در اولین تظاهرات سكوت در اصفهان بعد از این كه اعلام می شود فرزند و همسر شهید همت در جمعیت حضور دارند، برادر كوچكتر من را مضروب می كنند و سه بار تلاش می كنند او را دستگیر كنند كه دو بار مردم او را نجات دادند و بار سوم یكی از ماموران نیروی انتظامی او را نجات می دهد و به پهلوی مادرم چنان با باتوم ضربه وارد كردند كه ما تا نیمه شب در بیمارستان بودیم تا كلیه اش خونریزی نكند. به یكی از دوستان می گفتم همیشه به هیات می رویم، روضه پهلوی شكسته حضرت فاطمه را گوش می كنیم، اما اكنون به پهلوی مادر خودمان این گونه ضربه وارد می كنند.
ادامه مطلب
♦️کاتب!♦️
۴ سال قبل
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر