاعت اين را داشته باشند كه اعلام‏ ‏كنند اين حكومت نه جمهورى است و نه اسلامى و هيچ كس هم حق‏ ‏اعتراض و اظهارنظر و انتقاد ندارد."
آیت الله منتظری همچنین از رهبران جمهوری اسلامی خواست با رفتارهای خود، موجب سقوط جمهوری اسلامی نشوند

۴ شهریور ۱۳۸۸

تمبر احمدی نژاد و سردرگمی مردم

میگن تمبری از احمدی نژاد چاپ شده و باعث سردرگمی مردم شده
چون بیچاره ها نمیدونن کدوم ورشو باید تف بندازن!!!

یادگرفته ام که . . .

یادگرفته ام که: 1- با"احمق" بحث نکنم وبگذارم دردنیای احمقانه ی خویش
خوشبخت زندگی کند. 2- با"وقیح" جدل نکنم چون چیزی برای ازدست دادن
ندارد وروحم راتباه میسازد. 3- از"حسود" دوری کنم چون حتی اگردنیاراهم به
به او تقدیم کنم بازهم ازمن بیزارخواهدبود. 4- "تنهایی" را به بودن در جمعی
که به ان تعلق ندارم ترجیح دهم...

والسلام

۳ شهریور ۱۳۸۸

(گرداب سبز) سرکوبگران شناسایی شده

این وبلاگ حاوی اطلاعاتی از افرادی است که به هر دلیل به خود اجازه می دهند مردم را مورد ضرب و شتم و شکنجه و قتل قرار دهند. با این کار ضمن شناسایی این افراد در جامعه، علاوه بر اینکه مورد مجازات قرار خواهند گرفت، هشداری خواهد بود که دست از اعمال شنیع خود برداشته و به مردم بپیوندند. در این وبلاگ، فهرستی از تصاویر سرکوبگران جهت شناسایی وجود دارد. همچنین، پس از شناسایی، مشخصات آنها جهت اگاهی عموم انتشار داده شده است
gerdabsabz.blogspot.com

(گرداب سبز) سرکوبگران شناسایی شده

این وبلاگ حاوی اطلاعاتی از افرادی است که به هر دلیل به خود اجازه می دهند مردم را مورد ضرب و شتم و شکنجه و قتل قرار دهند. با این کار ضمن شناسایی این افراد در جامعه، علاوه بر اینکه مورد مجازات قرار خواهند گرفت، هشداری خواهد بود که دست از اعمال شنیع خود برداشته و به مردم بپیوندند. در این وبلاگ، فهرستی از تصاویر سرکوبگران جهت شناسایی وجود دارد. همچنین، پس از شناسایی، مشخصات آنها جهت اگاهی عموم انتشار داده شده است.

موسوی: عدم رسیدگی به شایعه دفن دسته‌جمعی، آن را تبدیل به یقین خواهد کرد/ اعتراف در حبس ارزشی ندارد

عضو فراکسیون خط امام(ره) تاکید کرد:«اگر شایعاتی که در مورد دفن عده‌ای از کشته‌شدگان حوادث اخیر، مطرح شده مورد رسیدگی جدی قرار نگیرد،برای مردم و دشمنان تبدیل به یقین خواهد شد.»

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، فاضل موسوی عضو کمیسیون اصل نود مجلس در نطق میان دستور خود از تریبون مجلس خواستار بررسی صحت و سقم خبر دفن دسته‌جمعی کشته شدگان حوادث پس از انتخابات شد.

وی که جملات خود را با عبارت من «معترفم» و با صدای محکم اعلام می‌کرد، گفت:«من معترضم حرکت‌های آرام و عاقلانه مردم برای مهندسی انتخابات را چنان به بیراهه کشیدن که آدمی را به حیرت می‌اندازد.راستی چرا؟»

موسوی گفت:«معترفم عده‌ای که در سال 42 و سال 57 با چه هجمه‌های ناجوانمردانه به امام(ره) حمله می‌کردند امروز به بهانه حمایت از حکومت اسلامی که قبل از 57 یک سطر هم در مورد آن مطلب ننوشته‌اند، تیشه به ریشه این انقلاب می‌زنند.»

وی ادامه داد:«من معترفم بسیاری از یاران نزدیک امام(ره) امروز از دایره یاری انقلاب امام کنار گذاشته شده‌اند.»

موسوی تاکید کرد:«من معترفم در مبانی دین ما و حتی در حکومت‌های لائیک اعتراف در حبس ارزشی ندارد.»

وی تصریح کرد:«من نمی‌دانم علت چیست و چرا دولت یک سیمای روشن از وضعیت اقتصاد، امنیت، مدنیت، بهداشت، مسکن، فرهنگ، اشتغال، روابط خارجی و ... نمی‌دهد، اما مردم را خس و خاشاک می‌نامند، اين‌ها از كجا سرچشمه می‌گيرد.»

موسوی گفت:«من معترفم آن جایگاهی را که امام در راس امور می‌دانست امروز عده‌ای در عمل و در بیان آن را ذیل امور هم نمی‌دانند.»

نماینده خدابنده تاکید کرد:«من معترفم جریانی که با امام مخالفت جدی از منظر انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی داشت و تلاش داشتند تا ثابت کنند امام در این ایده و روش به خطا رفته است امروز در پی آن است.»

وی گفت:«همکاران گرامی فرض نمایم اگر امام امروز در بین ما حضورپیدا کند و بگوید با یادگار من، انقلاب اسلامی چه کرده‌اید؟و چه می‌کنید؟ چه پاسخی داریم؟»

موسوی خاطر نشان کرد:«به خود آییم که دیری است جریانی غیر جریان انقلاب در حال رشد است، اگر دير بجنبيم او رشد خواهد كرد و نه من را می‌شناسد و نه شمايی كه با گفته من مخالفت می‌كنيد.»

مدیرعامل بهشت زهرا برکنار شد

ر پی افشای خبر دفن مخفیانه 44 نفر از کشته شدگان اعتراضات اخیر و پخش تصاویر محل دفن آنها به همراه شماره جوازهای دفن صادر شده از سوی بهشت زهرا ساعتی پیش مدیرعامل بهشت زهرا برکنار شد.
بنابر گزارش پایگاه خبری فراکسیون اقلیت مجلس ،محمود رضاییان از مدیرعاملی سازمان بهشت زهرا برکنار شد.
محمود رضائيان 57 ساله بیش از دو دهه در سازمان بهشت زهرا در پست هاي معاون مالي و اداري - معاون هماهنگي برنامه ريزي و بازرگاني و قائم مقام و از سال 1375 تا برکناریش به مدت 13 سال مدير عامل سازمان بهشت زهرا و شهردار حرم امام خميني بود.
گفتنی است در روزهای اخیر اخباری منتشر شد مبنی بر این که در روزهای 21 و 24 تیرماه سال جاری پیکر 44 نفر از کشته شدگان اعتراضات پس از انتخابات در تدابیر شدید امنیتی و بدون شناسایی و اطلاع خانواده های آنها در قطعه 302 بهشت زهرای تهران دفن شده است.
هرچند این خبر که اول بار توسط پایگاه اطلاع رسانی حزب مشارکت منتشر شده بود توسط مدیرعامل بهشت زهرا تکذیب شد اما این بار وبسایت نوروز حتی شماره قطعه هایی که این کشته شدگان در آن دفن شده اند و پس از آن تصاویری را از این محل منتشر کرد که بازتاب گسترده ای در رسانه ها یافت.

پس از رسانه ای شدن این موضوع نمایندگان مجلس و اعضای کمیته ویژه مجلس اعلام کردند که برای رسیدگی به این موضوع روز سه شنبه و همچنین روزهای آتی به محلی که گفته می شود پیکر کشته شدگان اخیر مخفیانه در آنجا دفن شده است خواهد رفت و تحقیقات لازم را به عمل می آورند.

تصویر یاهو مسنجر ا.ن.



اوج نفرت را در چشمانش صفایی فراهانی ببینید



پوزخند محمدرضا جلایی پور رتبه اول کنکور و المپیاد و دانشجوی افتخارآفرین آکسفورد



پوزخند بهزاد نبوی به بیدادگاه



وکیل حجاریان در دادگاه: کسی که نمی تواند حرف بزند چطور ممکن است توهین کرده باشد؟

صلاحی با اشاره به ماده 609 قانون مجازات اسلامی که در کیفر خواست سعید حجاریان آمده و شامل توهین به مقامات است گفت: توهین به مقامات باید علنی بوده و کسی که توهین به او صورت گرفته باید در حین انجام وظیفه بوده باشد و عمل توهینی باید به صورت عمدی یا با قصد بوده و نتیجه اشتباه نباشد و با توجه به وضعیت جسمی موکل من این وضعیت مانع توهین علنی یا شفاهی آقای حجاریان بوده چرا که ایشان قادر به تکلم درست نیستند. وکیل مدافع سعید حجاریان در خصوص ماده 610 قانون مجازات اسلامی مندرج در کیفر خواست موکل خود گفت: اجتماعات موکل بنده برای تبانی علیه امنیت داخلی و خارجی کشور نبود چرا که این امر مستلزم مصادیق خواص مثل محاربه یا براندازی است که این امر در خصوص موکل من صدق نمی‌کند. وی در خصوص ماده 618 که در کیفر خواست سعید حجاریان آمده است اظهار داشت: انجام این جرم مستلزم هیاهو، جنجال یا حرکات غیرمتعارف از سوی متهم است که باز هم با توجه به وضعیت جسمانی تکلمی و حرکتی آقای حجاریان عناصر مادی و معنوی این جرم مفقود است.

