احمدی نژاد خامنه ای خاتمی خرداد انتخابات سیاست ایران اغتشاش انتخابات میر حسین موسوی امام خمینی انقلاب مخملی صدا سیما کامران نجف زاده افشین قطبی مهدی کروبی میمون روز قدس صانعی نمایشگاه پلیس مبارزه رزمی مختلط نرگس کلهر بابک داد بالاترین 13 آبان

۴ آبان ۱۳۸۸

نامه مسیح علی‌نژاد به همسر محمود احمدی‌نژاد

آیا نشستن در خانه محمود احمدی نژاد شهردار سابق تهران، در روزهایی که خانه مرتضی الویری شهردار دیگر همین شهر، آشفته و نابسمان است، آسان است؟ آیا همسری و همسایگی مردی را مفتخر بودن در شرایطی که مردان بسیاری از اهالی همین شهر به جرم اننقاد به مرد همراهت یا کشته شدند و یا در حبس و بند هستند، کمی دشوار نیست؟ شاید نامه نوشتن به کسی که از پرده برون آمدن اش را اگرچه نیویورکی ها دیده اند اما از چشم ما و باقی اصحاب رسانه دور مانده است ، دشوار باشد اما من دو چشم تو را درست عین دو چشم های خواهر خودم که به سختی از چادر بیرون است، مجسم می کنم و برای همان چشم ها حرف می زنم. خواه ببیند خواه روی برگرداند و به کنج خود نشیند. بگذار همه بگویند بی سبب است و دلی به رحم نمی آید . اصلا دنبال دلرحمی هم نیامده ام که این نامه نیز همانند نامه های دیگر این روزها عادت دارد که به در و دیوار خانه بخورد و دلی از هیچ کس نلرزاند. تو هم اگر این روزها جشن و پایکوبی برای دوباره به مسند نشستن همسر دولت نشین ات، مجال داد، دقایقی مختصر وقت بگذار و به همسایه های دیگری غیر از همسرت بیاندیش و باور کن این گناه بزرگی نیست اگر برادرانه به آنان که به بند شده اند، نگاه کنی و ببینی چه زود پیر شده اند.
ادامه مطلب

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

تعداد بازدیدها

جستجو در این وبلاگ

بايگانی وبلاگ