احمدی نژاد خامنه ای خاتمی خرداد انتخابات سیاست ایران اغتشاش انتخابات میر حسین موسوی امام خمینی انقلاب مخملی صدا سیما کامران نجف زاده افشین قطبی مهدی کروبی میمون روز قدس صانعی نمایشگاه پلیس مبارزه رزمی مختلط نرگس کلهر بابک داد بالاترین 13 آبان

۱۱ مرداد ۱۳۸۸

برای صفایی فراهانی مرد بدون لبخند

به هر عکسی از دادگاه انتخابات ایران نگاه می‌کنم یا سرت پایین است یا صورت پیرشده‌ات پر چین. سرت را بالا بگیر مرد نازنین که در تمام این سالها با هر سخن تو در عرصه سیاست و ورزش و اقتصاد سر ملتی بالا بود. به چشم‌های ما نگاه کن مرد نازنین که به سرخی چشم‌های تو بیش از دریدگی چشم‌های بازجوهایت می‌بالیم. دست از پیشانی بردار و با غرور به جمعی نگاه کن که یک نگاه پدرانه تو را در میان چشم‌های هیز این همه ناپدران منتطریم. سرت را بالا بگیر مرد نازنین و چین از صورت باز کن که سرشکستگان واقعی این روزها همان کسانی هستند که همه سربلندان میهن را در بیدادگاه انقلاب به صف کرده‌اند تا چند صباحی بیشتر قدرت‌ورزی کنند. سرت را بالا بگیر و مهربانی ملتی را ببین که سرش در میان باتوم و خون و گلوله همچنان بالا مانده است. برنامه نود و حضورت در تلویزیون جمهوری اسلامی چه خانه‌ای از دولت دروغ متزلزل کرد، موضع گیری هایت در مورد اقتصاد بیمار کشور وافشای دروغ های نفتی آقایان چه ستونی از چهارستون کابینه لرزاند و در حوزه سیاست نیز همان مدیریت مدبرانه تحصن و نامه معروف مجلس ششمی‌ها به آقای خامنه‌ای کم خشمگین‌شان نکرد. معلوم است برای تو که عمری سربلندمان کردی به صداقت و صراحت همواره‌ات باید دادگاهی ویژه ترتیب دهند تا به اندازه یک قرن برایشان اعتراف کنی و تنها کمی از عقده‌های این سالها را انتقامی خرد بگیرند. پس سرت را بگیر بالا مرد نازنین‌ که اگر چه این روزها ما به دیدن چشم‌های خیس یک ملت دردمند عادت کرده‌ایم اما به سرافکندگی مردان بزرگ.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

تعداد بازدیدها

جستجو در این وبلاگ

بايگانی وبلاگ