۳۰ مرداد ۱۳۸۸

ويديويي از حضور محمد علي ابطحي در تظاهرات 25 خرداد / فراموشت نكرديم مرد !

اين كليپ مربوطه به روز 25 خرداد در ميدان آزادي . محمد علي ابطحي به جمع هواداران موسوي و كروبي ملحق شده ! فقط خواستم بگم كه ابطحي فراموشت نكرديم ... هرچند حال و روز امروزت از نظر فيزيكي خيلي با ايني كه تو فيلم هست فرق كرده ..... ولي براي ما هنوز همون ابطحي هستي كه بودي چه با اعتراف ، چه بي اعتراف !
آنلاین ببینید

درخواست از اوباما برای ندادن ویزا به احمدی نژاد برای اجلاس سازمان ملل

http://tool.donation-net.net/JPT_Area/Vote/Vote_ap1.cfm?dn=1032&source=3045&CFID=7339522&CFTOKEN=29815867
به آدرس بالا بروید و گزینه سمت راست را انتخاب کرده و درخواست را به صورت الکترونیکی امضا کنید
میتونید از اسامی مستعار و غیر واقعی استفاده کنید

Iran's Clean & Classy President (رئیس جمهور باکلاس و تمیز ایران!)




۲۷ مرداد ۱۳۸۸

نام ۵ مداح معروف تهران در فهرست سازمان‌دهندگان لباس‌شخصی‌ها

احد قدمی داماد پروین احمدی نژاد متولد ۶۰ ، تحصیلات سیکل، اخراجی حوزه علمیه آقای مجتهدی به جرم لواط ، اخراجی سپاه انصار و حراست ایران خودرو به جرم دریافت رشوه، در دولت احمدی نژاد مدیرکل حراست شهرداریها و دهیاریها کل کشور شد

ادامه مطلب:http://badhijab.wordpress.com/2009/08/17/0040/

رئیس جمهور به کروبی :نامه شما رسانه غيرملي و روزنامه‌هاي كودتاچيان را دستپاچه كرده است

بسم الله الرحمن الرحيم

برادر گرامي حضرت حجت الاسلام و المسلمين كروبي
با سلام جاي تاسف است كه در نظام اسلامي ما متصديان چندان بي‌طاقت شده‌اند كه حتي تذكر را تاب نمي‌آورند. تذكر از سوي چه كساني؟ از سوي برادرانشان، از سوي كساني چون شما كه عمرشان را صرف انقلاب و نظام اسلامي كرده‌اند.
نامه شما در مورد رفتارهاي زشتي كه در برخي بازداشتگاه‌ها با زندانيان صورت گرفته است رسانه غيرملي و روزنامه‌هاي كودتاچيان را دستپاچه كرده است. اين همه دستپاچگي خبر از چه چيز مي‌دهد؟ خبر از خبرهاي وحشتناكي كه ما هنوز اطلاعي از آنها نداريم. خبر از آن كه دروغ چون چركي مسموم روز به روز دامنه خود را گسترش مي‌دهد و به بهانه دفاع از «اصل نظام» غافلان را به حمايت از خود فرامي‌خواند و كسي نمي‌گويد كه «اصل نظام» مردمند و حكومت بخش كوچكي از نظام و دولت بخش كوچكي از حكومت و مجموعه افرادي كه اين‌گونه رفتارهاي غير انساني را مرتكب شده‌اند تنها بخش كوچكي از كارگزاران اجرايي كشورند.
از كساني كه در زندان‌ها مورد تعدي و تجاوز قرار گرفته‌اند مي‌خواهند كه چهار شاهد عادل با شرايط ويژه ارائه كنند. آيا آنان براي بازداشتن دست خود از گناه هم چهار شاهد مي‌طلبند؟ اينهايي كه مرتكب جرم شده‌اند ايادي حكومت بوده‌اند. آيا حكومت علاقه ندارد بداند دستان او با مردم چه مي‌كنند؟
سخن از دلجويي آسيب ديدگان حوادث اخير گفته مي‌شود. به راستي اين آسيب‌ها چگونه التيام خواهد يافت وقتي كه منكر اصل وقوعشان مي‌شوند و با تهديد و ارعاب ستم‌ديدگان را به سكوت و انصراف از تظلم وادار مي‌كنند؟ دلجويي با پول و زور ممكن نيست بلكه با رسيدگي سريع، صريح و دقيق به دادخواهي آنها و خانواده‌هايشان ممكن است.
به راستي وظيفه ايماني و انساني يك روحاني انقلابي كه با گزراش‌ها و مراجعات مكرر قربانيان چنين جناياتي روبرو شده است آيا جز كاري است كه شما انجام داده‌ايد؟ انتظار از روحانيت اسلام آن است كه در ابلاغ رسالت‌هاي الهي كه بر دوش او قرار دارد از خدا بترسد و از زورگويان و دروغ‌زنان و متجاوزان، از تهديدها و تضييق‌ها و از هيچ چيز ديگري جز خدا نترسد. در اين روزگار كدام رسالت الهي سنگين‌تر از آن است كه به صريح‌ترين لهجه اسلام را از فجايعي كه رخ داده است و رخ مي‌دهد تبرئه كنيم. اين رسالتي است كه انجام آن جز از روحانيت متعهد بر نمي‌آيد، و اگر در انجام آن كوتاهي شود نخستين گروهي كه از بابت آن ملامت خواهند شد آنان خواهند بود.
عجبا اگر كساني به جاي پرداختن به اين مسئوليت تاريخي به راحتي بر روي آنچه انجام گرفته است چشم بپوشند، به صورتي كه گويي انجام آن اعمال ناشايست بخشي از وظايف نيروهاي امنيتي بوده است، و تنها گناه نابخشودني و سزاوار واكنش آگاه كردن مردم از اين فجايع است.
اينجانب به سهم خويش از شجاعت و تعهد شما تشكر مي‌كنم و اميدوارم تلاش‌هاي شما با همصدايي ديگر استوانه‌‌هاي روحانيت مبارز تقويت شود.

برادر شما – مير حسين موسوي
27/5/88

فیلم بازجویی از زن سعید امامی و اعترافات زوری

من از همه دوستان و خوانندگان وبلاگ معذرت می خوام
تو این فیلم به زن سعید امامی میگن : تو از کی رفتی سراغ همجنس بازی؟!
دوست داشتی موسوی کجاتو لیس بزنه؟
خودتون ببینید
www.hotlinkfiles.com/files/2752546_kt8w0/ZaneSaeedEmami.mp4

وقتی دوربین مچ آدم ریاکارو میگیره


این موجود نفرت انگیز حتی نماز خوندنش هم زورکیه

اگه نسخه با کیفیت بهتری از این عکس می خواهید روی کلمه "عکس" کلیک کنید
عکس

بعد از مدتها : یک مطلب غیر سیاسی (ساحل بابلسر قبل و بعد از انقلاب)





ضمنا لازمه که از نویسنده خوش ذوق این وبلاگ هم تشکر کنم
suzheh.bloghaa.com

حسین اختر زند و عدم رسیدگی به پرونده جان باختن وی در اصفهان / به همراه تصاویر



حسین اخترزند ” فرزند مرحوم مرتضی ، 32 ساله (متولد 27 آذر ماه سال 1355) منجمله جان باختگان اعتراضات مردمی پس از اعلام نتایج انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری ایران در شهر اصفهان است.

روز 25 خرداد و طی درگیریهای خیابانی در محدود دروازه شیراز شهر اصفهان وی به همراه عده دیگری از مردم به مجتمع پزشکان واقع در دروازه شیراز – بن بست هاله پناه می آورد.

نامبرده در زمان یورش نیروهای لباس شخصی در طبقه سوم این ساختمان پناه میگیرد اما به گواه شاهدان عینی توسط نیروهای مزبور پس از ضرب و شتم از طبقه سوم به پائین پرت می شود.
برای خواندن ادامه مطلب و دیدن عکسهای بیشتر به آدرس زیر مراجعه کنید
http://hra-iran.net/index.php?option=com_content&view=article&id=1559:577&catid=103:107&Itemid=261

در پی‌ حرامزاده خواندن احمدی نژاد توسط آیت الله صانعی، رهبر انقلاب مسولیت پدری او را رسما به عهده گرفت

به دنبال سخنرانی‌ جنجالی آیت الله صانعی که در آن محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور منصوب شده توسط آیت الله خامنه‌ای، را حرامزده خطاب کرد رهبر معظم انقلاب در یک اقدام سنجیده و به موقع مسولیت تولد وی را برعهده گرفت.

ناظران سیاسی این اقدام زیرکانه آیت الله خامنه‌ای را مشتی محکم بر دهان مردم دنیا دنستند.

بدین ترتیب سید محمود خامنه‌ای از این پس رسما سید بوده و داداش مجتبی خامنه‌ای خواهد بود.

حسین شریعتمداری در مقاله امروز کیهان این افشاگری رهبر انقلاب را تیری بر قلب دشمنان قسم خورده نظام دانست. وی افزود که نیروهای مخلص و انقلابی قبلا به واسطه وجود برخی‌ مواضع مشابه در این دو بزرگوار هدشی در این ارتباط زده بودند که با پیام اخیر رهبر فرزانه انقلاب به یقین رسیدند. وی در مواضع ذکر شده توضیح بیشتری نداد

یک پزشک روانشناس: احمدی نژاد یک بیمار روانی خطرناک است

یک چهره‌ی دانشگاهی اصولگرا ضمن رد پیشنهاد احمدی‌نژاد برای حضور در کابینه‌ی دهم، رئیس دولت کودتا را یک بیمار توصیف کرد و به او پیغام داد که برای درمان خود به دکتر مراجعه کند.

، این استاد سرشناس روانشناسی که سابقه‌ی ریاست یکی از دانشگاههای مهم تهران را در کارنامه‌ی خود دارد، به گروهی از استادان دانشگاه خبر داده که در پاسخ به فرستاده‌ی رئیس دولت گفته است: ایشان به لحاظ تخصص من بیمار است و باید برای درمان خود به دکتر مراجعه کند!

این گزارش حاکی است، استاد دانشگاه مزبور پیشنهاد حضور در کابینه را نیز رد کرده و حضور در سازمان مربوط به حوزه تخصصی خود را بر حضور در دولت دهم ترجیح داده است.

۲۶ مرداد ۱۳۸۸

گروهی از وکلا: محاکمه علنی آمران و عاملان کشتار و شکنجه مردم برگزار شود

جمعيت اسلامى وکلاى دادگسترى ايران خواستار برکنارى و محاکمه علنى آمران و عاملان نقص حقوق اساسى شهروندان و سپردن آن‏ها به چنگال عدالت شد.


این جمعیت در بیانیه خود با اشاره به اینکه در يکى دو ماه اخير،عملکرد فراقانونى برخى نهادهاى سياسي، امنيتي، انتظامي، قضايى و بعضى نقش‌آفرينان عرصه سياست، نظام اسلامى را با چالش مواجه کرده و زيان‌هاى جبران ناپذيرى به کشور وارد کرده تاکید کرده که آنچه دراين ايام شاهد بوده و هستيم، انطباقى با تعاليم دينى اسلام و قوانين وضع شده در جمهورى اسلامى ندارد.
متن کامل : www.mowjcamp.com/article/id/19248

بیانیه‌ بیش از ۱۲۰ پزشک :سلامت روانی مسئولان کشور بررسی شود

از اين پس در بررسي صلاحيت افرادي كه عهده دار مسئوليتهاي كليدي كشور خواهند شد لازم است سلامت رواني آنها توسط يك كميته آگاه و مورد تائيد جامعه پزشكي مدنظر قرار گيرد.
متن کامل در www.mowjcamp.com/article/id/19147

وقتی محمود به آمریکا می رود و برای خود آدم جمع می کند!!!

محمود داره میره آمریکا
دفتر حفاظت منافع ایران در آمریکا داره آدم جمع می کنه یه وقت طفلکی محمود ضایع نشه
شد اینها یه کار بکنن بوی گندش دنیا رو برنداره؟!!!

به نظر شما ا.ن. چی گفته این دختره اینجوری نگاهش می کنه؟؟


بدون شرح


مردم ایران دیگر اعتماد ملی ندارند


روزنامه اعتماد ملی با حکم نماینده دادستان تهران توقیف شد. حسین کروبی، پسر مهدی کروبی، شب گذشته ضمن اعلام این خبر،اظهار داشت: یک شنبه شب، نماینده دادستانی با حضور در چاپخانه روزنامه اعتماد ملی توقیف موقت این روزنامه را اعلام کرده است.توقیف روزنامه اعتماد ملی به دنبال انتشار نامه های اخیر کروبی و افشاگری او در مورد نحوه کشته شدن ترانه موسوی در زندان انجام شد. فرزند مهدی کروبی، علت توقیف روزنامه را چاپ نامه کروبی در پاسخ به هتاکی های صورت گرفته نسبت به وی دانست.
این تصویر ، صفحه اول روزنامه امروز بود که هیچگاه توزیع نشد

ورژن جدید کاریکاتور توهین آموز کیهان درباره شجریاد

این کاریکاتور چند روز پیش چاپ شده بود ، فقط جای شریعتمداری کم بود که دوستان زحمتشو کشیدن اضافه کردن
با تشکر از ospeyman.persianblog.ir

۲۵ مرداد ۱۳۸۸

تمبر رئیس جمهور من (میر حسین موسوی)



استقبال پرشور مردم یزد از ا.ن.



تصویر نماینده مجلس حسین فدایی مسئول بازداشتگاه کهریزک



سونامی کروبی ادامه دارد: جزییات ماجرای ترانه موسوی / ناگفته هایی از سوابق برخی از ائمه جمعه

امام جمعه اي كه در كنار حرم ثامن الحج اين حرف ها را مي زند و بنده را تروريست مي خواند گويي فراموش كرده كه در همان روزگار مبارزه كه طيف روحانيون آواره و بي خانه و كاشانه بوده اند و همه تحت تعقيب قرار داشته و يا تبعيد بودند و بنده نيز به عنوان عضو كوچكي از اين نظام در ميان آنها حضور داشتم ، ايشان به همراه جمعي ديگر با پول هايي كه در اختيار داشتند سفرهاي متعددي به پاكستان داشت تا انكه به تبليغ براي مرحوم آيت الله شريعتمداري بپردازد . ما كه به ايشان عيبي نگرفتيم ولي اين روال طبيعي تاريخ است كه اكنون او از تريبون نماز جمعه به دفاع از جمهوري اسلامي بپردازد و بنده را ضد انقلابي و تروريست بداند .
برای خواندن متن کامل به این آدرس بروید:
http://www.etemademelli.ir/published/0/00/68/6845/

یه لحظه ناب و دیدنی از احمد خاتمی (ملقب به احمد گوریل)



خامنه ای! کارت تمومه

میدانی‌ چه وقت فهمیدم دوران سلطنت حضرت عالی‌ چندان طولی نمیکشد؟ … ۲ سال پیش یک بار به صورت غیر عمدی بجای آقای خامنه ای‌، گفتم خامنه ای‌، و پدرم بهم توپید که ایشان رهبر مملکت هستن و باید احترامش رو نگاه داشت و … دیشب با بدبختی همین پدر ولایت مدار رو از پشت پنجره، در حالی‌ که شعار می‌‌داد مرگ بر خامنه ای‌، جمع کردم که واسه خودش درد سر درست نکنه. آقای عظما، دیشب فهمیدم که کارت تمام است!
iliaanevesht.blogfa.com

گاف‌های سومین دادگاه نمایشی (بی دادگاه)

سومین جلسه دادگاه نمایشی محاکمه زندانیانی که به تعبیر حقوقدانان به صورت فله‌ای محاکمه می‌شوند، صبح امروز برگزار شد. اما اظهارات متهمان در این جلسه و کیفرخواست خوانده شده در آن نیز همچون دو مورد قبلی و بلکه در مواردی بیشتر از قبلی‌ها، دارای نکات حاشیه‌ای بود که مهمتر از متن دادگاه به نظر می‌رسد. جالب اینجا بود که در این جلسه، برخلاف دو جلسه قبلی، کار کاملا از دست پرونده‌سازان خارج شده بود و متهمان در موارد متعددی اشتباهات بازجویان را گوشزد کردند و یا اعترافات منتسب به آنها در بازجویی‌ها را به صراحت مورد انکار قرار دادند. تمام حاشیه‌های زیر، برگرفته از گزارش‌های دو خبرگزاری ایرنا و فارس است که وابستگی‌شان به دولت کودتا محرز است و بعید است مورد انکار کودتاچیان قرار گیرد.

- خبرگزاری‌های حامی دولت کودتا ادعا کردند 28 متهمی که نام آنها برده شده و در جلسه سوم دادگاه نمایشی حضور داشته‌اند، هیچ‌یک سیاسی نبوده‌اند. این در حالی است که نام فرزند یک نماینده مجلس، اعضای یک حزب اصلاح طلب و نیز فعالان ستاد انتخاباتی مهندس موسوی در بین آنها دیده می‌شود.

- سومین کیفرخواست محاکمه فله‌ای بازداشت شدگان، از وزن مخملی کمتری به نسبت دو کیفرخواست قبلی برخوردار بود، به طوری که در کل آن تنها دو بار از تعبیر «کودتای مخملی» استفاده شده بود!

- هم در کیفرخواست و هم در فیلمی که به نمایش گذاشته شد و نمایشی بودن دادگاه را تمام‌عیار کرد، به آتش زدن مسجد لولاگر توسط معترضان به تقلب در انتخابات اشاره شد، در حالی که حتی یک مورد اتهام، متهم، اعتراف و یا سند و مدرک در این باره ارائه نشد. این طرح ادعای بی‌سند و بی‌متهم، این احتمال را تقویت می‌کند که سخنان منتسب به امام جماعت مسجد مذکور مبنی بر نقش بسیجیان در به آتش کشیدن بخشی از مسجد با هدف کسب بهانه برای تیراندازی به معترضان، درست باشد.

- کیفرخواست ادعا کرده که: «اقارير متهمين حاكي از آن است كه اين توطئه‌ها از سال‌ها پيش طراحي شده و انتخابات دهم رياست جمهوري بستر اجراي آن بوده است.» در حالی که لااقل در این سه جلسه حتی یک نمونه برای ربط داشتن ماجراهای زمان انتخابات به سال‌های قبل ارائه نشده است. به نظر می‌رس این موضوع اهمیت زیادی برای پرونده‌سازان داشته باشد،
چرا که طبق خبرهای منتشر شده، چند معاون وزیر اطلاعات هم قربانی تلاش بازجویان برای اثبات این ادعا شده‌اند.

- مجید مقیمی در کیفرخواست کذایی به موارد متعددی از جمله«مشاركت در تخريب احراق اموال دولتي، عمومي، خصوصي و عكسبرداري از متهم در حين احراق و ارتكاب جرم،‌ اقدام عليه امنيت كشوراز طريق اجتماع و تباني با هدف بر هم زدن امنيت عمومي، فعاليت تبليغي عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران از طريق شركت در تجمعات غير قانوني و ايجاد شبهه جعل و تقلب در نتبجه انتخابات و سلب اعتماد عمومي نسبت به حاكميت و نيز اخلال در نظم عمومي از طريق بلوا،‌ آشوب و حركات غير متعارف» متهم شد، در حالی که وقتی او در مقام دفاع برآمد و قاضی به پرس و جو پرداخت، مشخص شد که تمام ماجرا، چند عکسی بوده که وی در موبایل خود از مصدومین و نیز حضور خودش در خیابان انقلاب داشته و حتی آنها را هیچ جا هم پخش نکرده است! یادآور می‌شود «موج سبز آزادی» شب گذشته گزارش داده بود که مجید مقیمی و دو زندانی دیگر به دلیل آنکه محل شکنجه بر روی بدن خود را به نمایندگان نشان داده بودند، از بند عمومی به محل نگهداری نامشخصی منتقل شده‌اند.

- مهدی فتاح بخش، یکی از متهمان، در دفاعیاتش مچ نویسنده کیفرخواست را گرفت و با ذکر دلیل، زمان واقعی دستگیری خود را یک روز زودتر از چیزی که در کیفرخواست ذکر شده، اعلام کرد.

- رضا اصلانی نیز به اتهام عضویت در سازمان رای اصلاح طلبان! و نیز فرستادن ایمیل برای بی‌بی‌سی!! محاکمه شد.

- پیام ده پناه، دانشجوي رشته هوافضا که تاکنون 8 اختراع از خود به ثبت رسانده و در جشنواره هاي خوارزمي و المپياد علمي شيمي حائز رتبه هاي برتر شده، به ساخت کوکتل مولوتف و آزمایش آن در یک کوچه خلوت اشاره کرد که آن هم عمل نکرده! او در جلسه سوم دادگاه نمایشی، ضمن اعتراف به اینکه از سیاست چیزی نمی‌داند،
نامزدهای انتخابات را متهم کرد که برای کسب کرسی ریاست‌جمهوری قشر جوان را تحریک می‌کنند! قاضی از او پرسید که چرا به صدای آمریکا ایمیل فرستاده و او گفت: برای دریافت فیلترشکن!!


- یکی از بازداشتی‌ها به نام محمد فراهانی 26 ساله نیز در کیفرخواست به 6 مورد شرکت در اغتشاش غیرقانونی متهم شده که سه مورد از آنها مربوط به روزهای 18 و 19 و 20 خرداد یعنی قبل از انتخابات و ایام فعالیت تبلیغاتی نامزدها و هواداران آنهاست. او همچنین وقتی از سوی قاضي مورد خطاب قرار گرفت که: «يکي از اتهامات شما اين است که شعارها را مطرح مي کرده ايد»، در پاسخ گفت: «من يک شعار قبل از انتخابات مطرح مي کردم و آن حاصل يک نيروي جمعي بود که ما را به آن سمت مي برد. شعار «ادب مرد به ز دولت اوست» که من برداشت توهين از اين شعار ندارم.»

- حسین اعزامی نیز که کیفرخواست به اقرار او به تخریب اموال عمومی اشاره می‌کرد، چنین اقراری را تکذیب کرد و گفت: «تخريب اموال عمومي را همچنان كه در بازجويي‌هايم نيز گفتم قبول ندارم.» این در حالی است که کیفرخواست به صراحت به اقرار او اشاره می‌کرد.

- این زندانی که به گفته خودش تنها دو روز آخر مهلت تبلیغات را در ستاد موسوی به توزیع پوستر مشغول بوده، ضمن بیان اینکه «اعتراف می‌کنم اشتباه کردم که در ستاد موسوی رفتم بودم و آن را نيز قبول دارم»! همچنین بخش دیگری از کیفرخواست را نیز به شکل خنده‌داری رد کرد و با اشاره به لقب «مهران دست طلا» که در کیفرخواست برای وی ذکر شده و بر این اساس به او «سابقه کیفری» نیز نسبت داده شده، گفت: «من اين مساله را از روي ترس گفتم و کذب است، من مهران دست طلا نيستم و هيچ سابقه کيفري ندارم. من در بازجويي اول براي تبرئه خودم اين مطالب را گفتم. اينها ساخته و پرداخته ذهن من است.»

- وقتی حسین اعزامی این اعتراف گرفته شده در بازجویی را رد و تکذیب کرد، قاضی با عصبانیت از او پرسید: «متشنج کردن جو عمومي از جمله در خيابان آزادي و دانشگاه تهران و اين که پيشنهاد 500 هزار تومان پول به شما داده شده است را چه مي گوييد؟» و او جواب داد: «پيشنهادي به من داده نشد، فقط در ستاد موسوي گفتند قطعا در انتخابات تقلب مي شود که من گفتم چگونه ممکن است تقلب شود. گفتند راي ها را جا به جا مي‌کنند.»

- جالب است که رقم موهوم پیشنهادی به این فرد را خبرگزاری ایرنا 500 هزار تومان ذکر کرده، اما خبرگزاری فارس به 700 الی 800 هزار تومان رسانده است!

- پس از اظهارات این زندانی که رسواکننده‌ی دادگاه نمایشی و بازجویی‌های اجباری بود، قاضی باز نقش دادستان را به عهده گرفت و گفت: «شما در صحنه درگيري دستگير شده ايد و سي دي آن نيز موجود است.» اما
حسین اعزامی پاسخ داد: «اين سي دي که مي فرماييد متعلق به روز سه شنبه هفته قبل است که ساعت 7 و نيم و 8 آن روز مردم جلوي ستاد موسوي تجمع کرده بودند که من با دست علامت مي دادم که مردم عقب بروند.» قاضي در اين هنگام گفت: «اما سي دي حاکي از نشان دادن تحريک از سوي شماست، چرا صادقانه برخورد نمي کنيد؟» زندانی پاسخ داد: «من هيچ تحريکي انجام نداده ام و تظاهراتي را راه نينداخته ام.» وي همچنین در پاسخ به اين سوال قاضي جلسه که وي در بازجويي ها اعلام کرده که در يکي از اغتشاشات نرده هاي اتوبان يادگار امام را تخريب کرده است، گفت: من در اين تجمع شرکت نداشتم.

- یکی دیگر از بازداشت شدگان به نام محسن جعفری نیز که خود را از رزمندگان جنگ تحمیلی معرفی می‌کرد، به چاپ تصویر خود در روزنامه کیهان اشاره کرد و آن را متعلق به بعدازظهر روز شنبه 23 خرداد دانست. کمی بعد، قاضی گفت: «شما اعلام کرديد که عکس خود را در يکي از درگيري ها از طريق يکي از شبکه هاي ماهواره اي مشاهده کرديد»! اين زندانی اما این ادعا را نادرست خواند و گفت: «اگر عکسي از من گرفته شده باشد حتما بايد در سايت هاي قابل دسترسي باشد.» بار دیگر قاضي جلسه گفت که وي در بازجويي ها اعلام کرده که در يکي از اغتشاشات نرده هاي اتوبان يادگار امام را تخريب کرده است، اما زندانی گفت: من در اين تجمع شرکت نداشتم.

- مهرداد ورشویی 50 ساله نیز در جلسه دادگاه به «ايراد ضرب و شتم ماموران بسيج در خيابان آزادي تهران در حين انجام وظيفه ، اقدام عليه امنيت كشور از طريق اجتماع و تباني به قصد بر هم زدن نظم عمومي ،‌ فعاليت تبليغي عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران از طريق شركت در اجتماعات غير قانوني و شعار‌دهي عليه مسوولين ايجاد شبهه جعل و تقلب در نتيجه انتخابات و سلب اعتماد عمومي نسبت به حاكميت و مراجع رسمي كشور،‌ اخلال در نظم عمومي از طريق ايجاد بلوا ، آشوب، حركات غير متعارف و ترس و وحشت در جامعه و مشاركت در تخريب و آتش زدن در اموال عمومي» متهم شد. اما در نهایت، تنها اتهام وی که ثابت شد، ضرب و شتم یک نیروی بسیجی بود که آقای ورشویی در این باره گفت: «به دليل دو ضربه شديد كه با باتوم به من زده شد به يكي از نيروها كه نمي‌دانسته‌ام عضو بسيج است حمله كرده‌ام» و وکیلش نیز گفت: «وي هيچگاه در هيچ گروه و سازماني فعاليت عليه نظام نداشته و در اختلال عمومي و آتش‌زدن اموال عمومي شركت نكرده است. تنها اتهامي كه او قبول كرده ضرب و شتم ماموري بوده است كه عكس و فيلم آن تهيه و متهم براساس آن شناسايي شده و به گفته وي در آن لحظه به دليل اصابت باتوم دچار جنون آني شده و به اين اقدام دست زده است.»

دو شغله: مامور ثبت احوال و رئیس پلیس امنیت اخلاقی ناجا

چندی پیش در اخبار 20:30 ، گزارشی پخش شد که خبرنگار آنها ب مراجعه به ثبت احوال پرسید چند تا ترانه موسوی در ایران داریم؟
ایشان هم لبخند ژوکوندی تحویل داد و با افتخار و نیش تا بناگوش ، باز شده اظهار فضل فرمودند و گفتند فقط 3 تا!!!
خب خدا رو شکر که باز هم دروغشون رو شد
تحویل بگیرید
سردار روزبهانی رئیس پلیس امنیت اخلاقی ناجا ، همون مامور ثبت احوال اخبار 20:30 هستند
این هم عکسش

درخواست علمای مدارس علمیه قم مشهد و اصفهان: رهبری خود به خود معزول است شما کار خود را انجام دهید

خلاصه:
شرائط تدبیر و عدالت رهبری در چند ماه اخیر نقض شده و ایشان با توجه به مبانی فقهی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران خودبخود معزولند. منتهی به لحاظ طی مراحل قانونی مجلس خبرگان می باید به عنوان نمایندگان عالی مردم به مفاد اصل 111 قانون اساسی درباره عزل رهبری عمل کنند. / در سنوات ماضیه کثیراً شاهد ارتکاب ظلم های فاحش و موحش، با نظارت و اطلاع مقام رهبری و امر یا سکوت ایشان نسبت به این امور بوده ایم. از حبس و حصر مراجع متعدد تقلید گرفته تا پادگانی کردن حوزه علمیه قم و سایر حوزه ها که افتخارشان در طول تاریخ، استقلال از حکومت بوده است و بازگذاشتن دست ایادی وابسته به قدرت برای تطاول به حیثیت و امنیت علما و مدارس، و اینکه در سا لهای اخیر روزی نیست که خبر توقیف روزنامه ای یا دستگیری و آزار منتقدانی منتشر نشود./ مسوولاني كه با تدارك اين تحريك‌ها زمينه‌سازحوادث خونين شنبه شدند بايد پاسخگو باشند و با ضرب و زور راديو و تلويزيون و زندان نمي‌توان جاي شاكي و متهم را عوض كرد.




شبکه جنبش راه سبز (جرس): جمعی از علما و فضلای حوزه های علمیه قم، اصفهان و مشهد در نامه سرگشاده ای به اعضای مجلس خبرگان رهبری دغدغه های خود را با ایشان در میان گذاشته اند و خواستار ارزیابی صلاحیتهای آیت الله خامنه ای برای ادامه رهبری جمهوری اسلامی شده اند.

پس از انتخابات 22 خرداد و وقایع بعد از آن بدنبال حمایت تمام قد آیت الله خامنه ا ی از نتایج اعلام شده انتخابات و خطبه های تاریخی ایشان در نماز جمعه 29 خرداد و سرکوبهای خونین خیابانی و بازداشت گسترده فعلان سیاسی منتقد و شکنجه بازداشت شدگان در زندانهای گاه ناشناس و کشته شدن برخی از بازداشت شده ها موجی از نارضایتی در میان اقشار مختلف مردم بویژه روحانیون و فقها و مراجع برخاست.

فتاوای تاریخی 19 تیر آیت الله العظمی منتظری، نامه های آیت الله طاهری اصفهانی، اظهارنظرهای فقهی آیت الله بیات زنجانی، نامه نمایندگان ادوار گذشته مجلس شورای اسلامی و بیانیه اخیر آیت الله سید علی محمد دستغیب نمونه های از این اعتراضات رو به گسترش است.

به گزارش خبرنگار "جرس" به نظر نویسندگان روحانی این نامه، شرائط تدبیر و عدالت رهبری در چند ماه اخیر نقض شده و ایشان با توجه به مبانی فقهی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران خودبخود معزولند. منتهی به لحاظ طی مراحل قانونی مجلس خبرگان می باید به عنوان نمایندگان عالی مردم به مفاد اصل 111 قانون اساسی درباره عزل رهبری عمل کنند.

اسامی امضاکننده های این نامه مهم به دلیل خفقان و سرکوب شدید داخل کشور و خطر جانی آنها به تقاضای خود امضاکننده ها منتشر نمی شود. اما پس از احراز وثاقت نامه به انتشار آن مبادرت شد.

متن کامل این نامه که نسخه ای از آن در اختیار "جرس" قرار گرفته به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله تبارک و تعالی: واذا حکمتم بین الناس فاحکموا بالعدل

حضرات آیات و علمای اعلام اعضای محترم مجلس خبرگان رهبری

سلام علیکم
محترما، با استناد به نهجی که قاطبه علما بر آن وقوف دارند «عدالت» شرط زعامت و امامت است و حتی اگر از امام جماعتی دروغ واحدی مشاهده شود از عدالت ساقط و اقتدا بدو جایز نیست چه رسد که حق الناسی ولو صغیر برعهده او باشد و ستمی بر یک فرد نماید. رهبر فقید انقلاب حضرت آیت اله العظمی امام خمینی می فرمایند:«عالم و عادل بودن از خصال ضروری ولایت فقیه است و فقیه اگر دیکتاتوری کند خودبخود معزول است».

بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و اکابر علمای صدر انقلاب برای اینکه مانع ظهور مجدد دیکتاتوری آنهم تحت لوای دین شوند مجلس خبرگان رهبری را پیش بینی کردند اما در دوره رهبری [آیت الله] آقای خامنه ای با وضع نظارت استصوابی به نحوی عمل شد که نمایندگان مجلس خبرگان عملا منتخب فقهای شورای نگهبان باشند که فقهای این شورا هم منصوب رهبرند و به عبارت اخری، نمایندگان خبرگان رهبری که باید بر رهبری نظارت کرده و مانع توسل او به زور و دیکتاتوری شوند خود در یک انتخاب دو درجه ای منصوب رهبری هستند و به این وسیله ولایت فقیه، میراث امام راحل را که برای مانع شدن ازدیکتاتوری بود به خلافت و سلطنت روحانی مبدل کردند.

بخاطر تجربه تلخ ديكتاتوري زمان شاه ، خبرگان قانون اساسي تصميم گرفتند نيروهاي مسلح و تلويزيون را كه وسيله اصلي سركوب است و هر كس آنها را داشته باشد قدرت اصلي را در دست دارد از چنگ قواي سه گانه بيرون آورند تا هيچيك نتواند بر ديگري فائق شود و ديكتاتوري به وجود آورد و مجلس خبرگان رهبري را هم قرار دادند تا از جانب ملت بر رهبري نظارت كند كه خود او از اين قدرت براي ديكتاتوري استفاده نكند اما آقاي خامنه اي سپاه را به گارد شخصي خود و راديو و تلويزيون را به مبلغ و مدافع خود و آلات قدرت ملت را به آلات شخصي خود بدل كرده است. در سازمان عظيم راديو و تلويزيون نه تنها مردم بلكه شخصيت هاي انقلاب و نظام كه اندكي با مواضع ايشان زاويه دارند امكان حضور و بحث و نقد ندارند و وسايل قدرت را به وسيله سركوب منتقدان خود تبديل كرده اند.

در سنوات ماضیه کثیراً شاهد ارتکاب ظلم های فاحش و موحش، با نظارت و اطلاع مقام رهبری و امر یا سکوت ایشان نسبت به این امور بوده ایم. از حبس و حصر مراجع متعدد تقلید گرفته تا پادگانی کردن حوزه علمیه قم و سایر حوزه ها که افتخارشان در طول تاریخ، استقلال از حکومت بوده است و بازگذاشتن دست ایادی وابسته به قدرت برای تطاول به حیثیت و امنیت علما و مدارس، و اینکه در سا لهای اخیر روزی نیست که خبر توقیف روزنامه ای یا دستگیری و آزار منتقدانی منتشر نشود. رهبر جمهوری اسلامی بخاطر بیماری "دیگر هراسی" (که فراتر از بیماری "بیگانه هراسی" است و هرکسی را که تابع او نباشد دشمن می پندارد) در هر سخنرانی بیش از همه چیز از "دشمن خارجی" می گوید و تمام دستگاههای امنیتی و تبلیغاتی را به سوی کشف دشمن در همه جا و همه چیز سوق داده است و همه انتقادات را با سلاح انتساب به «دشمن» می کوبد.

چنان دیکتاتوری حاکم شده است که ما نیز به عنوان مدافعان حریم شریعت و دیانت با وجود اینکه با کثیری از شما حضرات مؤانست داریم اما ناچار از تقیه هستیم اما این تقیه دائمی نخواهد بود و این شکایت اگر رسیدگی نشود آخرین نخواهد بود.
در این شکایت از بیان مدلل صدها مصداق ستم ها و دروغ ها و امر به منکر ها و نهی از معروف ها صرفنظر کرده و به جدید ترین مصداق های متأخر اکتفا می کنیم که دستاورد آن بازداشت هزاران شهروند و مجروح شدن صدها تن که بعضا آثار آن تا سالیان متمادی خواهد ماند و شهادت دهها تن از مردم بیگناه و زندانی کردن دهها تن از شخصیت های برجسته سیاسی و علمی کشور که در انقلاب اسلامی و تأسیس جمهوری اسلامی نقش مؤثری داشته اند بوده است. امید داریم با رسیدگی مجلس خبرگان به مرحله بیان کارنامه گذشته نرسیم که خداوند متعال می فرماید «ولاینال عهدی الظالمین».

منع خشونت آمیز حق برگزاری اجتماعات
برگزاری اجتماعات حق قانونی و شرعی است.وفق اصل 27 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران «تشكيل‏ اجتماعات‏ و راه‏ پيمايي‏ ها، بدون‏ حمل‏ سلاح‏، به‏ شرط آن‏ كه‏ مخل‏ به‏ مباني‏ اسلام‏ نباشد آزاد است‏». خبرگان قانون اساسی در هنگام وضع این قانون تصریح کرده اند که دولت فقط باید از راهپیمایی ها اطلاع قبلی داشته باشد و موظف است امنیت راهپیمایی ها را حفظ کند و پیشنهاد توطئه آمیز نبودن راهپیمایی به بجث گذاشته می شود اما به دلیل اینکه احتمال دادند بهانه ای برای سوء استفاده وجلوگیری از حق تظاهرات مردم گردد با آن مخالف شد و رای نیاورد (جلداول.صص 683 تا685 و 710 تا 721 و جلد 3 صص 1760 تا 1761)
خداوند متعال در آیه شریفه «لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم» حتی فریاد زدن را در خصوص کسی که مورد ظلم واقع شده جایز می داند چه رسد که این ظلم به آرای یک ملت و به نظامی اسلامی باشد. ما مجاز نیستیم مشروعیت نظام جمهوری اسلامی را قربانی مشروعیت انتخاب شخصی کنیم که با روش های نادرست و غیر قانونی و شرعی می خواهد سکان دولت را در دست بگیرد.
اجازه خشونت و کشتار مردم توسط [آیت الله ] آقای خامنه ای
رسانه‌هاي انحصاري دولتي مي‌كوشند به مردم نجيب و مسالمت‌جوي ما تهمت اغتشاشگري بزنند اما دو راهپيمايي در روزهاي دوشنبه 25 خرداد و چهارشنبه 27 خرداد خط بطلاني است بر اين اتهامات. هر بار جمعيتي بيش از يك ميليون نفر دست به راهپيمايي زدند و در اين جمعيت عظيم كه مسيري چندكيلومتري را طي كرد حتي يك شيشه شكسته نشد، يك شعار سر داده نشد و خوني از بيني كسي بيرون نيامد. اين دو حركت باشكوه نشان داد كه مردم فقط به انتخاباتي متقلبانه اعتراض دارند و نظام و اسلام و پليس و سپاه و بسيج را از خودشان مي‌دانند اما متاسفانه درپی سخان تند مقام رهبری در نماز جمعه 29 خرداد 88 بود که روز شنبه از سحرگاهان با گسيل ده‌ها هزار نيروي امنيتي و لباس شخصي كه بعضا از نقاط ديگر آورده شده بودند شهر بزرگ تهران را بدون اعلام رسمي تبديل به حكومت نظامي كردند و همان مردم مسالمت‌جو را كه براي تكرار راهپيمايي آرام خود در مسير انقلاب تا آزادي آمده بودند مورد حمله قرار دادند و براي جلوگيري از شكل‌گيري هرگونه تجمع به محض اينكه چند نفر را با همديگر مي‌ديدند با باتوم مورد ضرب و شتم قرار مي‌دادند و با اين رفتار تحريك‌آميز و تحقيركننده خود موجب واكنش مردم شدند. صدها نفر را زخمي و بازداشت كرده يا به شهادت رساندند هم آنان را اغتشاشگر ناميدند.
مسوولاني كه با تدارك اين تحريك‌ها زمينه‌سازحوادث خونين شنبه شدند بايد پاسخگو باشند و با ضرب و زور راديو و تلويزيون و زندان نمي‌توان جاي شاكي و متهم را عوض كرد.

درخطبه هاي نماز جمعه آيت الله خامنه اي (29خرداد1388) آمده است: «درداخل كشور هم عوامل اين عناصر خارجي به كار افتادند و خط تخريب خياباني شروع شد؛ خط تخريب، خط آتش سوزي، اموال عمومي را آتش بزنند، حريم كسب و كار مردم را ناامن كنند، شيشه هاي دكان مردم را بشكنند، اموال بعضي از مغازه ها را به غارت ببرند، امنيت مردم را از جانشان و مالشان سلب كنند؛ امنيت مردم مورد تطاول اينها قرارگرفت. اين ربطي به مردم و طرفداران نامزدها ندارد، اين مال بدخواهان است، مال مزدوران است، مال دست نشاندگان سرويسهاي جاسوسي غربي و صهيونيست است.»

«من از همه ميخواهم به اين روش خاتمه بدهند. اين روش، روش درستي نيست. اگر خاتمه ندهند، آنوقت مسئوليت تبعات آن، هرج و مرج آن،به عهده آنهاست...اين تصور هم غلط است كه بعضي خيال كنند با حركات خياباني، يك اهرم فشاري عليه نظام درست مي كنند و مسئولين نظام را مجبور مي كنند، وادار مي كنند تا به عنوان مصلحت، زيربار تحميلات آنها بروند. نه، اين هم غلط است. اولا تن دادن به مطالبات غيرقانوني، زيرفشار، خود اين، شروع ديكتاتوري است. اين اشتباه محاسبه است؛ اين محاسبه غلطي است. عواقبي هم اگر پيدا كند، عواقبش مستقيما متوجه فرماندهان پشت صحنه خواهدشد. اگر لازم باشد مردم آنها را هم در نوبت خود و وقت خود خواهند شناخت.»

این شیوه برخورد تهدید آمیز با کسانی بود که خواسته روشنی داشتند و می گفتند کار ساده ای مانند تطبیق کدملی رای دهندگان ثبت شده در دسته های تعرفه های رأی با کدملی موجود در رایانه سازمان ثبت احوال انجام گردد اما با جار و جنجال و پیشنهاد های اغوا کننده ای مانند شمارش ده درصد صندوق هایی که سه هفته بود نزد وزارت کشور بود و هر کاری می خواستند با آن کرده اند افکارعمومی را از پیشنهادات اصلاح طلبان منحرف می کردند و به خشونت ها ادامه می دادند.
تهدید به خشونت و مقابله:
برای تحریک احساسات حامیان خود و نشان دادن اینکه برای مقابله با معترضان (نه شنیدن حرف آنان و داوری بیطرفانه)تا پای جان ایستاده است خطبه ها با سخنان زیر تمام شد«يك خطاب آخري هم عرض كنم به مولامان و صاحبمان، حضرت بقيه الله (ارواحنا فداه): اي سيد ما! اي مولاي ما! ما آنچه بايد بكنيم، انجام ميدهيم؛ آنچه بايد هم گفت، هم گفتيم و خواهيم گفت. من جان ناقابلي دارم، جسم ناقصي دارم، اندك آبرويي هم دارم كه اين را هم خود شما به ما داديد؟ همه اينها را من كف دست گرفتم، در راه اين انقلاب و درراه اسلام فدا خواهم كرد؛ اينها هم نثار شما باشد. سيد ما، مولاي ما، دعا كن براي ما؛ صاحب ما توئي؛صاحب اين كشور توئي، صاحب اين انقلاب توئي، پشتيبان ما شما هستيد؛ ما اين راه را ادامه خواهيم داد؛ با قدرت هم ادامه خواهيم داد؛ در اين راه ما را با دعاي خود، با حمايت خود، با توجه خود، پشتيباني بفرما»( كيهان چهارشنبه 3 تیر 1388- شماره 19394)
«اگر قرار باشد بعد از هر انتخاباتي آنهايي كه رأي نياورند، اردوكشي خياباني بكنند، طرفدارانشان را بكشند به خيابان؛بعد آنهايي كه رأي آورده اند هم، در جواب آنها، اردوكشي كنند، بكشند به خيابان، پس چرا انتخابات انجام گرفت؟ تقصير مردم چيست؟ اين مردمي كه خيابان، محل كسب و كار آنهاست، محل رفت وآمد آنهاست، محل زندگي آنهاست، اينها چه گناهي كردند؟ كه ما مي خواهيم طرفدارهاي خودمان را به رخ آنها بكشيم؛ آن طرف يك جور، اين طرف يك جور. براي نفوذي تروريست- آن كسي كه مي خواهد ضربه تروريستي بزند- مسئله او مسئله سياسي نيست؛ براي او چه چيزي بهتر از پنهان شدن درميان اين مردم؛ مردمي كه مي خواهند راهپيمايي كنند يا تجمع كنند. اگر اين تجمعات پوششي براي او درست كند، آنوقت مسئوليتش با كيست؟ الان همين چند نفري كه در اين قضايا كشته شدند؛ از مردم عادي، ازبسيج، جواب اينها را كي بناست بدهد؟ واكنشهايي كه به اينها نشان داده خواهدشد- تو خيابان ازشلوغي استفاده كنند، بسيج را ترور كنند، عضو نيروي انتظامي را ترور كنند- كه بالاخره واكنشي به وجود خواهدآورد، واكنش احساسي خواهدبود. محاسبه اين واكنشها با كيست؟»

قانون ستیزی رهبر در انتخابات ، ریشه اصلی درگیری ها و خونریزی ها:

[آیت الله]آقای خامنه ای در خطبه های نماز جمعه گفتند:«قانون فصل الخطاب است؛ قانون را فصل الخطاب بدانيد. انتخابات اصلا براي چيست؟ انتخابات براي اين است كه همه اختلافها سرصندوق رأي حل و فصل بشود. بايد در صندوقهاي رأي معلوم شود كه مردم چي مي خواهند، چي نمي خواهند؛ نه در كف خيابانها» اما کسی که نخستین گام را برای قانون شکنی برداشت و موجب شد نامزدها و مردم مطمئن شوند که اعتراضات و شکایت بی حاصل است وتصمیم به رئیس جمهور شدن احمدی نژاد از قبل اتخاذ شده است شخص رهبری بود.
شاه بیت فرمایشات ایشان در نماز جمعه تاکید بر رعایت قانون بود. سخنی که این روزها بارها دررسانه ملی! از زبان دیگران هم مطرح شده است تا معترضان را قانون شکن جلوه دهند اما اعتراض ها فقط و فقط بخاطر این بود که در تمام مراحل انتخابات، قانون شکسته شده است و مدارک و دلایل آن تفصیلا در اختیار شورای نگهبان قرار گرفت و منتشر هم شد. تاکید بر رعایت قانون مغتنم بود و به همین دلیل این پرسش به وجود می آید که چرا ایشان برخلاف قانون عمل کرد و با ایجاد بی اعتمادی مطلق راه را برای درگیری مفتوح ساخت. طبق ماده 80 قانون انتخابات ریاست جمهوری، كسانی كه از نحوه برگزاری انتخابات شكایت داشته باشند ، می توانند ظرف سه روز از تاریخ اخذ رأی شكایت مستند خود را به ناظرین شورای نگهبان یا دبیرخانه این شورا نیز تسلیم دارند. وطبق ماده 79 این قانون نیز مقرر می دارد که شورای نگهبان ظرف یك هفته و در صورت ضرورت حداكثر ده روز پس از دریافت نتیجه انتخابات ریاست جمهوری نظر قطعی خود را نسبت به انتخابات انجام شده به وزارت كشور اعلام و وزارت كشور از طریق رسانه های گروهی نتیجه نهایی را به اطلاع مردم خواهد رساند و پس از آن است که از نظر قانونی می توان فرد منتخب را رئیس جمهور نامید، اما برخلاف نص صریح قانون درست یک روز پس از اعلام نتایج و قبل از رسیدگی شورای نگهبان به اعتراضات و شکایات و صحه گذاشتن آن بر انتخابات ، مقام محترم رهبری فرمودند "انتخابات 22 خرداد، با هنرنمائی ملت ایران، نصاب تازه‌ئی در سلسله‌ی طولانی انتخابهای ملّی پدید آورد. مشاركت بیش‌از هشتاد درصدی مردم در پای صندوقها و رأی بیست‌وچهار میلیونی به رئیس جمهور منتخب، یك جشن واقعی است."آیا این سخنان تنفیذ زودهنگام نیست؟
در همین خطبه ها ضمن اینکه دیگران را از اجتماعات اعتراض آمیز که طبق اصل 27 قانون اساسی حق ملت است نهی فرمودنداعلام کردند اگر کسی اعتراضی دارد از مجاری قانونی پیگیری کند اما در همین سخنان تاکید داشتید که نتیجه انتخابات همین است که اعلام شده و امکان تغییر آن وجود ندارد و بدون توجه به انبوه دلایل و مدارک نامزدها درباره اشکالات موجود در انتخابات مجددا بر 24 میلیون رای یک نامزد صحه گذاشتید در حالی که هنوز هم شورای محترم نگهبان نظر قطعی خود را اعلام نکرده است. به عبارت ساده ، فرموده اند معترضین از طریق قانونی شکایت خود را پیگیری کنند اما مطمئن هم باشند که به جایی نمی رسد. بنابراین توصیه ایشان مفهومی جز تسلیم شدن بدون دلیل به نتایج اعلام شده ندارد. اگر فقط یک نفر معترض بود شاید شایبه ای در آن القا می شد اما هر سه نامزد دیگر و حتی نامزدی که به رئیس فعلی دولت تبریک گفته معترض بوده و مدارکی متقنی برای اثبات تقلب ارائه کرده اند. ما با کدام حجت شرعی و قانونی مجاز هستیم تسلیم نتایج نادرست اعلام شده شویم.
اشتباه تایید شمار آراء اعلام شده که درست ساعاتی پس از انتخابات صورت گرفت وقتی که تکرار شد نشان داد دیگر یک اشتباه نیست بلکه یک جباریت است زیرا پس از بروز اعتراضات هم ایشان در همان خطبه های 29 خرداد با وجود اینکه دم از قانون می زد بازهم علیرغم اینکه هنوز شورای نگهبان شکایت را بررسی نکرده و نظر خود را اعلام نکرده بود بر رای 24 میلیونی احمدی نژاد تاکید کرد و گفت:«خط انقلاب، چهل ميليون رأي دارد؛ نه بيست وچهارونيم ميليون كه رأي به رئيس جمهور منتخب است. چهل ميليون به خط انقلاب رأي دادند». این حرف نشان داد علیرغم اینکه به معترضان می گوید باید اعتراض خود را از راه قانونی پیگیری کنید تا تظاهرات خیابانی اما در همان خطبه ها نیز پیشاپیش اعلام می کند که رای احمدی نژاد همان 24 میلیون است و علاوه بر این اعلام می کند که این نتایج تغییر نخواهد کرد و دستکاری نخواهد شد چون اعتماد مردم را از بین می برد:«دشمنان همين اعتماد مردم را هدف گرفته اند؛ دشمنان ملت ايران مي خواهند همين اعتماد را درهم بشكنند. اين اعتماد بزرگترين سرمايه جمهوري اسلامي است، مي خواهند اين را از جمهوري اسلامي بگيرند؛ مي خواهند ايجاد شك كنند، ايجاد ترديد كنند درباره اين انتخابات و اين اعتمادي را كه مردم كردند، تا اين اعتماد را متزلزل كنند.

دشمنان ملت ايران مي دانند كه وقتي اعتماد وجود نداشت، مشاركت ضعيف خواهد شد؛ وقتي مشاركت و حضور در صحنه ضعيف شد، مشروعيت نظام دچار تزلزل خواهد شد؛ آنها اين را مي خواهند؛ هدف دشمن اين است. مي خواهند اعتماد را بگيرند تا مشاركت را بگيرند، تا مشروعيت را از جمهوري اسلامي بگيرند. اين، ضررش بمراتب از آتش زدن بانك و سوزاندن اتوبوس بيشتر است. اين، آن چيزي است كه با هيچ خسارت ديگري قابل مقايسه نيست. مردم بيايند در يك چنين حركت عظيمي اينجور مشتاقانه حضور پيدا كنند، بعد به مردم گفته بشود كه شما اشتباه كرديد به نظام اعتماد كرديد؛ نظام قابل اعتماد نبود. دشمن اين را مي خواهد.

اين خط را از پيش از انتخابات هم شروع كردند؛ از دو سه ماه پيش از اين. من اول فروردين در مشهد گفتم هي دارند دائماً به گوشها مي خوانند، تكرار مي كنند كه بناست در انتخابات تقلب بشود. مي خواستند زمينه را آماده كنند. من آن وقت به دوستان خوبمان در داخل كشور تذكر دادم و گفتم اين حرفي را كه دشمن مي خواهد به ذهن مردم رسوخ بدهد، نگوئيد. نظام جمهوري اسلامي مورد اعتماد مردم است. اين اعتماد آسان به دست نيامده، سي سال است كه نظام جمهوري اسلامي با مسئولانش، با عملكردش، با تلاشهاي فراوانش توانسته اين اعتماد را در دل مردم عميق كند. دشمن مي خواهد اين اعتماد را بگيرد... خواستند كام شما را تلخ كنند و نگذارند بالاترين نصاب مشاركت جهاني را دنيا به نام شما ثبت كند. خواستند اين كارها را بكنند؛ اما به نام شما ثبت شد. نمي شود آن را دستكاري كرد»
بنابراین شورای نگهبان نیز برفرض اینکه می خواست بی طرف باشد با وجود تکرار و تاکید ایشان از فردای انتخابات در مورد میزان آرا و نتایج آن دیگر راهی جز تایید نداشت چون جسارت رعایت قانون را که مقابله کردن با رهبر بود را ندارد.

قانون ستیزی رهبر:
حضرت امام خمینی(ره) در کتاب ولایت فقیه فرموده اند: «حکومت اسلام حکومت قانون و حاکمیت منحصر به خداست و قانون فرمان و حکم خداست . همه افراد از رسول اکرم(ص) گرفته تا خلفای آن حضرت و سایر افراد تا ابد تابع قانون هستند». «حاکم در حقیقت قانون است و همه در امان قانونند». علیهذا قانون، خون جاری در رگ های نظام اسلامی است اما آیا در این سال ها قانون نقض نشده است؟ آیا توقیف یا لغو مجوز بیش از دویست نشریه در چندسال اخیر که بسیاری از آنها قبل از محاکمه، توقیف شدند و یا در محاکمات آنها قانون نادیده گرفته شد (در صورت لزوم تمام موارد را با دلایل و مدارک اعلام خواهیم کرد) و نظرمقامات بلند پایه قضایی هم در بسیاری از این موارد نادیده گرفته شد قانون شکنی نبود و سزاوار اعتراض نیست؟ اگر لازم بدانید صدها مورد قانون شکنی آشکار و نقض گسترده حقوق شهروندان را با دلایل و مدارک ارائه خوام داد که متاسفانه یک بار هم مورد اعتراض واقع نشده اند و اگر شده بود کار ما امروز به اینجا نمی رسید.
بازداشت های گسترده پس از اعلام نتایج انتخابات چه معنایی داشت؟ در حالی که بسیاری از شخصیت های برجسته کشور که التزام قلبی و عملی شان به کشور و نظام بیش از کسانی است که در 4 سال اخیر نظام را با بحران روبرو کرده اند و جرمی جز تلاش برای افزایش مشارکت مردم نداشته اند دستگیر می شوند و در دستگیری آنها قانون حقوق شهروندی مصوب مجلس و شورای نگهبان زیر پا گذاشته می شود و افرادی که با یک احضاریه با پای خود به هر مرجعی می آمدند شبانه و سحرگاه برخلاف اصول 32 و 37 قانون اساسی و قانون حقوق شهروندی بازداشت می شوند که ممنوعیت قانونی دارد و باز هم برخلاف قانون به آنها چشم بند زده می شود تا توهین و تحقیر کنند آیا این رفتارهای قانون شکنانه سزاوار اعتراض نیست؟ چرا [آیت الله]آقای خامنه ای متعرض این بازداشت ها و خشونت ها و قتل ها و قانون شکنی های گسترده در جریان دستگیرها نشدند؟ چرا نام دهها تن از شهروندان عادی که بازداشت شده اند اعلام نمی گردید و اجازه وکیل داشتن که طبق اصل 35 قانون اساسی وبند 3 قانون حقوق شهروندی و ماده واحده مصوب مجمع تشخیص مصلحت درسال 1370 که دادرسی بدون وکیل را باطل می داند و نیزطبق سایر قوانین،حق آنهاست به آنها داده نشد؟ آیا اینها قانون شکنی نیست؟
اعترافات:
در اعترافات افراد بازداشت شده، جملاتی با شباهت فراوان به سخنان زیر از [آیت الله] آقای خامنه ای به چشم می خورد: «ساز و كارهاي قانوني انتخابات در كشور ما اجازه تقلب نمي دهد. اين را هر كسي كه دست اندركار مسائل انتخابات هست و از مسائل انتخابات آگاه است، تصديق مي كند؛ آن هم در حد يازده ميليون تفاوت! يك وقت اختلاف بين دو رأي، صدهزار است، پانصدهزار است، يك ميليون است، حالا ممكن است آدم بگويد يك جوري تقلب كردند، جابه جا كردند؛ اما يازده ميليون را چه جور مي شود تقلب كرد!». این شباهت حیرت انگیز نشان می دهد که هدف از بازداشت اصلاح طلبان این بود که آنان را در شرایط زندان و شکنجه مجبور کنند اظهارات ایشان را در نماز جمعه تصدیق نمایند و این عملی باطل و گناه و مجرمانه است.

هزار سال است فقهای شیعه اقرار در زندان و در شرایط خوف را باطل می دانند و قوانین رسمی کشور هم آن را بی اعتبار می داند اما در دوره زعامت [آیت الله]آقای خامنه ای بارها اشخاصی را به بند کشیده و اقاریر آنها را با هدف های سیاسی از رسانه متعلق به ملت بدون اذن ملت پخش کرده اند هر چند برخلاف شرع و قانون بوده است. در حوادث اخیر نیز عده ای از شخصیت ها و جوانان را به زندان برده و تحت شکنجه جسمی و یا شکنجه روحی قرار داده و از زندان به همراه مامور به بیدادگاه فرمایشی و خلاف شرع آوردند تا آنچه را به آنها دیکته شده بود در مورد پیوند با منافقین و بیگانگان و غیره بر زبان آورند. حال آنکه اگر خود جناب آقای خامنه ای را هم فقط یک هفته به همین سلول ها ببرند به مسائلی بیش از اینها اعتراف خواهند کرد.
تحریف واقعیات:
درخطبه های تاریخی ایشان با اشاره به جنایت هواداران ایشان در کوی دانشگاه به گونه ای سخن گفته ئشده است که گویی هم آنها که مضروب و مجروح و کشته شدند بسیجی بودند و هم آنانکه کشته اند زیرا می گویند:« انسان دلش خون مي-شود از بعضي از اين قضايا؛ بروند توي كوي دانشگاه، جوانها، دانشجوها را- آن هم دانشجوهاي مؤمن و حزب اللهي را، نه آن شلوغ كن ها را- مورد تهاجم قرار بدهند، آنوقت شعار رهبري هم بدهند! دل انسان خون ميشود از اين حوادث». مضمون کلام هم این است که گویا اگر اگربه خانه دانشجویان حمله کرده و معترضان را می زدند اشکالی نداشت. آیا اطلاع ایشان از حادثه خونین کوی دانشگاه از منابع موثق بود؟ اگر از ماهیت مهاجمان اطلاع نداشتند به گزارش کمیته حقیقت یاب مجلس شورای اسلامی مراجعه می کردند تا معلوم شود در این چند روز معترضان به انتخابات اغتشاش و جنایت کردند یا مدافعان دولت کنونی و همان لباس شخصی هایی که سال هاست در کمال امنیت ، امنیت را از مردم سلب کرده خشونت می آفرینند. همان کسانی که عضو شورای شهر را ترور می کنند و مجازات نمی شوند و کوی دانشگاه را در سال 87 به خون کشیدند و تبرئه شدند.
شکستن حریم خصوصی مردم:

در حوادث اخیر گزارش های وافره ای واصل گردیده است مبنی براینکه اگر مردم از چنگ مهاجمان امنیتی یا لباس شخصی به خانه ای گریختند ماموران به آن خانه یورش برده و پناه بردگان و صاحبان خانه را با ضرب و شتم دستگیر کرده اند. همچنین در موارد بسیاری اتفاق افاده است که به خانه کسانی که تنها پناه خود را الله اکبر گفتن بر بام خانه می دانستند حمله ور شده و با خشونت آنها را دستگیر کرده و با خود برده اند. از میان این خشونت ها ماجرای حمله به مجتمع مسکونی سبحان به صحن مجلس کشیده شد و کمیته حقیقت یاب مجلس گزارش تکان دهنده اش را منتشر کرد اما گوش شنوایی وجود نداشت. این حادثه غریبی است که روی بدترین جانیان را سفید کرده است زیرا خانه و حریم خصوصی مردم پناهگاه امن مردم بوده است اما ماموران استبداد می خواهند به مردم بگویند هیچ حریم امنی وجود ندارد و مردم حتی درخانه خودشان هم مرعوب باشند. این جرم در برابر چشمان دیگران صورت گرفت.

حرمت بیماران:

در شرع مقدس اسلام بر حرمت بیماران سفارش شده است به نحوی که حتی در جنگ با کفار نیز اگر برمریضی دست یافتند مجاز به آسیب رساندن به او و اسارتش نیستند. این حکم از پیش از اسلام نیز وجود داشت و قاطبه شیعیان در هزار سال مرثیه خوانی اهل بیت عصمت و طهارات علیهم السلام کرارا از لسان اهل منبر و وعظ استماع فرموده اند که در دشت خونین کربلا هنگامی که سپاه یزید چنان جنایت و قساوتی درباب خانواده و اصحاب امام مظلوم روا داشتند اما هنگامی که به امام زین العابدبن بیمار، چهارمین امام شیعیان، رسیدند هیچ صدمه ای به آن وجود مبارک نزدند اما در حوادث اخیر جهانیان شاهد بودند که چگونه سعید حجاریان را که به ضرب گلوله یکی از همین کودتاگران در چند سال پیش تا آستانه مرگ رفت و زنده ماندن او توام بود با رنج معلولیت و بیماری و ناتوانی در راه رفتن و تکلم و نوشتن و ... و تحت مراقبت دائمی پزشکی بود به اسارت گرفته شد به نحوی احساسات برخی از موافقان کودتا را هم جریحه دار کرده بود. البته بیماران متعدد دیگری هم در میان بازداشت شدگان بودند.

بنابر آنچه تسطیر یافت مضاف بر تخلفات و مظالم گسترده سال های اخیر که باید مبسوطا در رساله شکواییه دیگری به آن پرداخت، مسئول اصلی بروز بی اعتمادی و درگیری و خشونت ها و کشتارها و زندان ها در انتخابات اخیر، شخص [آیت الله] آقای خامنه ای است و صلاحیت بقای در این مقام را ندارد.
مولا علی از ربوده شدن خلخال از پاي يك زن يهودي گريست و فرمود اگر مسلماني به خاطر اين ستم در سايه حكومت اسلامي،بمیرد سزاوار است وامام خميني(ره) ا ين داستان را هم به عنوان نمونه ديگري از جلوه‌هاي الگوي حكومت اسلامي در سال 57 ذكر كردند. (كوثر ج 3 ص 596)

علهیذا در برابر حوادث مؤلمه اخیره، همه حضرات مسئول و مکلف بوده و مجاز به غمض عین نیستند وگر نه شریک آن مظالم خواهند بود. ترس از قدرت و ترس از مخلوق شرک است و عذر مقبولی به درگاه حضرت حق نخواهد گردید.
همانطور که حضرات وقوف دارند در جریان مظالم سال های اخیر و خصوصا ماههای اخیر جناب [آیت الله] آقای خامنه ای شرایط مندرج در اصول پنجم و یکصد ونهم را از دست داده اند و مطاق اصل یکصد و یازده قانون اساسی جمهوری اسلامی خبرگان موظف به برکناری وی هستند و با توجه به اینکه چنین شخصی منعزل است هرنوع تعلل شما که منجر به ادامه وضع موجود و تبعات بعدی خواهد بود مسئولیت دنیوی و اخروی آن مستقیما بر عهده شما خواهد بود.

جمعی از علما و فضلای حوزه های علمیه قم، اصفهان و مشهد

24 مرداد 1388

تعداد بازدیدها

جستجو در این وبلاگ

بايگانی وبلاگ